مجله کودک 117 صفحه 24
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 117 صفحه 24

لبخند دوست داستان های یک قل، دو قل جنین های شکل هم طاهره ایبد من و شبنم رفتیم خانه محمد حسین. سلام و احوال پرسی کردیم و نشستیم. محمد حسین و نسیم رفتند توی آشپزخانه. ما ساکت ساکت نشستیم. ولی یک صداهایی می آمد. دم گوش شبنم گفتم: «صدای چیه؟» شبنم گفت: «صدای وروجک هاست. حتماً دارند با هم بازی می کنند. وای اگه اینها بفهمند که با دوقلو داریم.» دم گوش شبنم گفتم: «می دونی؟ وقتی منو محمد حسین هم جنین بودیم، به ما می گفتند: وروجک. وقتی هم به دنیا آمدیم، باز هم بهمان می گفتند وروجک.» شبنم گفت: «واه، این که چیزی نیست به من و نسیم هم می گفتند وروجک.» شبنم با این حرفش حسابی زد توی ذوقم. مثل آن وقت ها که محمد حسین مرا اذیت می کرد. نسیم بشقاب میوه خورد آورد و بعد گفت: «چه خبر؟ خوب هستید؟» من و شبنم گفتیم: «خیلی ممنون.» بعد محمد حسین با ظرف میوه آمد و گفت: «می خوام یک چیز جالب نشونتون بدم» گفتم: «چی؟» محمد حسین گفت: «شاید وقتی نشونت بدم خوشحال بشی، شاید هم حرص بخوری. ولی من که از خوشحالی می خوام پرواز کنم.» گفتم: «خب چیه؟ بگو ببینم» محمد حسین به نسیم نگاه کرد. بعد دوتایی به هم لبخند زدند. یک کمی مشکوک بودند. من به شبنم نگاه کردم و با اشاره گفتم: «موضوع چیه؟» شبنم گفت: «نمی دونم.»

مجلات دوست کودکانمجله کودک 117صفحه 24