مجله کودک 401 صفحه 34
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 401 صفحه 34

مامان صورتش را به طرف معلم ها چرخاند. همه ی سرها به زیر بود . دوباره سرش را به طرف مدیر برگرداند وبا التماس گفت: «می فرمایید با این بچه چه کار کنم؟» آقای مدیر گفت : « این دیگه مشکل شماست . موقع بچه دار شدن باید به فکر تربیتش هم باشید.» احساس کردم دست مامان داغ شد. دستم رامحکم تر فشار داد. انگشت های یخ زده ام میان فشار دست مامام مچاله شده بودند. جرأت حرکت نداشتم. مادر به نفس نفس افتاده بود. انگار نفسش بند آمده بود. منتظر بودم جیغ بزند. اما انگار جیغش را خورد . آرام گفت: «آقای مدیر ، شما که تربیت کردن بلد هستید، بفرمایید تربیتش کنید.» آقای مدیر انگار از این جواب مامان خوشش نیامد. رنگش سرخ شدو کمی خودش را روی صندلی جا به جا کرد. به نظرم حسابی کنف شده بودو دنبال جواب می گشت . با آنکه انگشت هایم بین دست داغ مامان داشت له می شد ولی از جوابش دلم خنگ شد. آقای مدیر یک دفعه فریاد زد: «خانم ! ماکه نوکر سرخانه ی شما نیستیم . این همه بچه توی این مدرسه ریخته. نمی توانیم همه را رها کنیم و بچه شما را بچسبم. حالا هم جلسه داریم. بفرمایید بیرون و اجازه بدهید. · موضع تمبر : نبرد دین بین فو ( نبرد ویتنامی ها با فرانسوی ها ) · قیمت : ده واحد · سال انتشار : 1945

مجلات دوست کودکانمجله کودک 401صفحه 34