با معرفی شخصیتهای
داستان به کودک ازاو
بخواهید در خواندن
داستان شما را
همراهی کند
قورباغه گل
سگ گاو
هدیه
جوجهها
اردک
یکی بود،یکی نبود. غیر از خدا هیچ کس نبود.
یک روز وقتی که کنار مرداب بازی میکرد، را دید که به طرف مرداب میآمد. علفها را بو کرد و بو کرد و رسید به .
را چید و رفت.
خیلی عصبانی شد.
گفت: «چرا عصبانی شدی؟»
گفت:«این ، را چید تا بخورد. کار خیلی بدی کرد.»
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 193صفحه 17