مجله کودک 247 صفحه 8
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 247 صفحه 8

قسمت دوم کسی از دل فاطمه خبر دارد؟ امیر محمد لاجورد هفته پیش دیدیم که فاطمه مدت زیادی پولش را جمع کرد،به امید اینکه بتواند .... چیزی را که در ویترین مغازه عباس آقا دیده بودو خیلی از آن خوشش آمده بود بخرد و به مادرش هدیه کند. اما همین که به مغازه عباس آقا رسید خشکش زد. بعد که به خودش آمد سرکی به داخل مغازه کشید و ... دویست تومن دیگه هم تخفیف بدین پولم بهش می­رسه.» عباس آقا: «مبارک باشه، به خوشی و دل خوشی بپوشین.» عطیه: «کاغذ کادوی خوشگل هم دارین؟» عباس آقا: «اصلا دیگه جا نداره، آخرش دوازده هزار تومن، دیگه کمتر نمی­تونم بدم، خودم یازده هزار تومن خریدمش .» عطیه: «اگه ... فاطمه ایستاده بود و تماشا می­کرد. پارچه، تا شد، داخل کاغذ کادو قرار گرفت، چسب هم خورد ،و همه­ی این­ها به این معنی بود که دیگر کار تمام شد. پدر می­پرسد که آیا همسرش چراغ سبز در آشپزخانه روشن کرده است؟ که ناگهان با موجود سبز رنگی روبرو می­شود.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 247صفحه 8