همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س)
اندیشه اخلاقی امام خمینی رحمة الله در پرتو قرآن
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: مقاله

پدیدآورنده : احمد بت، بشیر

محل نشر : تهران

زبان اثر : فارسی

اندیشه اخلاقی امام خمینی رحمة الله در پرتو قرآن

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

اندیشه اخلاقی امام خمینی(رحمةالله)

 

 در پرتو قرآن

 

‏ ‏

بشیر احمد بت

 

‏ ‏

‏ ‏

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 341

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 342

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

مقدمه

‏تمام علمای اخلاق و اکثر فلاسفه و دانشمندان از قدما و متأخرین، اخلاق را رسیدن به ‏‎ ‎‏سعادت و کمال واقعی انسان دانسته، آن را سرمایه تعالی و تکامل مادی و معنوی بشر ‏‎ ‎‏به شمار می‌آورند. اینان عقیده دارند که صفات حمیده و خلق و خوی پسندیده، عامل ‏‎ ‎‏وظیفه‌شناسی و میزان زندگی انسانی است و جوامع بشری در پرتو اخلاق خوب ‏‎ ‎‏می‌توانند پیوندهای محکمی را در بین خود برقرار سازند و خود را به فضایل اخلاقی ‏‎ ‎‏بیارایند و از رذایل بر حذر دارند و در سازندگی خود کوشا بوده، خود را متخلق به ‏‎ ‎‏اخلاق پسندیده نمایند تا بتوانند به اخلاق فردی و اجتماعی عمل کرده و از حس ‏‎ ‎‏روابط اجتماعی برخوردار و در رفاه و آسایش زندگی و با کامیابی و موفقیتی شایسته به ‏‎ ‎‏مقام انسانی برسند. (بنیادهای اخلاق اسلامی، ترجمه الاخلاق) ‏

‏پس انسان در هیچ برهه‌ای از زمان بی‌نیاز از اخلاق نبوده و نخواهد بود. علمای ‏‎ ‎‏اخلاق صفات اخلاقی را معمولاً در دو بخش ـ فضایل اخلاقی و رذایل اخلاقی ـ مورد ‏‎ ‎‏بررسی قرار می‌دهند. همان طور که از عنوان این مکتوبه هم پیدا است بنده در پی آن ‏‎ ‎‏هستم که در اندیشه امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ پرتوهای اخلاقی از نظر قرآن را جست‌وجو کنم. در ‏‎ ‎‏مکتب امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ اخلاق جایگاه ویژه دارد، ایشان نه فقط با آرا و اندیشه بیانگر ‏‎ ‎‏اخلاق بودند بلکه علاوه بر اخلاق نظری مجسمه اخلاق عملی، یک وجود کامل در ‏‎ ‎‏همه زمینه‌ها و ابعاد زندگی بوده است، ایشان در همه ابعاد زندگی توصیه اخلاقی ‏‎ ‎‏فراوان داشتند. ‏


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 343

‏لذا از یک طرف کتاب لاریب که گران‌بهاترین گوهر انسانی و اخلاقی برای نوع ‏‎ ‎‏بشریت می‌باشد و از طرف دیگر مجسمه اخلاق در همه ابعاد آن همچون امام ‏‎ ‎‏خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏، دو بعد اساسی این مقاله هستند، باید اعتراف کنم که از این دو بحر بیکران ‏‎ ‎‏اخلاقی نتوانستم حتی مهم‌ترین اخلاقیات را هم فهرست‌نویسی کنم چه رسد به همه ‏‎ ‎‏آنها... . ‏

‏بنده سعی کردم که مهم‌ترین اخلاقیات را که امروز جامعه بشریت نیازمند به آن‌ها ‏‎ ‎‏است، در اندیشه امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ جویا باشم، و سپس آن‌ها را با آیات الهی تطبیق نمایم. ‏

‏قبل از هر چیز باید متذکر شوم در این مقاله به خاطر محدودیت حجم آن برای هر ‏‎ ‎‏یک از فضایل و رذایل اخلاقی اقتباسی از فرمایشات حضرت امام‏‏(رحمةالله)‏‏ و سپس برخی از ‏‎ ‎‏آیات قرآن برای آن فضیلت و یا رذیلت اخلاقی آوردم و الا به تحریر در آوردن همه ‏‎ ‎‏فرمایشات حضرت امام‏‏(رحمةالله)‏‏ و سپس تطابق آن با همه آیات قرآنی که در باب اخلاق ‏‎ ‎‏مطرح شده است، چندین جلد کتاب جداگانه می‌خواهد. اول فضایل اخلاقی را بررسی ‏‎ ‎‏می‌کنیم، سپس رذایل اخلاقی را. ‏

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 344

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

فضایل اخلاقی

تقوا

‏از بهترین صفات اخلاقی انسان تقوا است. تقوا یعنی خدا را پاییدن، و صیانت نفس از ‏‎ ‎‏نافرمانی خداست، که او را اطاعت نموده و آنچه را که به آن امر الزامی نموده است ‏‎ ‎‏انجام دهد، و از ارتکاب آنچه تحریم کرده خودداری نماید. در مکتب اسلام تقوا معیار ‏‎ ‎‏انسان است تمام ارزیابی انسان بر اساس تقوا می‌شود. امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ بر این صفت ‏‎ ‎‏رحمانی تأکید فراوانی داشتند ایشان می‌فرماید: ‏

‏وقتی که تقوا بود، وقتی با خدا بودیم، باک نیست که مردم از ما اعراض کنند‏‏؛‏‏ ‏‎ ‎‏دنیا پشت بر ما بکند. باک نباید داشته باشیم برای این‌که خدا با شماست. و اگر ‏‎ ‎‏خدای نخواسته عنایت او برداشته شد، همه عالم هم که با شما باشند فایده ‏‎ ‎‏ندارد.‏‎[1]‎

‏آنی که تقوا و ایمان دارد نه تطمیع در او تأثیر می‌کند ـ که خیانت کند ـ برای ‏‎ ‎‏این‌که ببرد یک چیزی‏‏؛‏‏ و نه تهدید در او اثر می‌کند‏‏؛‏‏ برای این‌که تهدیدها را با ‏‎ ‎‏خلاف تکلیف کردن موازنه می‌کند، می‌گوید نباید بکنم. اگر شما و ما دست به هم ‏‎ ‎‏بدهیم... و جوان‌ها را مؤمن، متقی، بار بیاوریم، مملکتمان تا آخر احیا می‌شود.‏‎[2]‎


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 345

‏از این فرمایشات حضرت امام‏‏(رحمةالله)‏‏ می‌فهمیم که تقوا موجب حیات یک جامعه ‏‎ ‎‏می‌شود. در واقع همان طور که قرآن بیانگر تقوا، آثار و منشأ آن می‌باشد، سخنان امام‏‏(رحمةالله)‏‏ ‏‎ ‎‏هم جز پرتوی از آیات کریمه قرآن چیزی نیست، استفاده از همه آیات الهی و ‏‎ ‎‏فرمایشات امام‏‏(رحمةالله)‏‏ درباره تقوا همان‌طور که متذکر شده‌ام، از حجم این مقاله و توان بنده ‏‎ ‎‏خارج می‌باشد، لذا به چند آیات الهی اکتفا می‌کنیم که بیانگر مطلوب ما می‌باشند. ‏

هذا بَیانٌ لِلنّاسِ وَهُدیً وَمَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقِینَ‏؛‏‎[3]‎ ‏این ‏‎]‎‏قرآن‏‎[‎‏ بیانی است برای عموم ‏‎ ‎‏مردم‏‏؛‏‏ و هدایت و اندرزی است برای پرهیزگاران!‏

‏وَاتَّقُوا اللهَ لَعَلّکُمْ تُفْلِحُونَ‏‏؛‏‎[4]‎‏ از خدا بپرهیزید، شاید رستگار شوید!‏

فَاتَّقُوا اللهَ لَعَلّکُمْ تَشْکُرُونَ‏؛‏‎[5]‎ ‏پس، از خدا بپرهیزید (و در برابر دشمن، مخالفت ‏‎ ‎‏فرمان پیامبر نکنید)، تا شکر نعمت او را به جا آورده باشید!‏

إِنَّ الّذِینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ‏؛‏‎[6]‎‏ ‏‎ ‎‏پرهیزگاران هنگامی که گرفتار وسوسه‌های شیطان شوند، به یاد (خدا و پاداش ‏‎ ‎‏و کیفر او) می‌افتند‏‏؛‏‏ و (در پرتو یاد او، راه حق را می‌بینند و) ناگهان بینا ‏‎ ‎‏می‌گردند. ‏

تِلْکَ الدّارُ الآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذِینَ لا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی اْلأرْضِ وَلا فَساداً وَالْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ‏؛‏‎[7]‎‏ این سرای آخرت را (تنها) برای کسانی قرار می‌دهیم که اراده برتری‌جویی در زمین و فساد را ندارند‏‏؛‏‏ و عاقبت نیک برای پرهیزگاران است!‏

یا أیُّهَا النَّبِیُّ اتَّقِ اللهَ‏؛‏‎[8]‎‏‌ ای پیامبر! تقوای الهی پیشه کن.‏

یا أیُّهَا الّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَقُولُوا قَوْلاً سَدِیداً * یُصْلِحْ لَکُمْ أعْمالَکُمْ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 346

ذُنُوبَکُمْ وَمَنْ یُطِعِ اللهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فازَ فَوْزاً عَظِیماً‏؛‏‎[9]‎‏‌ ای کسانی که ایمان ‏‎ ‎‏آورده‌اید، از خدا پروا دارید و سخنی استوار گویید تا خدا کارهای شما را ‏‎ ‎‏اصلاح کند و گناهانتان را بیامرزد‏‏؛‏‏ و هر کس اطاعت خدا و رسولش کند، به ‏‎ ‎‏رستگاری (و پیروزی) عظیمی دست یافته است!‏

وَیُنَجِّی اللهُ الّذِینَ اتَّقَوْا بِمَفازَتِهِمْ لا یَمَسُّهُمُ السُّوءُ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ‏؛‏‎[10]‎‏ و خداوند ‏‎ ‎‏کسانی را که تقوا پیشه کرده‌اند با رستگاری رهایی می‌بخشد‏‏؛‏‏ هیچ بدی به آنان ‏‎ ‎‏نمی‌رسد و هرگز غمگین نخواهند شد. ‏

إِنَّ أکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللهِ أتْقاکُمْ‏؛‏‎[11]‎ ‏گرامی‌ترین شما نزد خداوند باتقواترین شماست.‏

وَاللهُ وَلِیُّ الْمُتَّقِینَ‏؛‏‎[12]‎ ‏و خدا دوستدار و مددکار متقیان است.‏

‏از آیات و فرمایشات امام‏‏(رحمةالله)‏‏ می‌توان نتیجه گرفت که: ‏

‏تقوا به انسان روحیه استقامت می‌دهد. ‏

‏تقوا به انسان قوت قلب و شجاعت می‌دهد. ‏

‏تقوا عزت و سربلندی عطا می‌کند و از زبونی و ضعف می‌رهاند. ‏

‏تقوا روحیه استغنایی و بی‌نیازی را در آدمی تقویت می‌کند.‏

‏تقوا رذایل اخلاقی را از روح و روان آدمی دور می‌کند. ‏

‏و نتایج بسیار دیگر که پرداختن به تک تک آن‌ها محل دیگری می‌طلبد الآن ما نتیجه ‏‎ ‎‏عملی تقوا را در قالب خود انقلاب اسلامی ایران، حزب الله (لبنان) که بنای آن‌ها بر ‏‎ ‎‏اساس تقوای الهی بوده است، و نتیجه عملی بی‌تقوایی را در قالب کشورهای دیگر ‏‎ ‎‏اسلامی مشاهده می‌کنیم که نه روحیه استقلال و استقامت دارند و نه از زبونی و بردگی ‏‎ ‎‏دیگران، خودشان را نجات می‌دهند. ‏


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 347

صبر

‏انسانی که صبر و حلم و بردباری داشته باشد در زندگی موفق‌تر از کسی است که از ‏‎ ‎‏این صفات بهره‌مند نباشد صبر در برابر مشکلات، گرفتاری‌ها، زشتی‌ها و بدی‌ها قلب ‏‎ ‎‏انسان را قوی می‌کند و او را به قله سعادت می‌رساند. ‏

‏صبر عبارت است از: استواری استقامت انگیزه‌های دینی در مقابل انگیزه‌های ‏‎ ‎‏نفسانی.‏‎[13]‎

‏انسان در همه ابعاد زندگی خویش از صبر بی‌نیاز نیست. امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ در این مورد ‏‎ ‎‏خیلی زیاد توصیه فرموده‌اند ایشان می‌فرمایند: ‏

وَالْعَصْرِ‏* ‏إِنَّ اْلإِنْسانَ... ... ‏آن‌که میزان انسانیت است، به حسب همین آیه‌ای ‏‎ ‎‏که شما خواندید، آنچه میزان سعادت است همین است که انسان مؤمن باشد و ‏‎ ‎‏صبر داشته باشد و دیگران را به صبر وادار کند و حق بگوید و دیگران را به حق ‏‎ ‎‏گفتن وادار کند. وقتی ایمان دارید و صبر دارید و دیگران را به صبر وادار ‏‎ ‎‏می‌کنید و به حق وادار می‌کنید، شما سعادتمندید.‏‎[14]‎

‏پس، یکی از صفات الهی که می‌تواند در سعادت انسان دخیل باشد صبر و توصیه ‏‎ ‎‏آن به دیگران است. آیات زیادی در این باره در کلام الله دیده می‌شود، ما این‌جا به چند ‏‎ ‎‏آیه بسنده می‌کنیم.‏

إِنَّما یُوَفّی الصّابِرُونَ أجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِساب‏؛‏‎[15]‎‏ که صابران اجر و پاداش خود را ‏‎ ‎‏بی‌حساب دریافت می‌دارند!‏

وَاصْبِرُوا إِنَّ اللهَ مَعَ الصّابِرِینَ‏؛‏‎[16]‎ ‏و صبر و استقامت کنید که خداوند با ‏‎ ‎‏استقامت‌کنندگان است!‏


