مجله کودک 20 صفحه 21
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 20 صفحه 21

می­توانستم گل بزنم،ولی... مهدی مهدوی­کیا از حدود سال 1373 رفته­رفته به عنوان یک مهرۀ با ارزش فوتبال شناخته شد. او در آن زمان به تازگی در تیم پیروزی مشغول بازی شده بود. مهدوی­کیا به همراه نسلی از فوتبالیستهای دیگر ایرانی مانند علی دایی و کریم باقری این توفیق را پیدا کردند که در باشگاههای فوتبال مطرح جهان بازی کنند.این موفقیت نصیب بسیاری از فوتبالیستهای ایرانی چند دهه پیش کشورمان نشده بود.آنها توانستند تجربه­های زیادی از بازی در باشگاههای اروپایی بدست آورند. اگر زمانی حضور یک بازیکن ایرانی در رقابتهای جام بوندس لیگای آلمان یک رویا بود، امروزه این رویا به واقعیت تبدیل شده است.اما حضور اخلاق ورزشی فوتبالیستهایی از مشرق زمین گاهی صحنه­های به یاد ماندنی در این رشته ورزشی ایجاد کرده است. مهدوی­کیا در بازی تیم خود هامبورگ با تیم هر تا برلین نمونه­ای از این اخلاق را نشان داد. این بازی با 4 گل تیم هامبورگ به پایان رسید. او می­گوید: در این دیدار مجبور بودیم که برنده شویم، من در یک موقعیت عالی می­توانستم دومین گل خودم را به ثمر برسانم، اما وقتی «پریگر» را در موقعیت مناسب­تر دیدم، فرصت را به او دادم تا گل خود را به ثمر برساند. پریگر بعد از این کار زیبای مهدوی­کیا و گل زدن خود، کفشهای مهدوی­کیا را بوسید و مهدوی­کیا در یک کار جالب او را از زمین بلند کرد و با بوسیدن صورتش او را در آغوش کشید. این صحنه­ها در فوتبال حرفه­ای جهان که چرخ آن براساس پول و درآمد بیشتر می­چرخد، صحنه­هایی زیبا، انسانی و به یاد ماندنی است.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 20صفحه 21