مجله خردسال 219 صفحه 22
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 219 صفحه 22

مادرمن ... مادر من یک دام پزشک است، دام پزشک یعنی پزشک حیوانات. مادرم هرروز صبح زود، سرکار می­رود. او به چند دام داری سر می­زند و گاوها و گوسفندهای آن جا را معاینه می­کند و به آن­ها دارو می­دهد تا مریض نـشوند. دیروز وقتی مادرم به یک دام داری رفته بود، یک گاو سفید و سیاه می­خواست بچه­اش را به دنیا بیاورد. مادرم به گاو کمک کرد وگوساله­ی کوچولوی او را به دنیا آورد. مادرم همه­ی حیوانات را خیلی دوست دارد و با آن­ها مهربان است، اما او می­گوید: «خانه جای نگه داشتن حیوان نیست.» من هم حیوانات را خیلی دوست دارم. شاید وقتی بزرگ شدم یک دام پزشک بشوم، مثل مادرم.

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 219صفحه 22