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 348

وَالْعَصْرِ* إِنَّ اْلإِنْسانَ لَفِی خُسْر* إِلا الّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ وَتَواصَوْا ‎ ‎بِالْحَقِّ وَتَواصَوْا بِالصَّبْرِ‏؛‏‎[17]‎‏ به عصر سوگند‏‏؛‏‏ که انسان‌ها همه در زیانند‏‏؛‏‏ مگر ‏‎ ‎‏کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‌اند، و یکدیگر را به حق ‏‎ ‎‏سفارش کرده و یکدیگر را به شکیبایی و استقامت توصیه نموده‌اند!‏

‏همان‌طور که پیدا است این آیات و فرمایشات امام‏‏(رحمةالله)‏‏ که مبتنی بر همین آیات ‏‎ ‎‏نورانیه است صبرکنندگان را در هر میدان پیروز می‌دانند بلکه بالاتر از این وعده معیت ‏‎ ‎‏خدای منان هم به صابر داده شده است، پس کسی که خدا با او باشد به کمال خویش ‏‎ ‎‏رسیده زیرا حرکت همه موجودات عالم به سمت کمال مطلوب که همان وصال خالق ‏‎ ‎‏هستی می‌باشد. ‏

امانت‌داری

‏امانت‌داری از صفاتی است که حتی دین انسان هم در این صفت اخلاقی در نظر گرفته ‏‎ ‎‏نمی‌شود. کسی که دارای این صفت است از موقعیت اجتماعی والایی برخوردار ‏‎ ‎‏می‌باشد و در بین مردم مورد ستایش و اعتماد واقع می‌شود. شخص امین حتی می‌تواند ‏‎ ‎‏از حیث اجتماعی، سیاسی خیلی تأثیرگذار باشد و به اداره یک کشور روی آورد، امام ‏‎ ‎‏خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ بر این صفت الهی تأکید فراوانی دارند و خواهان افرادی امین برای سعادت ‏‎ ‎‏یک جامعه هستند. ایشان می‌فرمایند: ‏

‏شماها ذخایر این مملکت هستید، جوانید، دانشجو هستید، ذخیره این مملکت ‏‎ ‎‏هستید، طوری بکنید که این ذخیره‌ها برای مملکتتان مفید واقع بشود و خودتان را ‏‎ ‎‏اصلاح بکنید تا ان شاء الله یک انسان‌های متعهد صحیح‌العمل امین‏‏؛‏‏ کشورتان ‏‎ ‎‏دست خودتان و خودتان اداره‌اش بکنید. آدم امین را هیچ کس نمی‌تواند معوجش ‏‎ ‎‏کند. اشخاصی که اعوجاج دارند اینها امانت ندارند‏‏؛‏‏ این‌ها صلاحیت ندارند.‏‎[18]‎


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 349

‏این امانتی که خدای تبارک و تعالی به ما سپرده است، و آن امانت روح است، ‏‎ ‎‏امانت زندگی است، امانت حیات است، امانت اسلام است، امانت قرآن است، ‏‎ ‎‏این‌ها را پاسداری کنیم.‏‎[19]‎

‏امام‏‏(رحمةالله)‏‏ که این همه تأکید بر امین بودن را دارند می‌توان از آیات قرآن که به این ‏‎ ‎‏موضوع اشاره می‌کند برای تأکید این امر رحمانی آورد اکنون به بعضی از آیات قرآن ‏‎ ‎‏توجه نمایید. ‏

وَقالَ الْمَلِکُ ائْتُونِی بِهِ أسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسِی فَلَمّا کَلّمَهُ قالَ إِنَّکَ الْیَوْمَ لَدَیْنا مَکِینٌ ‎ ‎أمِینٌ‏؛‏‎[20]‎‏ پادشاه گفت: او (یوسف) را نزد من آورید، تا وی را مخصوص خود ‏‎ ‎‏گردانم! هنگامی که (یوسف نزد وی آمد و) با او صحبت کرد، (پادشاه به عقل و ‏‎ ‎‏درایت او پی برد‏‏؛‏‏ و) گفت: تو امروز نزد ما جایگاهی والا داری، و مورد اعتماد ‏‎ ‎‏هستی!‏

وَالّذِینَ هُمْ لأماناتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ راعُونَ‏؛‏‎[21]‎‏ و آن‌ها که امانت‌ها و عهد خود را ‏‎ ‎‏رعایت می‌کنند.‏

یا أیُّهَا الّذِینَ آمَنُوا لا تَخُونُوا اللهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أماناتِکُمْ وَأنْتُمْ تَعْلَمُونَ‏؛‏‎[22]‎‏‌ ای ‏‎ ‎‏کسانی که ایمان آورده‌اید! به خدا و پیامبر خیانت نکنید! و نیز در امانات خود ‏‎ ‎‏خیانت روا مدارید، در حالی که می‌دانید (این کار، گناه بزرگی است!) ‏

إِنَّ اللهَ یَأمُرُکُمْ أنْ تُؤَدُّوا اْلأماناتِ إِلی أهْلِها‏؛‏‎[23]‎ ‏خداوند به شما فرمان می‌دهد که ‏‎ ‎‏امانت‌ها را به صاحبانش بدهید!‏

‏پس انسانی می‌تواند به سعادت دست پیدا کند و آن جامعه‌ای می‌تواند به سوی ‏‎ ‎‏سعادت و خوشبختی سیر کند و گام موفقی بردارد که دارای افراد امین می‌باشد. امروز ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 350

‏بیش‌ترین جوامع بشری به سبب فاقد این صفت انسانی دچار بدبختی شده است و ‏‎ ‎‏بی‌اعتمادی و خیانت عام گشته است. ‏

تزکیه

‏تزکیه و تطهیر قلب انسان یکی دیگر از صفات انسانی است، هر انسانی می‌خواهد بر ‏‎ ‎‏اساس باورهای خودش، خودش را تزکیه کند اهمیت این از این‌جا فهمیده می‌شود که ‏‎ ‎‏مالک کل هستی هدف بعثت انبیا را هم همین تزکیه قرار داد. امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ در این ‏‎ ‎‏مورد می‌فرمایند:‏

‏همه اختلافاتی که در بشر هست برای این است که تزکیه نشده است. غایت ‏‎ ‎‏بعثت این است که تزکیه کند مردم را تا به واسطه تزکیه، هم تعلم حکمت کند و ‏‎ ‎‏هم تعلم قرآن و کتاب و اگر تزکیه بشوند، طغیان پیش نمی‌آید.‏‎[24]‎

‏از آیات قرآنی می‌توان اهمیت این قضیه را فهمید. خدای متعال در چندین آیه به ‏‎ ‎‏این امر متذکر شده است:‏

هُوَ الّذِی بَعَثَ فِی اْلاُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَیُزَکّیهِمْ وَیُعَلّمُهُمُ ‎ ‎الْکِتابَ‏؛‏‎[25]‎‏ او کسی است که در میان جمعیت درس‌نخوانده رسولی از خودشان ‏‎ ‎‏برانگیخت که آیاتش را برمی‌خواند و آنها را تزکیه می‌کند و به آنان کتاب ‏‎ ‎‏(قرآن) می‌آموزد. ‏

لَقَدْ مَنَّ اللهُ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولاً مِنْ أنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ ‎ ‎وَیُزَکّیهِمْ وَیُعَلّمُهُمُ الْکِتابَ والحِکْمَةَ‎[26]‎‏؛‏‏ خداوند بر مؤمنان منت نهاد (نعمت ‏‎ ‎‏بزرگی بخشید) هنگامی که در میان آنها، پیامبری از خودشان برانگیخت‏‏؛‏‏ که ‏‎ ‎‏آیات او را بر آن‌ها بخواند، و آن‌ها را پاک کند و کتاب و حکمت بیاموزد. ‏


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 351

کَما أرْسَلْنا فِیکُمْ رَسُولاً مِنْکُمْ یَتْلُوا عَلَیْکُمْ آیاتِنا وَیُزَکّیکُمْ وَیُعَلّمُکُمُ الْکِتابَ ‎ ‎وَالْحِکْمَةَ‏؛‏‎[27]‎‏همان‌گونه (که با تغییر قبله، نعمت خود را بر شما کامل کردیم، ) ‏‎ ‎‏رسولی از خودتان در میان شما فرستادیم‏‏؛‏‏ تا آیات ما را بر شما بخواند‏‏؛‏‏ و شما ‏‎ ‎‏را پاک کند. ‏

ربَّنا وَابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِکَ وَیُعَلّمُهُمُ الْکِتابَ وَالْحِکْمَةَ ‎ ‎وَیُزَکّیهِمْ‏؛‏‎[28]‎‏پروردگارا! در میان آن‌ها پیامبری از خودشان برانگیز، تا آیات تو را ‏‎ ‎‏بر آنان بخواند، و آن‌ها را کتاب و حکمت بیاموزد، و پاکیزه کند.‏

قَدْ أفْلَحَ مَنْ زَکّاها‏؛‏‎[29]‎ ‏هر کس نفس خود را پاک و تزکیه کرده، رستگار شده.‏

‏پس خدا می‌خواهد این انسان همیشه دارای این صفت باشد به خاطر همین در هیچ ‏‎ ‎‏زمان بنده را تنها نگذاشته بلکه در همه حال یک معلم اخلاق برای این که او را تزکیه ‏‎ ‎‏کند، می‌فرستاد و این بنده عاصی این‌طور است که نمی‌خواهد بر اساس درس‌های آن ‏‎ ‎‏معلم اخلاق عمل کند به‌خاطر همین شاهد این همه فحشا و فساد در پهنه این گیتی و ‏‎ ‎‏هستی هستیم.‏

انسان‌دوستی

‏مهر ورزیدن به دیگران و با صمیمیت و محبت با آن‌ها رفتار کردن یک صفت خوب و ‏‎ ‎‏پسندیده محسوب می‌شود. اسلام همچون رفتاری از انسان نه فقط برای برادران خود ‏‎ ‎‏می‌خواهد بلکه با غیر هم خواستار همچون رفتاری می‌باشد؛ یعنی اسلام تأکید بر ‏‎ ‎‏دوستی، برادری و مهرورزی می‌کند. امام‏‏(رحمةالله)‏‏ که مجسمه مهر و محبت بود، در این مورد ‏‎ ‎‏می‌فرماید:‏

‏با قلب پر از محبت و دل با عاطفه با بندگان خداوند ملاقات کن و خیر آن‌ها را ‏‎ ‎‏از صمیم قلب طالب شو. و چون قلب خود را رحمانی و رحیمی یافتی، به امر و ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 352

‏نهی و ارشاد قیام کن تا دل‌های سخت را برق عاطفۀ قلبت نرم کند و آهن ‏‎ ‎‏قلوب به موعظت آمیخته با آتش محبّتت لیّن گردد.‏‎[30]‎

‏چرا یک ذره از آن چیزی که در دل انبیا بود، در دل ما نباشد: ‏فَلَعَلّکَ باخِعٌ ‎ ‎نَفْسَکَ ‏شاید تو می‌خواهی خودت را هلاک کنی! غصه می‌خورد از بس برای ‏‎ ‎‏این مردم... چرا ما یک ذره یک بارقه کوچکی از این نفس‌های مطمئنه شریف ‏‎ ‎‏در قلبمان نباشد که برای این امت کار بکنیم، نه برای خودمان.‏‎[31]‎

‏آیات زیر را در این باب ملاحظه فرمایید:‏

اذْهَبا إِلی فِرْعَوْنَ إِنّهُ طَغی‏* ‏فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَیِّناً لَعَلّهُ یَتَذَکّرُ أوْ یَخْشی‏؛‏‎[32]‎‏ به سوی ‏‎ ‎‏فرعون بروید‏‏؛‏‏ که طغیان کرده است! اما به نرمی با او سخن بگویید‏‏؛‏‏ شاید متذکر ‏‎ ‎‏شود، یا (از خدا) بترسد!‏

فَلَعَلّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ عَلی آثارِهِمْ إِنْ لَمْ یُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدِیثِ أسَفاً‏؛‏‎[33]‎‏ گویی ‏‎ ‎‏می‌خواهی به خاطر اعمال آنان، خود را از غم و اندوه هلاک کنی اگر به این ‏‎ ‎‏گفتار ایمان نیاورند!‏

لَعَلّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ ألا یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ‏؛‏‎[34]‎ ‏گویی می‌خواهی جان خود را از ‏‎ ‎‏شدت اندوه از دست دهی به خاطر این‌که آن‌ها ایمان نمی‌آورند!‏

لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُوفٌ ‎ ‎رَحِیمٌ‏؛‏‎[35]‎‏ به یقین، رسولی از خود شما به سویتان آمد که رنج‌های شما بر او ‏‎ ‎‏سخت است؛ و اصرار بر هدایت شما دارد؛ و نسبت به مؤمنان، رئوف و مهربان ‏‎ ‎‏است!‏


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 353

‏از این آیات و سخنان متوجه می‌شویم که پیامبران از برای دوستی و محبت حتی ‏‎ ‎‏حاضر بودند جان خودشان را فدا کنند پیام‌رسانان برنامه‌های اسلامی همیشه این‌طوری ‏‎ ‎‏بوده و دغدغه انسان‌دوستی داشتند. در عصر حاضر نمونه عملی و مصداق بارز آن خود ‏‎ ‎‏شخصیت حضرت امام ـ رضوان الله تعالی علیه ـ بودند که بر اساس همین محور انس ‏‎ ‎‏و محبت پیغام انسان‌دوستی را به رئیس جمهور آن وقت شوروی که ابر قدرت جهان ‏‎ ‎‏محسوب می‌شد، فرستاد تا فردای خویش را بسازد. پس اسلام خواهان صلح و صفا و ‏‎ ‎‏صمیمیت و مهر و محبت است نه جنگ و تروریستی و دشمنی که دشمنان اسلام در ‏‎ ‎‏لباس اسلامی به اسم اسلام انجام می‌دهند، تا به اهداف شوم خودشان برسند. آن‌ها ‏‎ ‎‏می‌دانند که صفات انسان‌دوستی نه فقط موجب سعادت یک فرد می‌شود، بلکه یک ‏‎ ‎‏جامعه را به سمت آن سوق می‌دهد، و در نتیجه آن‌ها نمی‌توانند به امیال و هوای ‏‎ ‎‏نفسانی خودشان برسند، لذا برای نابودی این صفت اخلاقی با تمام توان تلاش می‌کنند. ‏‎ ‎‏جامعه غربی امروز می‌تواند مصداق بارز عدم انسان‌دوستی باشد.‏

