مجله کودک 180 صفحه 12
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 180 صفحه 12

وضعیت اورژانسی منوچهرخان قسمت دوم امیرمحمد لاجورد هفته پیش گفتم که مامان سر ماجرای منوچهرخان چقدر دعوام کرد. البته بابابزرگ و مامان­بزرگ معتقد بودند که مامانم حق داشته تا ناراحت شود. به هر حال موضوع مهم این بود که هنوز پای منوچهرخان خوب نشده بود. مامان: «چند بار بگم، نه نه نه، فاطمه این قدر سر به سر من نذار. امروز به اندازه کافی دلمو لرزوندی برو ببینم...» چاره­اش این بود که مامان رو راضی کنم تا منوچهرخان را به دامپزشکی ببریم. به همین خاطر هی به سراغش می­رفتم و با زبان­های مختلف ازش می­خواستم که ... اما مگه مامان راضی می­شد. به همین علت بود که مامان بزرگم رو شیر کردم و فرستادمش پیش مامان تا بلکه اون بتونه مامان رو راضی کنه. مامان: «آخه شما دیگه چرا مادر؟ از شما بعیده، همین مان مانده دراز دراز بلند شیم و یه مورچه رو ببریم دکتر و اسباب خنده مردم بشیم. ازدست این فاطمه، سرم داره می­ترکه.» فاطمه: «بدو برو میکروسکوپ و بقیه تجهیزات رو آماده کن می­خوام یه مریض بدحال رو بیارم پایین. فکر کنم یه عمل سخت جراحی در پیش داریم.» عجب دورهوزمانه­ای شده. یعنیهیچ­کس تو این دنیا نیست که بتونه به اون مورچه بیچاره کمک کنه. نه مامان­بزرگ، نه بابابزرگ. نه مامان. بابا هم که تا ظهر نمیاد. آها احمدرضا، همسایه برای این جور وقت­ها خوبه دیگه. همراهان از او می­خواهند که دست از جستجو بردارد. پدر ناامید است.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 180صفحه 12