مجله کودک 101 صفحه 10
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 101 صفحه 10

مدرسه دوست محمدرضا یوسفی زنگ ورزش من از کلمه «بنشین»، «پاشو» خوشم نمیآید. چند بار معلم ورزش، اسم مرا یادداشت کرد که چرا گوش به حرف او نمیدهم. وقتی معلم ورزش میگوید: «بنشین، پاشو» همه بچهها با هم مینشینند و بلند میشوند، ولی من سر جایم میایستم. معلم ورزش از لجاجت من خیلی خیلی کلافه است. آخر او نمیداند که من چقدر از این کلمه نفرت دارم. هر بار که این کلمه را میشنوم، به یاد تنبیههای بابام میافتم که چقدر مرا عذاب میداد! باید صد بار بنشین، پاشو میرفتم تا اجازه میداد شامم را بخورم. کی گفته بنشین پاشو یک ورزش است؟ به خدا از شلاق و زندان و کتک هم بدتر است! نمره بیست بابام گفت: «اگر یک نمره بیست بگیری، تو را به همه آرزوهایت میرسانم.» تا نمره بیستی از دفتر آقا معلم پرید و پا به فرار گذاشت، دویدم و پاچة او را گرفتم. نمره بیست زور میداد و میخواست از چنگم فرار کند و میگفت:«احمق جان! من بیست تا صفر هستم، ولم کن!» آنقدر از نمره صفر بدم میآمد که نفهمیدم چطوری نمره بیست را ول کردم. حالا هر روز به دفتر آقا معلم نگاه میکنم تا کی یک نمره بیست واقعی از لای دفتر او پایین میافتد، اما انگار دفتر آقا معلم پر از نمرههای صفر است! دلم برای آقا معلم میسوزد، شاید او هم یک نمره بیست میخواهد تا به همه آرزوهایش برسد، ها؟!

مجلات دوست کودکانمجله کودک 101صفحه 10