تواضع

‏یکی دیگر از صفات رحمانی و اخلاقی تواضع است یعنی این که انسان در رفتار و ‏‎ ‎‏گفتار فروتنی داشته باشد و با مردم به نرمی مدارا کند، انسان متواضع می‌تواند در قلب ‏‎ ‎‏مردم جا پیدا کند و حاکم بر دل‌های مردم باشند. امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ که مجسمه این صفت ‏‎ ‎‏رحمانی بوده به همه مردم به تواضع و فروتنی توصیه می‌کردند ایشان می‌فرمایند: ‏

‏تو با تواضع دل مردم را فتح کن‏‏؛‏‏ دل که پیش تو آمد، آثار خود را ظاهر می‌کند. ‏‎ ‎‏و اگر قلوب از تو برگشت، آثار آن بر خلاف مطلوب تو است. پس، تو اگر ‏‎ ‎‏فرضاً احترام‌طلب و بزرگی‌خواه هم هستی، باید از راه آن وارد شوی‏‏؛‏‏ و آن ‏‎ ‎‏مماشات با مردم و تواضع با آنهاست.‏‎[36]‎

‏زائران محترم مبادا که از احساس رشد و عظمت انقلاب خود در برابر مسلمانان ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 354

‏دیگر کشورها به غرور و عجب گرفتار شوند و خدای نخواسته به اعمال و رفتار ‏‎ ‎‏مسلمانان به دیده اهانت و تحقیر بنگرند و از همدلی و انس با دوستان خدا در ‏‎ ‎‏مکۀ مکرمه محروم شوند و از شکر این نعم بزرگ الهی، که تواضع در برابر ‏‎ ‎‏مسلمانان و مستضعفان و برادران دینی است، غافل بمانند. در کنار خانۀ خدا و ‏‎ ‎‏مرقد پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ بیعت‌ها و پیوندهای دوستی و ‏‎ ‎‏ارتباط آینده را با مسلمانان محکم کنند و حدیث انقلاب و لطف خدا را به آنان ‏‎ ‎‏بازگو نمایند.‏‎[37]‎

‏فرمایشات امام از کلمات الهی سرچشمه می‌گیرد و می‌تواند در پرتو این آیات ‏‎ ‎‏کریمه باشد.‏

وَ اقْصِدْ فِی مَشْیِکَ...‏؛‏‎[38]‎ ‏(پسرم!) در راه رفتن، اعتدال را رعایت کن!‏

وَعِبادُ الرَّحْمنِ الّذِینَ یَمْشُونَ عَلَی اْلأرْضِ هَوْناً وَإِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا ‎ ‎سَلاماً‏؛‏‎[39]‎‏ بندگان (خاص خداوند) رحمان، کسانی هستند که با آرامش و بی‌تکبر ‏‎ ‎‏بر زمین راه می‌روند‏‏؛‏‏ و هنگامی که جاهلان آن‌ها را مخاطب سازند (و سخنان ‏‎ ‎‏نابخردانه گویند)، به آن‌ها سلام می‌گویند (و با بی‌اعتنایی و بزرگواری ‏‎ ‎‏می‌گذرند).‏

‏پس تواضع و فروتنی ضامن سعادت یک فرد و همچنین یک جامعه می‌باشند. ‏‎ ‎‏افرادی که دارای فروتنی نسبت به یکدیگر هستند جامعه‌ای را می‌سازند که دور از فساد ‏‎ ‎‏و فحشا و جنگ و خونریزی می‌باشد. ‏

عفت

‏پاکدامنی و عفت ویژگی مهم و از صفات برجسته اخلاقی به حساب می‌آید. جامعه‌ای ‏‎ ‎‏که بر اساس عفت و پاکدامنی استوار باشد، جامعه‌ای متعالی و سعادتمند خواهد بود. ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 355

‏امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ که زلال عفت بوده تأکید دارد جامعه بشریت باید عفت‌پیشگی کند تا ‏‎ ‎‏بتوان یک جامعه ایده‌آل و سالم را داشته باشیم. به فرمایشات زیر توجه فرمایید: ‏

‏عفت عبارت است از: تعدیل و تهذیب قوه شهویه.‏‎[40]‎

‏هیچ انسانی آزاد نیست که کار خلاف عفت بکند.‏‎[41]‎

‏اسلام با آنچه خلاف عفت است مخالفت دارد. و ما آنان را دعوت می‌کنیم که به ‏‎ ‎‏حجاب اسلامی رو آورند.‏‎[42]‎

‏و باید دانست که علمای فن اخلاق مجموع فضایل نفس را در تحت چهار ‏‎ ‎‏جنس داخل کرده‌اند، که آن چهار عبارت است از: حکمت، و عفت، و شجاعت، ‏‎ ‎‏و عدالت. و «حکمت» را فضیلت نفس ناطقۀ ممیزه دانسته‌اند؛ و «شجاعت» را از ‏‎ ‎‏فضایل نفس غضبیه‏‏؛‏‏ و «عفت» را از فضایل نفس شهویه‏‏؛‏‏ و «عدالت» را تعدیل ‏‎ ‎‏فضایل ثلاث شمرده‌اند.‏‎[43]‎

‏شماها مردان و زنانِ شیر در ایران تربیت می‌کنید. دامن شما دامن عصمت و عفت ‏‎ ‎‏و عظمت است. شماها موظف هستید که اولاد خودتان را خوب تربیت کنید.‏‎[44]‎

‏امام‏‏(رحمةالله)‏‏ در این سخنان خویش تأکید بر عفت انسان چه زن و چه مرد باشد، دارد ‏‎ ‎‏ایشان انسان عفیف را آزاد و کسی که دامن عفت را لکه‌دار می‌کند، را برده و غلام ‏‎ ‎‏معرفی می‌کند. سخنان امام‏‏(رحمةالله)‏‏ که پرتوی از کلام حق است، را می‌توان با آیات الهی ‏‎ ‎‏تطبیق نمود. به آیات زیر که خواهان پاکدامنی و عفت انسان است اشاره می‌کنیم.‏

قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أبْصارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أزْکی لَهُمْ إِنَّ اللهَ خَبِیرٌ ‎ ‎بِما یَصْنَعُونَ‏؛‏‎[45]‎‏ ‏‏به مؤمنان بگو چشم‌های خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 356

‏گیرند، و عفاف خود را حفظ کنند‏‏؛‏‏ این برای آنان پاکیزه‌تر است‏‏؛‏‏ خداوند از ‏‎ ‎‏آنچه انجام می‌دهید آگاه است!‏

وَالّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ‏؛‏‎[46]‎‏ و آن‌ها که دامان خود را (از آلوده شدن به ‏‎ ‎‏بی‌عفتی) حفظ می‌کنند.‏

وَلْیَسْتَعْفِفِ الّذِینَ لا یَجِدُونَ نِکاحاً حَتّی یُغْنِیَهُمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ وَالّذِینَ یَبْتَغُونَ ‎ ‎الْکِتابَ مِمّا مَلَکَتْ أیْمانُکُمْ فَکاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِیهِمْ خَیْراً وَ آتُوهُمْ مِنْ مالِ اللهِ ‎ ‎الّذِی آتاکُمْ وَلا تُکْرِهُوا فَتَیاتِکُمْ عَلَی الْبِغاءِ إِنْ أرَدْنَ تَحَصُّناً لِتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَیاةِ ‎ ‎الدُّنْیا‏؛‏‎[47]‎‏ و کسانی که امکانی برای ازدواج نمی‌یابند، باید پاکدامنی پیشه کنند تا ‏‎ ‎‏خداوند از فضل خود آنان را بی‌نیاز گرداند! و آن بردگانتان که خواستار مکاتبه ‏‎ ‎‏(قرارداد مخصوص برای آزاد شدن) هستند، با آنان قرارداد ببندید اگر رشد و ‏‎ ‎‏صلاح در آنان احساس می‌کنید (که بعد از آزادی، توانایی زندگی مستقل را ‏‎ ‎‏دارند)‏‏؛‏‏ و چیزی از مال خدا را که به شما داده است به آنان بدهید! و کنیزان ‏‎ ‎‏خود را برای دستیابی متاع ناپایدار زندگی دنیا مجبور به خودفروشی نکنید اگر ‏‎ ‎‏خودشان می‌خواهند پاک بمانند!‏

وَالْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاتِی لا یَرْجُونَ نِکاحاً فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُناحٌ أنْ یَضَعْنَ ثِیابَهُنَّ ‎ ‎غَیْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزِینَة وَأنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَهُنَّ وَاللهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ‏؛‏‎[48]‎‏ و زنان از کار ‏‎ ‎‏افتاده‌ای که امید به ازدواج ندارند، گناهی بر آنان نیست که لباس‌های (رویین) ‏‎ ‎‏خود را بر زمین گذارند، به شرط این‌که در برابر مردم خودآرایی نکنند‏‏؛‏‏ و اگر ‏‎ ‎‏خود را بپوشانند برای آنان بهتر است‏‏؛‏‏ و خداوند شنوا و داناست.‏

وَقُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أبْصارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلا ما ‎ ‎ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیُوبِهِنَّ وَلا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلا لِبُعُولَتِهِنَّ أوْ ‎ ‎آبائِهِنَّ أوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أوْ أبْنائِهِنَّ أوْ أبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أوْ إِخْوانِهِنَّ أوْ بَنِی إِخْوانِهِنَّ أوْ ‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 357

بَنِی أخَواتِهِنَّ أوْ نِسائِهِنَّ أوْ ما مَلَکَتْ أیْمانُهُنَّ أوِ التّابِعِینَ غَیْرِ اُولِی اْلإِرْبَةِ مِنَ ‎ ‎الرِّجالِ أوِ الطّفْلِ الّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلی عَوْراتِ النِّساءِ وَلا یَضْرِبْنَ بِأرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما ‎ ‎یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ‏؛‏‎[49]‎‏ و به زنان باایمان بگو چشم‌های خود را (از نگاه ‏‎ ‎‏هوس‌آلود) فرو گیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را ـ جز آن ‏‎ ‎‏مقدار که نمایان است ـ آشکار ننمایند و (اطراف) روسری‌های خود را بر سینه ‏‎ ‎‏خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشکار ‏‎ ‎‏نسازند مگر برای شوهرانشان و پسرانشان... و هنگام راه رفتن پاهای خود را به ‏‎ ‎‏زمین نزنند تا زینت پنهانی‌شان دانسته شود (و صدای خلخال که بر پا دارند به ‏‎ ‎‏گوش رسد). ‏

‏خداوند متعال تأکید می‌کند و دستور می‌دهد که انسان باید عفت و عصمت خودش ‏‎ ‎‏را حفظ کند، حتی شایسته نیست کاری خلاف عفت از او سر بزند همان‌طور که ‏‎ ‎‏مشاهده می‌شود در کلام الهی و سخنان امام بر عفت زن بیش‌تر تأکید شده و به پوشش ‏‎ ‎‏او که نقش مهمی نه فقط در عفت و پاکدامنی او دارد بلکه در عفت و پاکدامنی مردها ‏‎ ‎‏حتی یک جامعه هم ایفا می‌کند، بیش‌تر توجه شده است، بله پوشش زن ضامن عفت او ‏‎ ‎‏و سالمیت جامعه است جامعه‌ای که در زیر چادر عفت رشد کند سعادتمندتر از ‏‎ ‎‏جوامعی است که از آن بی‌بهره‌اند چون این پوشش عفت مانع برای رسیدن هوای ‏‎ ‎‏نفسانی و خواسته‌های غیر انسانی می‌شود، به خاطر همین چند سال اخیر در فرانسه که ‏‎ ‎‏مدعی اول حقوق بشر می‌باشد قانون منع حجاب را تصویب کردند چون آن‌ها ‏‎ ‎‏می‌دیدند زن‌های مسلمان که در کشور آن‌ها با پوشش در اجتماع سرگرم فعالیتشان ‏‎ ‎‏هستند عفتشان محفوظ و جامعه آن‌ها بر اساس صلح و صفا است که این مانع و سد ‏‎ ‎‏راه برای رسیدن به اهداف غیرانسانی و خلاف عفت و عصمت گشته است. حاصل ‏‎ ‎‏کلام این‌که عفت ضامن سلامتی یک جامعه است می‌توان بر اساس آن نسل صالحی به ‏‎ ‎‏جامعه تحویل داد که جامعه را به سمت سعادت و اهداف متعالی نایل گرداند.‏

 


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 358

اخلاص

‏اخلاص آن است که انسان، نیتش را از مفاسد و عیب و آلودگی پاک کند، انسانی که ‏‎ ‎‏اخلاص داشته باشد و خود را و اعمال خود را خدایی کند باکی بر او نیست او در همه ‏‎ ‎‏ابعاد زندگی موفق خواهد بود؛ زیرا او کاری را برای کسی انجام می‌دهد که تدبیر همه ‏‎ ‎‏امور در دست او است، لذا خدا همراه او خواهد بود. امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ به اخلاص این ‏‎ ‎‏طور می‌نگرد و توصیه می‌کند انسان ریشه اخلاق را در همه امور خود بدواند. ایشان ‏‎ ‎‏می‌فرمایند:‏

‏شما اخلاص داشته باشید و برای خدا به بندگان خدا خدمت کنید و ثنا و اجر را ‏‎ ‎‏از او طلب کنید که او جزای شما را و اجر شما را عطا می‌فرماید.‏‎[50]‎

‏کوشش کنید که کارتان برای خدا باشد. وقتی برای خدا باشد، از هیچ چیز باک ‏‎ ‎‏نداشته باشید‏‏؛‏‏ خدا همراه شماست کسی که خدا همراهش است، از هیچ چیز ‏‎ ‎‏نباید باک داشته باشد.‏‎[51]‎

‏هیچ کدام از ما نباید انتظار تعریف را داشته باشیم. باید به حکم خدا عمل کنیم ‏‎ ‎‏و به این هم کاری نداشته باشیم که چه کسی از این کاری که برای خدا می‌کنیم ‏‎ ‎‏خوشش می‌آید و یا چه کسی بدش می‌آید.‏‎[52]‎

