مجله کودک 376 صفحه 3
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 376 صفحه 3

زهرا صیامی/ 7 ساله/ از تهران رعنا موسوی/ 9 ساله/ از تهران سام پیرزمان/ 5 ساله/ از کرج امیرمحمد مجیدی/ 5 ساله/ از تهران امام زمان )عج( آقا امام زمان ای صاحب مهربان ظهور کن تا شاد بشیم بین گل­ها وا بشیم حاجت ما بچه­ها باشد ظهور شما چیستان آن چیست که دو دست و یک شکم پاره دارد؟ کت * * * آن چه رنگی است که اگر حرف اولش را برداریم، نام حیوان می­شود. سبز * * * آن چه حیوانی است که هیچ وقت تشنه نمی­شود؟ ماهی * * * آن چیست که باسوادترین آدم­ها آن را غلط می­نویسند؟ کلمه­ی غلط * * * آن چیست که بدون صدا زنگ می­زند؟ آهن زهرا و حسین مرادی 9 ساله و 13 ساله از تهران لطیفه مادر: پسرم مهمان داریم اولی: امتحان رانندگی قبول « سعی کن با ادب باشی. برای شدی»؟ همین، به جای «خوردن» بگو دومی: «معلوم نیست » صرف کردم. به جای آمد هم بگو اولی« چطور معلوم نیست؟» تشریف آورد.» دومی:«افسری که از من پیر توی کوچه بازی می­کرد. امتحان گرفت، هنوز به هوش زمین خورد و دستش خونی شد. نیامده است.» مادر: پسر چچی شده؟ *** پسر: زمین صرف کردم، خون از دستم تشریف آورد! اولی: تصمیم گرفته­ام به پیش­خدمت: آقا چی میل خورشید سفر کنم. دارید؟ دومی: نرسیده به آنجا مشتری: آن زمان که آمدم، می­سوزی. دستور صبحانه داده بودم؛ اما حالا اولی: فکرش را کرده­ام؛ شب ناهار بیاورید! سفر می­کنم! حسین مرادی 13 ساله از تهران سفر به سرزمین نور از راه دور می­آید بوی خوش یک مسجد آن مسجد هست در مکّه در میانش هست کعبه هر کس به آنجا رفته بوی خوشی حس کرده آن بو هست، از آن سنگ نام آن هست حجرالاسود هر کس به آنجا رفته صفا و مروه دیده هرکس به آنجا رفته حجر اسماعیل دیده با مقام ابراهیم و آن در طلائی پرنده می­زند پر تا آسمان آبی او دیده شجره را با قبرستان بقیع با قبر آن پیامبر که نامش هست محمد )ص( حسین مقدسیان و مریم یویان * * * وال ای و ایوا همراه زباله­ها به فضا پرتاب می­شوند.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 376صفحه 3