آنها به مرغدانی رفتند.
آنجا جشنی برپا بود.
از تخم بیرون آمده بودند و همه برای تماشای آنها جمع شده بودند.
هم بود.
، را دید که را کنار گذاشته. یک هدیهی کوچک و زیبا.
، را نخورده بود.
خیلی خوشحال شد.
آن روز، در جشن تولد ، ، و ، شادی کردند و گفتند و خندیدند. دیگر عصبانی نبود. چون دوستان تازهای پیدا کرده بود.
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 193صفحه 19