‏اگر با انگیزه الهی ملک جن و انس کسی را باشد، بلکه اگر به دست آورد، ‏‎ ‎‏عارف بالله و زاهد در دنیا است. و اگر انگیزه نفسانی و شیطانی باشد هر چه به ‏‎ ‎‏دست آورد، اگر چه یک تسبیح باشد، به همان اندازه از خداوند تعالی دور است ‏‎ ‎‏و فاصله گرفته.‏‎[53]‎

‏فرمایشات امام‏‏(رحمةالله)‏‏ در واقع تشریح کلام خدای منان است که اخلاص را به بندگان ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 359

‏خویش ودیعه نموده است. به آیات زیر توجه نمایید!‏

وَادْعُوهُ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ‏؛‏‎[54]‎‏ در حالی که دین (خود) را برای او خالص ‏‎ ‎‏گردانید!‏

فَاعْبُدِ اللهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّینَ...‏؛‏‎[55]‎ ‏پس خدا را پرستش کن و دین خود را برای او ‏‎ ‎‏خالص گردان!....‏

ألا لله الدِّینُ الْخالِصُ وَالّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أوْلِیاءَ ما نَعْبُدُهُمْ إِلا لِیُقَرِّ بونا إِلَی اللهِ ‎ ‎زُلْفی...‏؛‏‎[56]‎‏ ‏‏آگاه باشید که دین خالص از آن خداست، و آن‌ها که غیر خدا را ‏‎ ‎‏اولیای خود قرار دادند و دلیلشان این بود که: اینها را نمی‌پرستیم، مگر به خاطر ‏‎ ‎‏این‌که ما را به خداوند نزدیک کنند... .‏

قُلْ إِنّی اُمِرْتُ أنْ أعْبُدَ اللهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّینَ‏؛‏‎[57]‎‏ بگو: من مأمورم که خدا را ‏‎ ‎‏پرستش کنم در حالی که دینم را برای او خالص کرده باشم.‏

وَما اُمِرُوا إِلا لِیَعْبُدُوا اللهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ حُنَفاءَ‏؛‏‎[58]‎‏ و به آن‌ها دستوری داده ‏‎ ‎‏نشده بود جز این‌که خدا را بپرستند در حالی که دین خود را برای او خالص ‏‎ ‎‏کنند و از شرک به توحید بازگردند.‏

‏پس اخلاص موجب سعادت انسان و جامعه می‌شود؛ زیرا وقتی انسان همه ‏‎ ‎‏کارهایش برای خدا شد و خدا هم جز خیر و کمالات و جمالات چیزی نیست، پس ‏‎ ‎‏انسان جز کارهایی که خیر و کمال و جمال الهی نداشته باشد، انجام نمی‌دهد و در ‏‎ ‎‏نتیجه آن جامعه و افراد آن همیشه به سمت سعادت صعود خواهند کرد. ‏

 


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 360

از خودگذشتگی

‏ایثار و از خودگذشتگی یکی دیگر از صفات رحمانی است که در سعادت انسان دخیل ‏‎ ‎‏می‌باشد. این صفت موجب می‌شود که انسان در همه ابعاد زندگی خودش پیروز ‏‎ ‎‏خواهد شد، امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ پیروزی رزمندگان اسلام در دفاع مقدس سبب همین از خود ‏‎ ‎‏گذشتگی می‌دانند، ایشان می‌فرمایند: ‏

‏این توجه به خدا بود از خودگذشته بود به خدا پیوسته بود. این رمز، رمز ‏‎ ‎‏پیروزی است. تا انسان به خود مشغول است نمی‌تواند کاری بکند. برای این که ‏‎ ‎‏خودها هستند. افراد هستند تا شما به خود مشغولید و برادرتان هم همین‌طور و ‏‎ ‎‏من هم همین‌طور. و برادرم همین‌طور. هر کدام یک آمال خاصی دارید. تا توجه ‏‎ ‎‏به خود است اقبال به خود است و پشت به خدا، همه نکبت‌ها هست. در ‏‎ ‎‏پیروزی شما عکس بود مطلب. از آمال خودتان دست برداشته بودید.‏‎[59]‎

‏در آیات کریمه به کسانی که از خودگذشتگی نشان می‌دهند به عنوان افراد شجاع ‏‎ ‎‏غیر محزون یاد می‌کند. ‏

بَلی مَنْ أسْلَمَ وَجْهَهُ للهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلا هُمْ ‎ ‎یَحْزَنُونَ‏؛‏‎[60]‎‏ آری، کسی که روی خود را تسلیم خدا کند و نیکوکار باشد، پاداش ‏‎ ‎‏او نزد پروردگارش ثابت است‏‏؛‏‏ نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین می‌شوند. ‏‎ ‎‏(بنابراین، بهشت خدا در انحصار هیچ گروهی نیست).‏

وَمَنْ یُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَی اللهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقی وَإِلَی اللهِ ‎ ‎عاقِبَةُ اْلاُمُورِ‏؛‏‎[61]‎‏ کسی که روی خود را تسلیم خدا کند در حالی که نیکوکار ‏‎ ‎‏باشد، به دستگیره محکمی چنگ زده (و به تکیه‌گاه مطمئنی تکیه کرده است)‏‏؛‏‏ و ‏‎ ‎‏عاقبت همه کارها به سوی خداست.‏


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 361

‏پس انسانی که دارای همچنین ویژگی است در زندگی خویش موفق و از زندگی ‏‎ ‎‏راضی است و در تأمین سعادت جامعه و افراد دیگر اثری گران‌بها دارد. ‏

عزم و اراده قوی

‏یکی دیگر از ویژگی و صفات انسانی عزم و اراده انسان است که دخیل در سعادت یک ‏‎ ‎‏فرد و جامعه می‌باشد. بله همان‌طور که در آیات الهی و سخنان امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ خواهید ‏‎ ‎‏دید عزم و اراده انسان را امتیاز او به حساب می‌آورند. قوت عزم و اراده به اندازه ‏‎ ‎‏معرفت و شناخت انسان است معرفت نسبت به هر چیزی که بیش‌تر باشد اراده هم ‏‎ ‎‏همان اندازه قوی بوده و در سرنوشت و سعادت او دخالت دارد. امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ ‏‎ ‎‏می‌فرماید: ‏

‏«عزم» جوهرۀ انسانیت و میزان امتیاز انسان است‏‏؛‏‏ و تفاوت درجات انسان به ‏‎ ‎‏تفاوت درجات عزم او است.‏‎[62]‎

‏عزم و ارادۀ قویه در آن عالم خیلی لازم است و کارکن است. میزان یکی از ‏‎ ‎‏مراتب بهشت، که از بهترین بهشت‌هاست، اراده و عزم است که انسان تا دارای ‏‎ ‎‏ارادۀ نافذه و عزم قوی نباشد، دارای آن بهشت و مقام عالی نشود.‏‎[63]‎

‏به آیات زیر هم توجه کنید!‏

إِنَّ الّذِینَ قالُوا رَبُّنَا اللهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ ألا تَخافُوا وَلا تَحْزَنُوا ‎ ‎وَأبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الّتِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ‏؛‏‎[64]‎‏ به یقین کسانی که گفتند: پروردگار ما ‏‎ ‎‏خداوند یگانه است! سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل می‌شوند که: ‏‎ ‎‏نترسید و غمگین نباشید، و بشارت باد بر شما به آن بهشتی که به شما وعده ‏‎ ‎‏داده شده است!‏


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 362

إِنَّ الّذِینَ قالُوا رَبُّنَا اللهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ‏؛‏‎[65]‎‏ کسانی که ‏‎ ‎‏گفتند: پروردگار ما الله است، سپس استقامت کردند، نه ترسی برای آنان است و ‏‎ ‎‏نه اندوهگین می‌شوند.‏

وَأنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَی الطّرِیقَةِ لأسْـقَیْناهُمْ ماءً غَدَقاً‏؛‏‎[66]‎‏ و این‌که اگر آن‌ها (جن و ‏‎ ‎‏انس) در راه (ایمان) استقامت ورزند، با آب فراوان سیرابشان می‌کنیم!‏

‏این آیات و فرمایشات بیانگر عزم و اراده قوی انسان در راه خدا می‌باشد هر چه در ‏‎ ‎‏این راه عزم قوی و استقامت بیش‌تر باشد عنایت الهی هم به همان اندازه زیاد خواهد ‏‎ ‎‏شد و راه سعادت هموار خواهد گردید، پس چه زیبا است که انسان برای نایل شدن به ‏‎ ‎‏سعادت و برای تأمین یک جامعه سعادتمند عزم خود را قوی کرده و در راه آن ‏‎ ‎‏استقامت و استواری از خود نشان دهد.‏

تقویت قلب

‏هر فردی که دارای قلب سالم و قوی باشد در مقابله با مشکلات پیروز و کامیاب ‏‎ ‎‏خواهد شد و این پیروزی که به سبب قوت قلب نصیب آن می‌گردد، در تأمین سعادت ‏‎ ‎‏او خیلی مؤثر است. امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ بر تقویت قلب بیش‌تر تأکید می‌کند و آیات الهی هم ‏‎ ‎‏برای کسی که قلب سلیم و قلب قوی داشته باشد آخرت را برای او قرار می‌دهد. ‏‎ ‎‏امام‏‏(رحمةالله)‏‏ می‌فرمایند:‏

‏هر عملی اولش فکر است. هر کاری اولش تفکر و تأمل در اطراف کار است. ‏‎ ‎‏اگر ما در روحمان ضعف باشد نمی‌توانیم کاری بکنیم، روح را قوی کنید، قلب ‏‎ ‎‏خودتان را قوی کنید، به خدا منقطع بشوید!‏‎[67]‎

‏به آیات زیر توجه فرمایید:‏


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 363

إِلا مَنْ أتَی اللهَ بِقَلْب سَلِیمٍ‏؛‏‎[68]‎ ‏مگر کسی که با قلب سلیم به پیشگاه خدا آید!‏

إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ‏؛‏‎[69]‎ ‏(به خاطر بیاور) هنگامی را که با قلب سلیم به پیشگاه ‏‎ ‎‏پروردگارش آمد.‏

‏پس انسانی که دارای قلب سلیم و قوی باشد می‌تواند سالمیت قلب در سعادت او ‏‎ ‎‏و اجتماع تأثیر به‌سزایی داشته باشد خدایا همان‌طور که امام‏‏(رحمةالله)‏‏ با قلب مطمئن و آرام در ‏‎ ‎‏جوار رحمت تو قرار گرفته ما را توفیق داشتن این قلب آرام عطا فرما!‏

ذکر دایمی خدا

‏به یاد خدا بودن و توجه به او، انسان را به خیر و نیکی راهنمایی می‌کند و به سمت ‏‎ ‎‏راه‌های سعادت سوق می‌دهد. به فرمایشات امام‏‏(رحمةالله)‏‏ توجه کنید:‏

‏آنچه مایه نجات انسان‌ها و آرامش قلوب است وارستگی و گسستگی از دنیا و ‏‎ ‎‏تعلقات آن است که با ذکر و یاد دائمی خدای تعالی حاصل شود.‏‎[70]‎

‏توجه به او را از یاد نبرید. توجه به او منشأ همه خیرات است، برای دنیای شما، ‏‎ ‎‏برای آخرت شما. به ذکر خدا مطمئن می‌شود قلبها. ‏ألا بِذِکْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ ‎ ‎الْقُلُوبُ.‎[71]‎

‏بعضی از آیاتی که انسان را به ذکر الهی وامی‌دارد توجه کنید!‏

رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ تِجارَةٌ وَلا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللهِ وَإِقامِ الصَّلوةِ وَ إِیتاءِ الزَّکوةِ یَخافُونَ ‎ ‎یَوْماً تَتَقَلّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَاْلأبْصارُ‏؛‏‎[72]‎‏ مردانی که نه تجارت و نه معامله‌ای آنان را ‏‎ ‎‏از یاد خدا و برپاداشتن نماز و ادای زکات غافل نمی‌کند‏‏؛‏‏ آن‌ها از روزی ‏‎ ‎‏می‌ترسند که در آن، دل‌ها و چشم‌ها زیر و رو می‌شود.‏


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 364

الّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللهِ ألا بِذِکْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ‏؛‏‎[73]‎‏ آن‌ها کسانی ‏‎ ‎‏هستند که ایمان آورده‌اند، و دل‌هایشان به یاد خدا مطمئن (و آرام) است‏‏؛‏‏ آگاه ‏‎ ‎‏باشید، تنها با یاد خدا دل‌ها آرامش می‌یابد!‏

إِلا الّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ وَذَکَرُوا اللهَ کَثِیراً‏؛‏‎[74]‎‏ مگر کسانی که ایمان ‏‎ ‎‏آورده و کارهای شایسته انجام می‌دهند و خدا را بسیار یاد می‌کنند...!‏

وَاذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ بُکْرَةً وَأصِیلاً * وَمِنَ اللّیْلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَسَبِّحْهُ لَیْلاً طَوِیلاً ‏؛‏‎[75]‎ ‏و ‏‎ ‎‏نام پروردگارت را هر صبح و شام به یاد آور و در شبانگاه برای او سجده کن، و ‏‎ ‎‏مقداری طولانی از شب، او را تسبیح گوی!‏

یا أیُّهَا الّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللهَ ذِکْراً کَثِیراً * وَسَبِّحُوهُ بُکْرَةً وَأصِیلاً‏؛‏‎[76]‎‏ ‏‏‌ای کسانی ‏‎ ‎‏که ایمان آورده‌اید، خدا را بسیار یاد کنید. و صبح و شام او را تسبیح گویید!‏

فَإِذا قَضَیْتُمُ الصَّلوةَ فَاذْکُرُوا اللهَ قِیاماً وَقُعُوداً وَعَلی جُنُوبِکُمْ فَإِذَا اطْمَأنَنْتُمْ فَأقِیمُوا ‎ ‎الصَّلوةَ...‏؛‏‎[77]‎‏ و هنگامی که نماز را به پایان رساندید، خدا را یاد کنید‏‏؛‏‏ ایستاده، و ‏‎ ‎‏نشسته، و در حالی که به پهلو خوابیده‌اید! و هر گاه آرامش یافتید (و حالت ‏‎ ‎‏ترس زایل گشت)، نماز را (به‌طور معمول) انجام دهید...!‏

