مجله کودک 401 صفحه 14
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 401 صفحه 14

زبان مجید شفیعی خاله می گفت: هر چیز که دور و بر ما هست زبان دارد. با ما حرف می زند. هر چیز با چیز دیگر حرف می زند . دیواربا پنجره پنجره با یار کریم. یار کریم پشت پنجره اتاقم لانه گذاشته بود ونمی گذاشت من بخوابم . من هم یواشکی رفتم با دستم زدم به شیشه و یا ر کریم هم پرید و رفت مامان گفت : به این زبان بسته ها کاری نداشته باش! آهشان تورا می گیرد . از پشت هر پنجره ای که پرواز کنند: وزی هم از آنجا می رود. من هم گفتم: خوب مامان اگر زبان بسته اند: پس چطوری با هم حرف می زنند؟ مامان گفت: من چه میدانم ! خوب یک جوری حرف می زنند دیگر. گفتم: خوب بروند روی درخت خودشان قوقو قوقوی کنند مگرخودشان خانه ندارند؟ مامان می گفت: یار کریم ها آدم ها را دوست دارند. رفتم خانه خاله ،خاله داشت ناشی می کشید. گفتم : خاله این یار کریم خانه ندارند؟ خاله گفت: آنها دوست دارند پشت پنجره ها لانه بسازند .شاید هم فکر می کنند توی این خانه ها هنوز درخت هست . شاید هم قبل ها اینجا خانه نبوده یک باغ بوده! گفتم : خاله ! یعنی فکر می کنند ما توی اتاقمان درخت کاشته ایم؟ مگر توی این خانه به قول بابا، قوطی کبریتی درخت هم جا می شود؟ خاله خندید وگفت :نمی دانم !خوب یارکریم ها پرنده هستند و فکرهای پرنده ای یعنی فکرهایی که نه توی قوطی کبریت ها جا بشوند و نه پشت · موضع تمبر : دکتر نووال (جمهوری مالدیو) · قیمت : سه واحد · سال انتشار : ندارد

مجلات دوست کودکانمجله کودک 401صفحه 14