مجله کودک 116 صفحه 5
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 116 صفحه 5

عید دیدنی های آغاز سال.» خانم سیمونیان مادر وزاگن است. ایشان بعد از پایان صحبت های وازگن می گوید: «آغاز سال جدید میلادی هم مثل تمام عیدهای دیگر برای بچّه ها جذّاب تر و خاطره انگیز تر است. خود من موقعی که هم سنّ و سال وازگن بودم، از چند ما قبل در انتظار جشن کریسمس و عید ژانویه روزشماری می کردم تا شب عید به خانۀ پدر بزرگ و مادر بزرگ برویم و دور درخت کاج کوچکی که از چند روز قبل توسّط بچّه های فامیل با دقّت تزئین شده، بنشینیم و بعد از تحویل سال از بزرگترها عیدی بگیریم.» خانم سیمونیان ادامه می دهد: «یکی از رسوم جالب ما در شب آغاز سال جدید، تهیّه خوراک بوقلمون در خانۀ یکی از بزرگترهای فامیل است که شباهت زیادی به تهیّه سبزی پلو ماهی درش شب عید نوروز دارد. یادش بخیر، دستپخت مادر بزرگ من آن قدر خوب بود که هنوز هم مزۀ بوقلمون خوشمزۀ خانه ایشان را از یاد نبردم.» «استرلا مانوکیان» 10 ساله است، او می گوید: «شاید قصّه های جذّابی که در شب های عید از زبان مادر بزرگ می شنوم، یکی از شیرین ترین خاطره های من در آغاز سال جدید به حساب بیاید. چرا که شنیدن قصّه های قدیمی از زبان بزرگترها، هم جذّاب است و هم آموزده به شمار می آید.» مادربزرگ استرلا که همراه او به کلیسا آمده است، بعد از شنیدن صحبت های او می گوید: «قصّه هایی که برای نوه هایم تعریف می کنم، درست همان قصّه ایی هستند که سالها قبل خود من از زبان مادربزرگم شنیده ام. به طور مثال پارسال برای بچّه ها قصّۀ دخترک کبریت فروش را تعریف کردم. البتّه بچّه ها قبل از این که قصّه را بشوند، داستان آن را از طریق فیلم های کارتونی برنامۀ کودک دیده بودند، امّا من برای آنها گفتم که دخترک کبریت فروش هنوز هم در بین ماست. چه بسا کودکان جنگ زدۀ دنیا در چنین شب هایی حکم همان دخترک کبریت فروش را داشته باشند که تنها با خاطره های قشنگشان زندگی را ادامه می دهند. به همین خاطر ما وظیفه داریم در چنین شب هایی جای آنها را در کنار خودمان خالی کنیم و برای نجاتشان از دست زورگویان زمان، دست به دعا برداریم.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 116صفحه 5