یا أیُّهَا الّذِینَ آمَنُوا إِذا لَقِیتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا وَاذْکُرُوا اللهَ کَثِیراً لَعَلّکُمْ تُفْلِحُونَ‏؛‏‎[78]‎‏‌ای ‏‎ ‎‏کسانی که ایمان آورده‌اید! هنگامی که (در میدان نبرد) با گروهی روبه‌رو ‏‎ ‎‏می‌شوید، ثابت قدم باشید! و خدا را فراوان یاد کنید، تا رستگار شوید!‏

فَإِذا قَضَیْتُمْ مَناسِکَکُمْ فَاذْکُرُوا اللهَ کَذِکْرِکُمْ آباءَکُمْ أوْ أشَدَّ ذِکْراً فَمِنَ النّاسِ مَنْ ‎ ‎یَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا وَما لَهُ فِی الآخِرَةِ مِنْ خَلاق‏؛‏‎[79]‎‏ و هنگامی که مناسک ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 365

‏(حج) خود را انجام دادید، خدا را یاد کنید، همانند یادآوری از پدرانتان (آن‌گونه ‏‎ ‎‏که رسم آن زمان بود) بلکه از آن هم بیش‌تر! (در این مراسم، مردم دو گروهند:) ‏‎ ‎‏بعضی از مردم می‌گویند: خداوندا! به ما در دنیا، (نیکی) عطا کن!) ولی در ‏‎ ‎‏آخرت، بهره‌ای ندارند.‏

‏پس یاد او علاوه بر آرامش انسان آرامش جامعه را در پی دارد زیرا یاد او به سبب ‏‎ ‎‏عشق به او می‌باشد و فردی که عاشق شد به جز کارهایی که معشوق می‌پسندد، انجام ‏‎ ‎‏نمی‌دهد. از آن‌جا که او سرچشمه همه کمالات خیر می‌باشد، انسان جز به آن کارهای ‏‎ ‎‏نیک نمی‌اندیشد در نتیجه به همراه فرد جامعه هم به سمت سعادت و کمالات رحمانی ‏‎ ‎‏حرکت خواهد کرد. ‏

توکل به خدا

‏توکل یعنی اعتماد بر غیر ـ توکل بر خدا یعنی اعتماد کردن بر او، این صفت رحمانی ‏‎ ‎‏در زندگی فردی و اجتماعی انسان خیلی مؤثر است و در پیروزی و موفقیت او خالی از ‏‎ ‎‏تأثیر نمی‌باشد. امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ بر این ویژگی برجسته انسانی خیلی تأکید می‌کنند ایشان ‏‎ ‎‏می‌فرمایند: ‏

‏عزت نفس‏‏؛‏‏ مبدأش توکل علی الله و اعتماد بر حق تعالی، و غایتش خدا است، ‏‎ ‎‏و ثمره‌اش ترک غیر است.‏‎[80]‎

‏تا اعتماد به خدا هست، تا توجه به خدا هست، تا این‌که این روحیۀ شجاعت در ‏‎ ‎‏شما هست، پیروز خواهید بود.‏‎[81]‎

‏تا تمسک به او دارید از هیچ چیز، از هیچ آسیبی نترسید. کسی که به خدا ‏‎ ‎‏متمسک است از هیچ چیز نمی‌ترسد‏‏؛‏‏ برای این‌که، آخرش این است که انسان را ‏‎ ‎‏بکشند، آخرش شهادت است، از این ترسی ندارد.‏‎[82]‎


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 366

‏به آیاتی که فرمایشات امام‏‏(رحمةالله)‏‏ ناشی از آن است توجه فرمایید:‏

وَتَوَکّلْ عَلَی الْحَیِّ الّذِی لا یَمُوتُ‏؛‏‎[83]‎ ‏و توکل کن بر آن زنده‌ای که هرگز ‏‎ ‎‏نمی‌میرد.‏

فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَکّلْ عَلَی اللهِ إِنَّ اللهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکّلِینَ‏؛‏‎[84]‎‏ اما هنگامی که تصمیم ‏‎ ‎‏گرفتی، (قاطع باش! و) بر خدا توکل کن! زیرا خداوند متوکلان را دوست دارد.‏

عَلَی اللهِ تَوَکّلْنا...‏؛‏‎[85]‎ ‏تنها بر خدا توکل کرده‌ایم... .‏

قُلْ لَنْ یُصِیبَنا إِلا ما کَتَبَ اللهُ لَنا هُوَ مَوْلانا وَعَلَی اللهِ فَلْیَتَوَکّلِ الْمُؤْمِنُونَ‏؛‏‎[86]‎‏ بگو: ‏‎ ‎‏هیچ حادثه‌ای برای ما رخ نمی‌دهد، مگر آنچه خداوند برای ما نوشته و مقرر ‏‎ ‎‏داشته است‏‏؛‏‏ او مولا (و سرپرست) ماست‏‏؛‏‏ و مؤمنان باید تنها بر خدا توکل کنند.‏

إِنِ الْحُکْمُ إِلا للهِ عَلَیْهِ تَوَکّلْتُ وَعَلَیْهِ فَلْیَتَوَکّلِ الْمُتَوَکّلُونَ‏؛‏‎[87]‎‏ حکم و فرمان، تنها از ‏‎ ‎‏آن خداست! بر او توکل کرده‌ام‏‏؛‏‏ و همه متوکلان باید بر او توکل کنند.‏

قُلْ حَسْبِیَ اللهُ عَلَیْهِ یَتَوَکّلُ الْمُتَوَکّلُونَ‏؛‏‎[88]‎ ‏بگو: خدا مرا کافی است‏‏؛‏‏ و همه ‏‎ ‎‏متوکلان تنها بر او توکل می‌کنند.‏

‏پس این آیات و فرمایشات امام‏‏(رحمةالله)‏‏ که بیانگر محتوای این آیات است، برخورداری از ‏‎ ‎‏ویژگی توکل جهان‌بینی انسان را تغییر می‌دهد و به سمت صحیح و درست او را راهنمایی ‏‎ ‎‏می‌کند؛ زیرا در همه حال حوادث ناخوشایند در عزم و استقامت او نه تنها اثر منفی ‏‎ ‎‏نمی‌گذارد بلکه باعث تقویت قلب می‌شود و منشأ برای بسیاری از صفات فاضله می‌شود ‏‎ ‎‏پس افراد یک جامعه اگر از این صفت بهره‌مند شوند هیچ وقت عقب‌ماندگی و ناکامی ‏‎ ‎‏نخواهند داشت بلکه می‌توانند یک جامعه خوشبخت و مملو از صفات رحمانی داشته باشند. ‏

 


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 367

کنترل زبان

‏زبان یک نعمت الهی است ولی همین نعمت اگر در راه درست از آن بهره‌برداری نشود ‏‎ ‎‏تبدیل به نقمت می‌شود. روز قیامت بیشتر افراد به سبب آفات زبان داخل آتش می‌شوند ‏‎ ‎‏بله استفاده صحیح از زبان و کنترل کردن آن و تسلط داشتن بر آن انسان را در راه ‏‎ ‎‏صحیح ثابت‌قدم و پایدار می‌دارد. اگر انسان کنترل زبان را از دست بدهد آفت‌های ‏‎ ‎‏بسیاری را در پی خواهد داشت که شمردن آن‌ها ممکن نیست. امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ بر کنترل ‏‎ ‎‏زبان خیلی تأکید می‌کنند ایشان می‌فرمایند:‏

‏آن چماق زبان و چماق قلم بالاترین چماق‌هاست که فسادش صدها برابر ‏‎ ‎‏چماق‌های دیگر است... انسان وقتی می‌خواهد صحبت بکند ‏‎]‎‏باید‏‎[‎‏ زبان مملوک ‏‎ ‎‏او باشد و او سلطنت بر زبان خودش داشته باشد‏‏؛‏‏ نه این‌که شیطان بر نفس او و ‏‎ ‎‏بر زبان او تسلط پیدا کند.‏‎[89]‎

‏همچنین امام‏‏(رحمةالله)‏‏ خطاب به خانم طباطبایی می‌فرمایند:‏

‏اینک برای علاقه‌ای که به تو و احمد دارم توصیه می‌کنم از آفات شیطانی ‏‎ ‎‏خصوصاً آفت‌های بسیار زبان خودداری کنید و همت به نگهداری آن کنید.‏‎[90]‎

‏بعضی از آیات قرآنی در باب گفتار و زبان:‏

لا یُحِبُّ اللهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلا مَنْ ظُلِمَ وَکانَ اللهُ سَمِیعاً عَلِیماً‏؛‏‎[91]‎‏ خداوند ‏‎ ‎‏دوست ندارد کسی با سخنان خود، بدیها(ی دیگران) را اظهار کند‏‏؛‏‏ مگر آن کس ‏‎ ‎‏که مورد ستم واقع شده باشد. خداوند، شنوا و داناست.‏

وَاجْعَلْ لِی لِسانَ صِدْقٍ فِی الآخِرِینَ‏؛‏‎[92]‎ ‏و برای من در میان امّت‌های آینده، زبان ‏‎ ‎‏صدق (و ذکر خیری) قرار بده.‏


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 368

‏آیاتی‌که در قرآن آمده بیش‌تر بر گفتار تأکید می‌کند این‌که انسان باید گفتار ‏‎ ‎‏معروف، لیّن، نیک داشته باشد اظهار بدی‌ها توسط زبان به کلی نهی شده است الا در ‏‎ ‎‏مقابل ظلم.‏

‏پس این سخنان و آیات بیانگر این هستند که محدوده زبان باید بر اساس ‏‎ ‎‏گفتارهای نیک و پاک باشد نه ابراز زشتی‌ها و بدی‌های مردم که این کار موجب فساد ‏‎ ‎‏می‌شود.‏

انتخاب راه راست

‏انتخاب راه درست و صحیح در شخصیت، موقعیت و هویت انسان بسیار دخیل است. ‏‎ ‎‏انسان مختار می‌تواند با درایت خود راه راست یا کج انتخاب نماید! انسانی که به راه ‏‎ ‎‏درست و راست حرکت می‌کند در زمره افراد خوب و بافضیلت قرار می‌گیرد و اجتماع ‏‎ ‎‏را به سمت خوبی سوق می‌دهد. برعکس کسی که راه کج انتخاب نموده جامعه را به ‏‎ ‎‏سوی بدی می‌کشد، خدا همیشه خواهان این است که انسان راه درست انتخاب کند تا ‏‎ ‎‏به کمال برسد. امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ هم انسانیت انسان را در گرو همین انتخاب درست قید ‏‎ ‎‏می‌زند، ایشان می‌فرمایند:‏

‏آنچه که انسان را به مراتب عالی انسانیت می‌رساند، کوشش خود انسان است و ‏‎ ‎‏آنچه که انسان را به تباهی در دنیا و آخرت می‌کشد، خود انسان و اعمال خود ‏‎ ‎‏انسان است.‏

‏این انسان است که خدای تبارک و تعالی به‌طوری خلق فرموده است که راه ‏‎ ‎‏راست و کج را می‌تواند انتخاب کند. و تمام انبیا از صدر عالم تا آخر برای این ‏‎ ‎‏آمده‌اند که این آدم را از آن راه کج و راه‌های باطل هدایت کنند به صراط ‏‎ ‎‏مستقیم انسانیت‏‏؛‏‏ یک سرش این‌جاست و سر دیگرش عندالله است.‏‎[93]‎

‏به آیات زیر که در این زمینه وارد شده است، توجه کنید:‏


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 369

إِنّا هَدَیْناهُ السَّبِیلَ إِمّا شاکِراً وَإِمّا کَفُوراً‏؛‏‎[94]‎ ‏ما راه را به او نشان دادیم، خواه ‏‎ ‎‏شاکر باشد (پذیرا گردد) یا ناسپاس.‏

وَهَدَیْناهُ النَّجْدَیْنِ‏؛‏‎[95]‎ ‏و او را به راه خیر و شر هدایت کردیم.‏

وَأنَّ هذا صِراطِی مُسْتَقِیماً فَاتّبِعُوهُ وَلا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَنْ سَبِیلِهِ‏؛‏‎[96]‎‏ این ‏‎ ‎‏راه مستقیم من است، از آن پیروی کنید! و از راه‌های پراکنده و انحرافی پیروی ‏‎ ‎‏نکنید، که شما را از طریق حق، دور می‌سازد.‏

‏پس انتخاب راه راست مایه اصلی امتیاز او از دیگر موجودات عالم می‌باشد اگر ‏‎ ‎‏انسان در زندگی راه کج انتخاب نمود علاوه بر سعادت دنیوی از سعادت اخروی هم ‏‎ ‎‏دور خواهد شد. ‏

عدالت

‏عدالت و میانه‌روی در امور زندگی، گرچه همه فضیلت‌های اخلاقی در مکتب اسلام بر ‏‎ ‎‏مبنای این قرار می‌گیرد و این در عرض آن‌ها قرار نمی‌گیرد ولی به خاطر این که جامعه ‏‎ ‎‏بشریت امروز بیش از همه نیازمند به این فضیلت انسانی است، این‌جا اجمالاً به آن ‏‎ ‎‏اشاره می‌کنیم. امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ در این باره فرمایشات زیادی داشتند به‌طور خیلی مختصر ‏‎ ‎‏اشاره می‌کنیم ایشان می‌فرمایند: ‏

‏عدالت، که عبارت از حد وسط بین افراط و تفریط و غلو و تقصیر است، از ‏‎ ‎‏فضایل بزرگ انسانیت است‏‏؛‏‏ بلکه از فیلسوف عظیم الشأن «ارسطاطالیس» منقول ‏‎ ‎‏است که: «عدالت جزوی نبوَد از فضیلت‏‏؛‏‏ بلکه همۀ فضیلت‌ها بُوَد و جور ـ که ‏‎ ‎‏ضد آن است ـ جزوی نبوَد از رذیلت‏‏؛‏‏ بلکه همۀ رذیلت‌ها بُوَد».‏‎[97]‎

إِنَّ اللهَ یَأمُرُ بِالْعَدْلِ وَ اْلإِحْسانِ‏؛‏‎[98]‎‏ خداوند به عدل و احسان... فرمان می‌دهد.‏


