
گفت: حتما این خداوند من است
اینکه گرم و روشن است و مهربان
شب ولی خورشید پر زد مثل ماه
از میان آسمان بیکران
باز هم اندوه بر جانش نشست
سر به روی زانوان خود گذارد
در دل صحرای بی آب و علف
در صدای گریه اش پیچید باد
نیمه شب بود و دل او غصه دار
زمزمه می کرد با خود زیر لب
ناگهان آمد ندا از آسمان
در میان آسمان نیمه شب:
من خدای پاک و یکتای توام
آفریدم کوه و دشت و آب را
خلق کردم بندگانی با شعور
آفتاب گرم و عالمتاب را
شبنم و باران و ابر و آسمان
ذره ای از مهربانی من است
ماه و خورشید و ستاره هر چه هست
هدیه های آسمانی من است
گوش کن بر حرفهای من جوان
خالق سنگ و شن و دریا منم!
خالق صحرا و دشت و کوه ها
خالق هر چیز این دنیا منم!
تولید می شود بحث مهمی در علم به شمار می آید و گرما و حرارت صورتی از انرژی هستند.
مجلات دوست کودکانمجله کودک 410صفحه 7