مجله کودک 410 صفحه 34
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 410 صفحه 34

دست می آورد، بتواند در مخارج خانه به مادرش که به سختی می توانست کار کند، کمک کند. اگر فرصتی هم پیدا می شد، عادل به اهالی دهکده در کارهایشان کمک می کرد. به همین دلیل مردم دهکده او را خیلی دوست داشتند. عادل پسر مهربانی بود و دهکده جنگل، کلبه، مدرسه و هم شاگردیهایش را خیلی دوست داشت. او بیشتر از همه مادرش را دوست می داشت و همیشه از خداوند می خواست زودتر بزرگ شود و با کار و تلاش ، بتواند پول بیشتری به دست آورد تا مادرش این قدر خسته نشود. با این حال آنها زندگی ساده و خوبی داشتند. تا اینمکه یک روز وقتی عادل مثل همیشه در جنگل مشغول جمع آوری هیزم بود و دوستان کوچکش، یعنی پرندکان زیبا، برایش آواز می خواندند تا با او شادی و نشاط بیشتری کار کند، اتفاق عجیبی افتاد! او نمی توانست قسمتی از یک ریشه قدیمی و خشکیده ای را که هنوز در زمین فرو مانده بود بیرون آورد و زمانی که با تلاش بسیار آن را از جا کند، گودال بزرگ و عمیقی ایجاد شد. علوم بنیادی مطالعه هسته اتم ها برای فهمیدن انرژی زیادی که در آنجا وجود دارد، موضوع علوم هسته ای یا بنیادی است.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 410صفحه 34