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 370

فَأصْلِحُوا بَیْنَهُما بِالْعَدْلِ وَأقْسِطُوا إِنَّ اللهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ‏؛‏‎[99]‎‏ در میان آن دو به ‏‎ ‎‏عدالت صلح برقرار سازید‏‏؛‏‏ و عدالت پیشه کنید که خداوند عدالت پیشگان را ‏‎ ‎‏دوست می‌دارد.‏

وَإِذا حَکَمْتُمْ بَیْنَ النّاسِ أنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللهَ نِعِمّا یَعِظُکُمْ بِهِ إِنَّ اللهَ کانَ سَمِیعاً ‎ ‎بَصِیراً‏؛‏‎[100]‎‏ و هنگامی که میان مردم داوری می‌کنید، به عدالت داوری کنید! ‏‎ ‎‏خداوند، اندرزهای خوبی به شما می‌دهد! خداوند شنوا و بیناست.‏

‏پس اگر در همه ابعاد زندگی یک فرد و جامعه عدالت و قسط برقرار شود به هیچ ‏‎ ‎‏وجه فسادی در این هستی پهناور نخواهیم داشت این همه کشت و کشتار، فحشا و ‏‎ ‎‏فساد که ما شاهد آن در شرق و غرب عالم هستیم به خاطر بی‌عدالتی و افراط و تفریط ‏‎ ‎‏در امور فردی، اجتماعی، سیاسی و... می‌باشد. ‏

توبه

‏اگر انسان گناهی یا اشتباهی مرتکب شد و به خاطر آن احساس پشیمانی و ناراحتی کند ‏‎ ‎‏و در آینده آن کار را انجام ندهد گفته می‌شود آن فرد توبه کرد و این موجب می‌شود ‏‎ ‎‏که شخص توبه کننده جایگاه خوبی در بین خوبان پیدا کند ولی انسان نباید توبه را به ‏‎ ‎‏تأخیر بیندازد بلکه هر چه زودتر این صفت و فضیلت را کسب کند آیات الهی هم به ‏‎ ‎‏صراحت به این موضوع پرداخته و حضرت امام‏‏(رحمةالله)‏‏ هم در پرتو همین آیات توصیه ‏‎ ‎‏می‌کند انسان باید در کسب این فضیلت کوشا باشد. امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ می‌فرمایند:‏

‏بهار توبه ایام جوانی است که بار گناهان کمتر و کدورت قلبی و ظلمت باطنی ‏‎ ‎‏ناقص‌تر و شرایط توبه سهل‌تر و آسان‌تر است. انسان در پیری حرص و طمع و ‏‎ ‎‏حب جاه و مال و طول املش بیش‌تر است... پس‌ای عزیز، از مکاید شیطان ‏‎ ‎‏بترس و در حذر باش‏‏؛‏‏ و با خدای خود مکر و حیله مکن که پنجاه سال یا ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 371

‏بیش‌تر شهوت‌رانی می‌کنم و دم مرگ با کلمۀ استغفار جبران گذشته می‌کنم. ‏‎ ‎‏این‌ها خیال خام است... پس‌ای عزیز، هر چه زودتر دامن ‏‎]‎‏همت‏‎[‎‏ به کمر بزن و ‏‎ ‎‏عزم را محکم و اراده را قوی کن، و از گناهان، تا در سن جوانی هستی یا در ‏‎ ‎‏حیات دنیایی می‌باشی، توبه کن، و مگذار فرصت خداداد از دستت برود، و به ‏‎ ‎‏تسویلات شیطانی و مکاید نفس اماره اعتنا مکن.‏‎[101]‎

‏به آیاتی که به توبه اشاره می‌کند، توجه فرمایید:‏

ألَمْ یَعْلَمُوا أنَّ اللهَ هُوَ یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَیَأخُذُ الصَّدَقاتِ وَأنَّ اللهَ هُوَ التَّوّابُ ‎ ‎الرَّحِیمُ‏؛‏‎[102]‎‏ آیا نمی‌دانستند که فقط خداوند توبه را از بندگانش می‌پذیرد، و ‏‎ ‎‏صدقات را می‌گیرد، و خداوند توبه‌پذیر و مهربان است؟!‏

وَالّذِینَ عَمِلُوا السَّیِّئاتِ ثُمَّ تابُوا مِنْ بَعْدِها وَآمَنُوا إِنَّ رَبَّکَ مِنْ بَعْدِها لَغَفُورٌ ‎ ‎رَحِیمٌ‏؛‏‎[103]‎‏ و آن‌ها که گناه کردند، و بعد از آن توبه نمودند و ایمان آوردند، (امید ‏‎ ‎‏عفو او را دارند‏‏؛‏‏ زیرا) پروردگار تو، در پی این کار، آمرزنده و مهربان است.‏

ثُمَّ إِنَّ رَبَّکَ لِلّذِینَ عَمِلُوا السُّوءَ بِجَهالَة ثُمَّ تابُوا مِنْ بَعْدِ ذلِکَ وَأصْلَحُوا إِنَّ رَبَّکَ ‎ ‎مِنْ بَعْدِها لَغَفُورٌ رَحِیمٌ‏؛‏‎[104]‎‏ اما پروردگارت نسبت به آن‌ها که از روی جهالت، بدی ‏‎ ‎‏کرده‌اند، سپس توبه کرده و در مقام جبران برآمده‌اند، پروردگارت بعد از آن ‏‎ ‎‏آمرزنده و مهربان است. ‏

إِنّمَا التَّوْبَةُ عَلَی اللهِ لِلّذِینَ یَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَة ثُمَّ یَتُوبُونَ مِنْ قَرِیب فَاُولئِکَ ‎ ‎یَتُوبُ اللهُ عَلَیْهِمْ وَ کانَ اللهُ عَلِیماً حَکِیماً * وَلَیْسَتِ التَّوْبَةُ لِلّذِینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئاتِ ‎ ‎حَتّی إِذا حَضَرَ أحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ إِنّی تُبْتُ الآنَ وَلا الّذِینَ یَمُوتُونَ وَهُمْ کُفّارٌ اُولئِکَ ‎ ‎أعْتَدْنا لَهُمْ عَذاباً ألِیماً‏؛‏‎[105]‎‏ پذیرش توبه از سوی خدا، تنها برای کسانی است که ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 372

‏کار بدی را از روی جهالت انجام می‌دهند، سپس زود توبه می‌کنند. خداوند، ‏‎ ‎‏توبه چنین اشخاصی را می‌پذیرد‏‏؛‏‏ و خدا دانا و حکیم است. برای کسانی که ‏‎ ‎‏کارهای بد را انجام می‌دهند، و هنگامی که مرگ یکی از آن‌ها فرا می‌رسد ‏‎ ‎‏می‌گوید: الآن توبه کردم! توبه نیست‏‏؛‏‏ و نه برای کسانی که در حال کفر از دنیا ‏‎ ‎‏می‌روند‏‏؛‏‏ اینها کسانی هستند که عذاب دردناکی برایشان فراهم کرده‌ایم.‏

‏پس از این‌جا می‌توان فهمید که توبه‌ای ارزش دارد که در جوانی باشد و بر فعلی ‏‎ ‎‏باشد که بر اثر جهالت انسان مرتکب آن شده باشد همان‌طور که کلام الهی در این مورد ‏‎ ‎‏صراحت دارد و امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ هم در پرتو همین آیات الهی توصیه نمودند. انسانی که ‏‎ ‎‏توبه کرده باشد می‌تواند علاوه بر زندگی فردی خویش یک جامعه را دگرگون سازد و ‏‎ ‎‏به سمت کمال و سعادت آن را سوق دهد خدا ما را از تائبین قرار دهد! الهی آمین.‏

رذایل اخلاقی

حب نفس

‏علمای اخلاق همیشه حب نفس و پیروی از هوای نفسانی را مورد مذمت قرار داده‌اند ‏‎ ‎‏این‌که انسان همه را برای خود و برای نفس خود دوست داشته باشد و در همه حال ‏‎ ‎‏پیرو نفس اماره باشد یکی از صفات رذیله به حساب می‌آید تا وقتی که انسان خود را ‏‎ ‎‏از قید این آزاد نسازد در مفسده است، و نمی‌تواند به سعادت واقعی دست پیدا کند؛ ‏‎ ‎‏زیرا انسان برای حب نفس و برای نایل شدن به هوای نفسانیه خویش شرافت، کرامت ‏‎ ‎‏و حتی دین و ایمان خود را در معرض خطر می‌اندازد و برای به دست آوردن ‏‎ ‎‏خواسته‌های خود دست به هر کاری می‌زند، از این رو حب نفس اماره در آیات الهی ‏‎ ‎‏مورد مذمت قرار گرفته و امام‏‏(رحمةالله)‏‏ در راستای همین این را نکوهیده است. به کلماتی که ‏‎ ‎‏امام‏‏(رحمةالله)‏‏ در آن حب نفس را محکوم کرده است، توجه کنید:‏

‏این از ثمرۀ خبیثۀ حبّ نفس و حبّ دنیا است که چشم و گوش انسان را جز از ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 373

‏شهوات و آمال دنیاوی کور کند.‏‎[106]‎

‏خار طریق انسان در هر مقصد مقصود دینی، حب دنیا و نفس است... مادر ‏‎ ‎‏بت‌ها، بت نفس شما است.‏‎[107]‎

‏برافروخته شدن آتش شهوت و غضب در اثر حب نفس و دنیا است، و در اثر ‏‎ ‎‏آن قوه واهمه از اعتدال خارج شود و به تدبیرات شیطانیه برخیزد... این ام ‏‎ ‎‏الامراض است، انسان را به انواع بلیات مبتلا کند و کار انسان را به هلاکت ابدی ‏‎ ‎‏کشاند.‏‎[108]‎

‏نفس انسان سرکش است، یک آن از آن غافل بشویم نعوذ بالله، انسان را به کفر ‏‎ ‎‏می‌کشد نه به فسق، اگر غافل بشود انسان.‏‎[109]‎

‏همۀ بلاهایی که بر سر انسان می‌آید از این حب نفس است‏‏؛‏‏ ‏‎]‎‏از این‏‎[‎‏ که آدم ‏‎ ‎‏خودش را دوست دارد... تمام گرفتاری‌هایی که برای همه ما هست، برای این ‏‎ ‎‏حب جاه و حب نفس است، حب جاه است که انسان را به کشتن می‌دهد، ‏‎ ‎‏انسان را به فنا می‌دهد، انسان را به جهنم می‌برد. رأس همۀ خطیئه‌ها همین ‏‎ ‎‏است... .‏‎[110]‎

‏... بزرگ‌تر از همه شیطان‌ها ـ حتی از این شیطان بزرگ معروف ـ این شیطان ‏‎ ‎‏نفس امارۀ خود آدم است.‏‎[111]‎

‏اکنون بعضی از آیات الهی را توجه کنید که حب نفس و هواهای نفسانیه را محکوم ‏‎ ‎‏می‌کند. ‏

أفَرَأیْتَ مَنِ اتّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَأضَلّهُ اللهُ عَلی عِلْم وَخَتَمَ عَلی سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ ‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 374

عَلی بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَنْ یَهْدِیهِ مِنْ بَعْدِ اللهِ أفَلا تَذَکّرُونَ * وَقالُوا ما هِیَ إِلا حَیاتُنَا ‎ ‎الدّنْیا نَمُوتُ وَ نَحْیا وَ ما یُهْلِکُنا إِلا الدَّهْرُ وَما لَهُمْ بِذلِکَ مِنْ عِلْم إِنْ هُمْ إِلا ‎ ‎یَظُنُّونَ‏؛‏‎[112]‎‏ (ای رسول ما) آیا می‌نگری آن را که هوای نفسش را خدای خود قرار ‏‎ ‎‏داده و خدا او را دانسته (و پس از اتمام حجت) گمراه ساخته و مهر (قهر) بر ‏‎ ‎‏گوش و دل او نهاده و بر چشم وی پرده ظلمت کشیده؟ پس او را بعد از خدا ‏‎ ‎‏دیگر که هدایت خواهد کرد؟ آیا متذکر این معنا نمی‌شوید؟ (و کافران) گفتند ‏‎ ‎‏که زندگی ما جز همین نشئه دنیا و مرگ و حیات طبیعت نیست و جز دهر و ‏‎ ‎‏طبیعت کسی ما را نمی‌میراند. و این سخن نه از روی علم و دلیل بلکه از روی ‏‎ ‎‏جهل و وهم و خیال می‌گویند.‏

وَلا تَتَّبِعْ أهْواءَ الّذِینَ کَذّبُوا بِآیاتِنا وَالّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ وَهُمْ بِربِّهِمْ ‎ ‎یَعْدِلُونَ‏؛‏‎[113]‎‏ و پیروی مکن از هوای نفس آن‌ها که آیات خدا را تکذیب کردند و ‏‎ ‎‏به قیامت ایمان نمی‌آورند و برای خدای خود همتا قرار می‌دهند.‏

إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلا الظّنَّ وَما تَهْوَی اْلأنْفُسُ وَلَقَدْ جاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدی‏؛‏‎[114]‎‏ مشرکان ‏‎ ‎‏چیزی غیر گمان باطل و هوای نفس فاسد خود را پیروی نمی‌کنند با آن‌که از ‏‎ ‎‏جانب خدایشان هدایت برآمد. ‏

وَلا تَتَّبِعِ الْهَوی فَیُضِلّکَ عَنْ سَبِیلِ اللهِ إِنَّ الّذِینَ یَضِلُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللهِ لَهُمْ عَذابٌ ‎ ‎شَدِیدٌ بِما نَسُوا یَوْمَ الْحِسابِ‏؛‏‎[115]‎‏ و از هوای نفس پیروی مکن که تو را از راه خدا ‏‎ ‎‏منحرف سازد‏‏؛‏‏ کسانی که از راه خدا گمراه شوند، عذاب شدیدی به خاطر ‏‎ ‎‏فراموش کردن روز حساب دارند.‏

وَلا تُطِعْ مَنْ أغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنا وَاتّبَعَ هَواهُ وَکانَ أمْرُهُ فُرُطاً‏؛‏‎[116]‎‏ و از کسانی که ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 375

