گفت: «نه! باید کارم کنم. نباید روز بخوابم.»
گفت: «پس چرا از و آواز خواندن او عصبانی شدی؟»
گفت: «من فکر کـردم که ، شبهـا هم آواز میخـواند. اگر فقط روز بخواند، خیلی هم خوب است.»
و و به مزرعه برگشتند.
با خوشحالی به طرف آنها آمد و گفت: «این بار که به گردش رفتید، مرا هم ببرید!» و و خندیدند.
هم خندید، اما نفهمید چرا!
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 212صفحه 19