بر خاکِ خشک سینهها
پیغام باران میرسد
بر کام سرد دانهها
بوی بهاران میرسد
آن روز فریاد همه
«الله اکبر» میشود
نخل امیدِ بیکسان
پُر شاخه، پُر بَر میشود
از کعبه بانگی آشنا
تا آسمانها میرسد
از ریشه میمیرد ستم
دور پلیدان میرود
«مهدی» میآید بعد از او
دنیا دگرگون میشود
سنگ دل سنگیندلان
آن روز، پر خون میشود
فیونا از شرک میخواهد
که درباره لرد برای او بگوید.
مجلات دوست کودکانمجله کودک 201صفحه 7