‏قلبشان را از یاد خود غافل ساختیم اطاعت مکن! همان‌ها که از هوای نفس ‏‎ ‎‏پیروی کردند، و کارهایشان افراطی است.‏

‏پس این آیات حب نفس را ریشه همه کارهای بد می‌داند و حتی انکار رسل و انبیا ‏‎ ‎‏را هم برخاسته از هوای نفسانی دانسته، بلکه بالاتر از این هوای نفس را خدای آنان ‏‎ ‎‏معرفی کرده. حضرت امام‏‏(رحمةالله)‏‏ هم در پرتو همین آیات کریمه این را مادر بتها تعریف ‏‎ ‎‏کرده و آن را ام الامراض دانسته است. پس می‌توان گفت که این چنین فرد نه هیچ ‏‎ ‎‏سودی به خودش می‌رساند و نه برای سعادت جامعه می‌توان از او انتظاری داشت، ‏‎ ‎‏بلکه برعکس چون این دنبال هوای نفس است نه تنها افراد یک جامعه را بلکه خود آن ‏‎ ‎‏جامعه را مورد تعرض قرار می‌دهد. این حب جاه و حب، بالاخره به معرکه و ‏‎ ‎‏خونریزی می‌کشاند و جز فساد برای جامعه بشریت هیچ به ارمغان نمی‌آورد، لذا این ‏‎ ‎‏منبع برای هر زشتی و بدی می‌شود. ‏

عجب

‏عجب یک نوع خودپسندی است که انسان را به هلاکت می‌رساند. این صفت رذیله ‏‎ ‎‏ناشی از جهل انسان می‌باشد و الا اگر انسان خودش را بشناسد و معرفت خود را ‏‎ ‎‏نسبت به خالق هستی بیش‌تر نماید، هیچ وقت به این مرض روحانی مبتلا نخواهد شد. ‏‎ ‎‏امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ این را از مهلکات انسان شمرده است، ایشان می‌فرمایند:‏

‏عجب خودپسندی است، و کبر بزرگی کردن بر غیر و عظمت‌فروشی است.‏

‏انسان که در خود کمالی دید، یک حالتی به او دست می‌دهد که آن عبارت از ‏‎ ‎‏سرور و غنج و تدلّل و غیر آن است، و آن حالت را عجب گویند.‏‎[117]‎

‏امام برای عجب مراتبی شمرده و مفاسد آن را از جمله، کوچک شمردن معاصی، ‏‎ ‎‏اعتماد بر اعمال خود، ناچیز شمردن مردم، ریاکاری، تکبر و... هم متذکر شده‌اند ایشان ‏‎ ‎‏می‌فرماید:‏


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 376

‏بدان که عجب خودش بنفسه از مهلکات و موبقات است و ایمان و اعمال انسان ‏‎ ‎‏را به باد فنا می‌دهد و فاسد می‌کند.‏‎[118]‎

‏آیات الهی هم به آن اشاره می‌کند:‏

أفَمَنْ زُیِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَناً‏؛‏‎[119]‎ ‏آیا کسی که عمل بدش برای او آراسته ‏‎ ‎‏شده و آن خوب و زیبا می‌بیند (همانند کسی است که واقع را آنچنان که هست ‏‎ ‎‏می‌یابد)؟!.‏

‏آن‌ها که تلاش‌هایشان در زندگی دنیا گم و (نابود) شده‏‏؛‏‏ با این حال، می‌پندارند ‏‎ ‎‏کار نیک انجام می‌دهند.‏‎[120]‎

‏پس گاهی انسان ندانسته کارهای زشت را خوب می‌پندارد که موجب خودپسندی ‏‎ ‎‏او می‌شود. ‏

تکبر

‏یکی از ثمرات عجب، تکبر است. در مکتب اسلام تکبر مورد نکوهش واقع شده؛ زیرا ‏‎ ‎‏تکبر مانع می‌شود برای این‌که انسان نیل به سعادت پیدا کند؛ زیرا شخص متکبر ‏‎ ‎‏همیشه خود را بزرگ‌تر از دیگران می‌بیند لذا زیر بار حق هم نخواهد رفت و کسی ‏‎ ‎‏که زیر بار حق نرود چطور به سعادت می‌رسد! قرآن هم این فعل را مذموم شمرده و ‏‎ ‎‏حضرت امام‏‏(رحمةالله)‏‏ در پرتو آیات الهی از آن سخت منع نموده است. حضرت امام‏‏(رحمةالله)‏‏ ‏‎ ‎‏می‌فرمایند: ‏

‏کبر عبارت است از یک حالت نفسانیه که انسان ترفع کند و بزرگی کند و ‏‎ ‎‏بزرگی فروشد بر غیر خود. و اثر آن اعمالی است که از انسان صادر می‌شود و ‏‎ ‎‏آثاری است که در خارج بروز کند که گویند تکبر کرد... انسان خودبین، ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 377

‏خودخواه شود‏‏؛‏‏ و چون خودخواهی افزاید، خودپسند گردد‏‏؛‏‏ و چون خودپسندی ‏‎ ‎‏لبریز آید، خودفروشی کند.‏‎[121]‎

‏کسی که صاحب غرور است، در دام شیطان و نفس اماره، از کسب معارف و ‏‎ ‎‏تحصیل اخلاق کریمانه و اعمال صالحه باز ماند.‏‎[122]‎

‏بعضی از آیاتی که در آن از تکبر ورزیدن نهی شده است:‏

وَاللهُ لا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ‏؛‏‎[123]‎ ‏و خداوند هیچ متکبّر فخرفروشی را دوست ‏‎ ‎‏ندارد!‏

إِنَّ اللهَ لا یُحِبُّ مَنْ کانَ مُخْتالاً فَخُوراً‏؛‏‎[124]‎‏ خداوند، کسی را که متکبر و ‏‎ ‎‏فخرفروش است، (و از ادای حقوق دیگران سر باز می‌زند،) دوست نمی‌دارد. ‏

‏پس با در نظر گرفتن این فرمایشات می‌توان گفت که انسان متکبر در واقع خود را ‏‎ ‎‏در برابر نفس خویش می‌بازد، چون از تحصیل کمالات و صفات خوب همیشه دور ‏‎ ‎‏می‌ماند هیچ سودی و نفعی نه برای خود دارد و نه می‌تواند برای جوامع بشری ‏‎ ‎‏نفع‌بخش باشد انسان متکبر اگر می‌خواهد سعادتمندانه زندگی داشته باشد باید در پی ‏‎ ‎‏درمان آن برآید. ‏

حسد و مفاسد آن

‏یکی از صفات رذیله دیگر که مورد سرزنش قرار گرفته حسد است. حسد یعنی این‌که ‏‎ ‎‏انسان حسود می‌خواهد از نعمت‌هایی که به دیگران داده شده، برخوردار باشد و دیگران ‏‎ ‎‏آن نعمت‌ها را نداشته باشند. حسد از روی کینه برمی‌خیزد، شخص حسود نمی‌تواند به ‏‎ ‎‏سعادت واقعی دست پیدا کند؛ زیرا او به وسیله ابراز حسد قبل از این‌که به شخص ‏‎ ‎‏مورد حسد ضرر برساند خودش را ضرر می‌زند، مثل شیطان که بر اثر حسادت تا ابد ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 378

‏گرفتار لعن و سب قرار گرفت. شخص حسود در واقع با حسادت، از قضای خداوند ‏‎ ‎‏روگردانی می‌کند و عدل و حکمت الهی را مورد اعتراض قرار می‌دهد چون بالاخره او ‏‎ ‎‏نسبت به نعمت‌هایی که خدا به بنده داده است حسادت می‌ورزد. ‏

‏قرآن به موارد حسادت اشاره کرده و از پیامبر خواسته از شخص حاسد به خدا پناه ‏‎ ‎‏ببرد، حضرت امام‏‏(رحمةالله)‏‏ هم بسیار تأکید دارند که انسان خودش را از این صفت کثیف دور ‏‎ ‎‏نگه دارد ایشان می‌فرمایند: ‏

‏بدان که حسد خودش یکی از امراض مهلکۀ قلبیه است. و از او نیز زاییده شود ‏‎ ‎‏امراض کثیرۀ قلبیه و کبر و مفاسد اعمالی که هر یک از موبقات است و برای ‏‎ ‎‏هلاک انسان سببی مستقل است... همانا حسد هر آینه می‌خورد ایمان را چنانچه ‏‎ ‎‏آتش هیزم را می‌خورد... مؤمن بدی مؤمنین را نمی‌خواهد و آن‌ها را عزیز دارد‏‏؛‏‏ ‏‎ ‎‏حسود بر خلاف آن است. مؤمن حب دنیا بر او غلبه نکرده‏‏؛‏‏ حسود از شدت ‏‎ ‎‏حب دنیا گرفتار این رذیله شده. مؤمن خوف و حزنی ندارد جز از مبدأ تعالی و ‏‎ ‎‏مرجع‏‏؛‏‏ حسود خوف و حزنش در اطراف محسود چرخ می‌زند. مؤمن ‏‎ ‎‏گشاده‌جبین است و بشرای او در صورت اوست‏‏؛‏‏ حسود جبینش درهم و عبوس ‏‎ ‎‏است. مؤمن متواضع است‏‏؛‏‏ حسود تکبر کند... .‏

‏از مفاسد بزرگی که از لوازم غیر منفکه حسد است، غضبناکی بر خالق و ولی ‏‎ ‎‏نعمت و اعراض از تقدیرات اوست.‏‎[125]‎

‏بعضی از آیاتی که به این صفت رذیله اشاره دارد:‏

وَالّذِینَ جاؤُوا مِنْ بَعْدِهِمْ یَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا وَلإِخْوانِنَا الّذِینَ سَبَقُونا بِالإیمانِ وَلا ‎ ‎تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنا غِلاً لِلّذِینَ آمَنُوا رَبَّنا إِنّکَ رَؤُوفٌ رَحِیمٌ‏؛‏‎[126]‎‏ (همچنین) کسانی که ‏‎ ‎‏بعد از آن‌ها (بعد از مهاجران و انصار) آمدند و می‌گویند: پروردگارا! ما و ‏‎ ‎‏برادرانمان را که در ایمان بر ما پیشی گرفتند بیامرز، و در دل‌هایمان حسد و ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 379

‏کینه‌ای نسبت به مؤمنان قرار مده! پروردگارا! تو مهربان و رحیمی.‏

وَدَّ کَثِیرٌ مِنْ أهْلِ الْکِتابِ لَوْ یَرُدُّونَکُمْ مِنْ بَعْدِ إِیمانِکُمْ کُفّاراً حَسَداً مِنْ عِنْدِ أنْفُسِهِمْ ‎ ‎مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ‏؛‏‎[127]‎‏ بسیاری از اهل کتاب، از روی حسد ـ که در وجود ‏‎ ‎‏آن‌ها ریشه دوانده ـ آرزو می‌کردند شما را بعد از اسلام و ایمان، به حال کفر ‏‎ ‎‏بازگردانند‏‏؛‏‏ با این‌که حق برای آن‌ها کاملاً روشن شده است... .‏

وَمِنْ شَرِّ حاسِد إِذا حَسَدَ‏؛‏‎[128]‎ ‏و از شر هر حسودی هنگامی که حسد می‌ورزد!‏

‏پس حسد از مهلکات نفس است و از بین برنده اعمال صالح انسان می‌باشد، با ‏‎ ‎‏حسادت انسان خود را در لشکر شیاطین قرار می‌دهد و همه اعمال زشت را انجام ‏‎ ‎‏می‌دهد، پس شخص حاسد نه فقط برای خودش خطرناک است بلکه برای جامعه هم ‏‎ ‎‏ضرررسان است. بارالها ما را از شر هر حاسدی محفوظ نگه‌دار!‏

غضب

‏انسان والا کسی است که بتواند خودش را در برابر خشم و غضب کنترل کند و آن را ‏‎ ‎‏زیر فرمان عقل و شرع قرار دهد و به محل خودش خشم کند. در برابر زشتی‌ها و ‏‎ ‎‏پلیدی‌ها و در برابر افراد نافهم، ضعیف، آتش غضب خویش را خاموش کند. امام ‏‎ ‎‏خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ درباره این می‌فرماید:‏

‏چه بسا باشد که انسان غضب کند و از شدت آن از دین خدا برگردد و نور ‏‎ ‎‏ایمان را خاموش کند و ظلمت غضب و آتش آن، عقاید حقه را بسوزاند‏‏؛‏‏ بلکه ‏‎ ‎‏کفر جحودی پیدا کند و او را به هلاکت ابدی رساند‏‏؛‏‏ و در وقتی تنبه پیدا کند ‏‎ ‎‏که پشیمانی سودی ندارد.‏‎[129]‎

‏سپس امام حدیثی از امام باقر درباره حضرت موسی نقل می‌کند که خطاب می‌شود ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 380

‏به موسی از سوی خدا که... ‌ای موسی غضب خودت را نگه‌دار از کسی که تو را بر او ‏‎ ‎‏مسلط کردم تا آن‌که من غضب خودم را از تو نگه‌دارم.‏‎[130]‎

‏در آیات قرآن هم نمونه‌هایی داریم که تأکید دارد که انسان کظم غیض داشته باشد ‏‎ ‎‏و آتش خشم را فرو نشاند.‏

الّذِینَ یُنْفِقُونَ فِی السَّرّاءِ وَالضَّرّاءِ وَالْکاظِمِینَ الْغَیْظَ وَالْعافِینَ عَنِ النّاسِ وَاللهُ یُحِبُّ ‎ ‎الْمُحْسِنِینَ‏؛‏‎[131]‎‏همان‌ها که در توانگری و تنگدستی، انفاق می‌کنند‏‏؛‏‏ و خشم خود را ‏‎ ‎‏فرو می‌برند‏‏؛‏‏ و از خطای مردم در می‌گذرند‏‏؛‏‏ و خدا نیکوکاران را دوست دارد.‏

