مجله کودک 201 صفحه 8
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 201 صفحه 8

«تیرکمان سنگی» عباس قدیرمحسنی از آن ظهرهایی بود که هیچکس توی کوچه و خیابان نمی­آمد. همه یا پای کولرها دراز کشیده بودند یا با، بادبزن خودشان را باد می­زدند و توی چرت بودند. من و مصطفی هم توی اتاق زیر شیروانی روی پشت­بام دراز کشیده بودیم و خودمان را باد می­زدیم و پشت سر هم آب یخ می­خوردیم. از صبح رفته بودیم خیابان مولوی دنبال جوجه. اما هر چه راه رفتیم و گشتیم، جوجه پیدا نکردیم و آخر سر خسته و کوفته برگشتیم خانه. مصطفی همانطوری که دراز کشیده بود، گفت: «اگر جوجه پیدا می­کردیم، خوب می­شد؟» همانطوری که خودم شرک می­گوید که جناب لرد شخصی است که نصفش زیرزمین است! به عبارت دیگر او یک آدم کوتاه­قد است.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 201صفحه 8