لا یُحِبُّ اللهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلا مَنْ ظُلِمَ وَکانَ اللهُ سَمِیعاً عَلِیماً * إِنْ تُبْدُوا ‎ ‎خَیْراً أوْ تُخْفُوهُ أوْ تَعْفُوا عَنْ سُوء فَإِنَّ اللهَ کانَ عَفُوّاً قَدِیراً‏؛‏‎[132]‎‏ خداوند دوست ندارد ‏‎ ‎‏کسی با سخنان خود، بدی‌ها(ی دیگران) را اظهار کند‏‏؛‏‏ مگر آن کس که مورد ‏‎ ‎‏ستم واقع شده باشد. خداوند، شنوا و داناست. اگر نیکی‌ها را آشکار یا مخفی ‏‎ ‎‏سازید، و از بدی‌ها گذشت نمایید، خداوند بخشنده و تواناست (و با این‌که قادر ‏‎ ‎‏بر انتقام است، عفو و گذشت می‌کند).‏

‏بله انسانی در زندگی موفق و کامیاب است که بتواند در خودش ملکه عفو و ‏‎ ‎‏گذشت را به وجود بیاورد و ظرفیت کظم غیظ پیدا کند.‏

خودخواهی، خودبینی

‏انسان تا وقتی که از دریای خودخواهی بیرون نیاید نمی‌تواند به سعادت واقعی دست ‏‎ ‎‏پیدا کند زیرا این خودخواهی مانع رسیدن به آن است. این خودخواهی هزار آفت به بار ‏‎ ‎‏می‌آورد امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ تأکید زیادی بر زدودن این صفت رذیله دارند ایشان می‌فرمایند: ‏

‏جهل هر چه رو به ترقیات جهلیه رود، این خاصیت ـ یعنی خودخواهی و ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 381

‏خودبینی ـ در آن افزون گردد و از این جهت، نماز چهار هزار سالۀ شیطان جز ‏‎ ‎‏تأکد انانیت و کثرت عجب و افتخار، ثمره‏‎]‎‏ای‏‎[‎‏ از آن حاصل نشد و به آن‌جا ‏‎ ‎‏رسید که در مقابل امر حق، قیام کرد و ‏خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ‎[133]‎‏ گفت ‏‎ ‎‏و از غایت جهل و خودبینی و خودخواهی، نورانیت آدم(ع) را ندید و قیاس ‏‎ ‎‏مغالطی کرد.‏‎[134]‎

‏غرور از بزرگ‌ترین دام‌های ابلیس است که سالک را از طریق حق باز دارد، بلکه ‏‎ ‎‏به قهقری برگرداند.‏‎[135]‎

‏ما گرفتار یک شیطنت‌هایی در خودمان هستیم که کثافت‌کاری است و پستی ‏‎ ‎‏است. و خودتان را نجات بدهید و خودمان را نجات بدهیم. اگر از این بند ‏‎ ‎‏نجات پیدا بکنید، آن بعدش آسان می‌شود، وحدت آسان می‌شود، اما از این بند ‏‎ ‎‏باید نجات پیدا بکنیم، از این بند خودخواهی، هر چه هست برای خودم، ‏‎ ‎‏خودمحوری، من، نه غیر. این در همه نفوس هست مگر این‌که تهذیب بشود.‏‎[136]‎

‏حجاب خودخواهی و خودبینی از حجب غلیظه‌ای است که هر کس را که ‏‎ ‎‏مبتلای به آن است از همه حقایق و درک تمام محسنات و کمالات غیر و ‏‎ ‎‏مقبحات و نقایص خود باز می‌دارد. و این حجاب ارث ابلیس است.‏‎[137]‎

‏بدان که با غرور، مواعظ الهیه و دعوت‌های انبیاء و موعظت‌های اولیاء اثر نکند‏‏؛‏‏ ‏‎ ‎‏زیرا که غرور ریشۀ همه را بنیان‌کن کند، و این از دام‌های بزرگ و نقشه‌های ‏‎ ‎‏دقیق ابلیس و نفس است که انسان را از فکر خود و فکر مرض‌های خود ببرد، ‏‎ ‎‏و موجب نسیان و غفلت شود، و اطبای نفوس از علاج او عاجز شوند، و یک ‏‎ ‎‏وقت به خود آید که کار اصلاح گذشته و راه چاره بکلی مسدود شده. ‏قال ]الله[ ‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 382

تعالی‏: ‏وَأنْذِرْهُمْ یَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِیَ اْلأمْرُ وَهُمْ فِی غَفْلَةٍ وَهُمْ لا یُؤْمِنُونَ‎[138]‎‏.‏‎[139]‎

‏توصیه‌های امام خمینی برداشت کلام مجید است، خدا در بسیاری از جاها ‏‎ ‎‏خودخواهی مردم را علت اصلی بدبختی و افتادن در آتش جهنم فردای قیامت ‏‎ ‎‏می‌شمارد و قسم یاد می‌کند هرگز موعظه هم روی چنین افرادی تأثیر نخواهد گذاشت.‏

وَقالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ ‎ ‎داخِرِینَ‏؛‏‎[140]‎‏پروردگار شما گفته است: مرا بخوانید تا (دعای) شما را بپذیرم! ‏‎ ‎‏کسانی که از عبادت من تکبّر می‌ورزند به زودی با ذلت وارد دوزخ می‌شوند!‏

وَالّذِینَ کَذّبُوا بِآیاتِنا وَاسْتَکْبَرُوا عَنْها اُولئِکَ أصْحابُ النّارِ هُمْ فِیها خالِدُونَ‏؛‏‎[141]‎‏ و ‏‎ ‎‏آن‌ها که آیات ما را تکذیب کنند، و در برابر آن تکبر ورزند، اهل دوزخند‏‏؛‏‏ ‏‎ ‎‏جاودانه در آن خواهند ماند.‏

وَأقْسَمُوا بِاللهِ جَهْدَ أیْمانِهِمْ لَئِنْ جاءَهُمْ نَذِیرٌ لَیَکُونُنَّ أهْدی مِنْ إِحْدَی اْلاُمَمِ فَلَمّا ‎ ‎جاءَهُمْ نَذِیرٌ ما زادَهُمْ إِلا نُفُوراً * اسْتِکْباراً فِی اْلأرْضِ وَمَکْرَ السَّیِّئِ وَلا یَحِیقُ ‎ ‎الْمَکْرُ السَّیِّئُ إِلا بِأهْلِهِ‏؛‏‎[142]‎‏ آنان با نهایت تأکید به خدا سوگند خوردند که اگر ‏‎ ‎‏پیامبری انذار کننده به سراغشان آید، هدایت‌یافته‌ترین امّت‌ها خواهند بود‏‏؛‏‏ امّا ‏‎ ‎‏چون پیامبری برای آنان آمد، جز فرار و فاصله گرفتن از (حق) چیزی بر آن‌ها ‏‎ ‎‏نیفزود! اینها همه به خاطر استکبار در زمین و نیرنگ‌های بدشان بود‏‏؛‏‏ اما این ‏‎ ‎‏نیرنگ‌ها تنها دامان صاحبانش را می‌گیرد‏‏؛‏‏ آیا آن‌ها چیزی جز سنّت پیشینیان و ‏‎ ‎‏(عذاب‌های دردناک آنان) را انتظار دارند؟!‏

‏پس خودخواهی انسان را در پرتگاه فساد قرار می‌دهد و حجاب بر دل آن قرار ‏‎ ‎‏می‌دهد که بر اثر آن فرد خودخواه نور ایمان و ملکه کار نیک را از دست می‌دهد و ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 383

‏روی به کارهای زشت و بد می‌آورد، پس هیچ موقع به سعادت نمی‌رسد و نه در تأمین ‏‎ ‎‏یک جامعه سعادتمند می‌تواند نقشی داشته باشد. ‏

غفلت

‏غفلت یکی دیگر از عوامل بدبختی است اگر انسان زود به خود نیاید و خدا را فراموش ‏‎ ‎‏نکند، می‌تواند به سعادت واقعی دست پیدا بکند امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ می‌فرمایند: ‏

‏انسان تا در این دنیا و دارالغرور است، به هر مرتبه از کمال و جمال روحانی و ‏‎ ‎‏به هر مرتبه از عدالت و تقوی که برسد، ممکن است باز پس برگردد و بکلی ‏‎ ‎‏تغییر کند و عاقبت امرش به شقاوت و خذلان منتهی شود.‏

‏پس هیچ‌گاه از خود نباید غفلت کند، و به کمال خود نباید مغرور شود، و از ‏‎ ‎‏خود و احوال نفس خود و مراعات آن نباید نسیان کند، و در جمیع احوال از ‏‎ ‎‏تمسک به عنایات خفیه حق تعالی غفلت نکند.‏‎[143]‎

‏از خدا غافل نباشید. از یک قدرت ما فوق الطبیعه، قدرت بزرگ، غافل نباشید، ‏‎ ‎‏اتکا کنید به آن قدرت. پشتوانۀ شما یک همچو قدرتی است.‏‎[144]‎

‏پاره‌ای از آیاتی که در آن‌ها از غفلت ورزیدن نهی شده و عدم غافل بودن خدا از ‏‎ ‎‏بندگان خویش هم ذکر گردیده است.‏

وَاذْکُرْ رَبَّکَ فِی نَفْسِکَ تَضَرُّعاً وَخِیفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالآصالِ وَلا ‎ ‎تَکُنْ مِنَ الْغافِلِینَ‏؛‏‎[145]‎‏ پروردگارت را در دل خود، از روی تضرع و خوف، آهسته ‏‎ ‎‏و آرام، صبحگاهان و شامگاهان، یاد کن‏‏؛‏‏ و از غافلان مباش!‏

إِنَّ اللهَ کانَ عَلَیْکُمْ رَقِیباً‏؛‏‎[146]‎‏ خداوند، مراقب شماست.‏

وَمَا اللهُ بِغافِلٍ عَمّا تَعْمَلُونَ‏؛‏‎[147]‎ ‏و خداوند، از آنچه انجام می‌دهید، غافل نیست!‏


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 384

‏پس انسان نباید از خود و از خدا غافل شود زیرا هر موقع ممکن است این غفلت ‏‎ ‎‏او را به سوی آتش فساد بکشاند و با وجود داشتن فضیلت‌ها در دام رذیلت‌ها گرفتار ‏‎ ‎‏کند و انسان هر چه مرتبه و موقعیت اجتماعی بیش‌تر داشته باشد غفلت او موجب زیان ‏‎ ‎‏بیش‌تری خواهد شد، پس علی ‌ایّ حال غفلت مانع سعادت جامعه و فرد است. خدایا ‏‎ ‎‏ما را از غافلین قرار مده!‏

غیبت

‏غیبت، عیب‌جویی یکی از صفات رذیله است. فردی که دارای این صفت است، از ‏‎ ‎‏سعادت و خوشبختی سودی نمی‌برد. در بیانات و فرمایشات امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ بر زدودن ‏‎ ‎‏این صفت رذیله از خود خیلی تأکید شده است ایشان می‌فرماید: ‏

‏از این دشمن بزرگ انسانیت و معنویت غافل مشو، گاهی که در جلسات انس با ‏‎ ‎‏دوستان هستی خطاهای بزرگ این عضو کوچک را آنقدر که می‌توانی شمارش ‏‎ ‎‏کن و ببین با یک ساعت عمر تو که باید صرف جلب رضای دوست شود چه ‏‎ ‎‏می‌کند و چه مصیبت‌ها به بار می‌آورد که یکی از آن‌ها غیبت برادران و خواهران ‏‎ ‎‏است، ببین با آبروی چه اشخاصی بازی می‌کنی.‏‎[148]‎

‏در آیات الهی هم غیبت مورد سرزنش قرار گرفته و به شدت از آن نهی شده است:‏

یا أیُّهَا الّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیراً مِنَ الظّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظّنِّ إِثْمٌ وَلا تَجَسَّسُوا وَلا ‎ ‎یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أیُحِبُّ أحَدُکُمْ أنْ یَأکُلَ لَحْمَ أخِیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ‏؛‏‎[149]‎‏ ‏‏‌ای کسانی ‏‎ ‎‏که ایمان آورده‌اید! از بسیاری از گمان‌ها بپرهیزید، چرا که بعضی از گمان‌ها گناه ‏‎ ‎‏است‏‏؛‏‏ و هرگز (در کار دیگران) تجسّس نکنید‏‏؛‏‏ و هیچ یک از شما دیگری را ‏‎ ‎‏غیبت نکند، آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟! ‏‎ ‎‏(به یقین) همه شما از این امر کراهت دارید!‏


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 385

وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَة‏؛‏‎[150]‎ ‏وای بر هر عیب‌جوی مسخره‌کننده‌ای!‏

‏پس غیبت و عیب‌جویی صفاتی پلید است. انسان کمال‌جو هرگز غیبت نمی‌کند زیرا ‏‎ ‎‏این صفات پلید مانع رسیدن به کمال و سعادت انسان می‌شوند. این نوع صفات باعث ‏‎ ‎‏فساد و فحشای بیش‌تر در جامعه می‌شود. پس غیبت و عیب‌جویی نه تنها مانع رسیدن ‏‎ ‎‏به کمال فرد می‌شود بلکه پایه‌های سعادت یک جامعه را هم متزلزل می‌کند، لذا انسان ‏‎ ‎‏درستکار باید از این نوع صفات پرهیز کند.‏

دلبستگی به دنیا و خطر انحراف

‏داشتن دنیا برای خدا بد نیست ولی دنیاپرستی و حب دنیا مورد نکوهش است، چون ‏‎ ‎‏مشغولیت دنیا و محبت به جاه و جمال آن انسان را از محبوب حقیقی که مالک همه ‏‎ ‎‏عالم هستی است، دور می‌سازد. اکنون مصادیق آن در بسیاری از جوامع بشری به ویژه ‏‎ ‎‏در جامعه غرب به حدی یافت می‌شود که این روند بعضی دانشمندان را واداشت تا ‏‎ ‎‏آن‌که شعار خدا مردن را سر دهند. امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ توصیه‌های فراوانی درباره این داشتند، ‏‎ ‎‏ایشان می‌فرمایند:‏

‏رغبت به دنیا و زخارف آن و توجه و محبت به زینت‌های آن بزرگ‌ترین جند ‏‎ ‎‏ابلیس و جهل است، و از دقیق‌ترین دام‌های نفس است که به واسطۀ آن انسان ‏‎ ‎‏به دام بلا مبتلا و از راه هدایت و رشد گمراه و از وصول به نتیجه انسانیت و ‏‎ ‎‏برخورداری از ثمره شجرۀ ولایت، محروم و محجوب شود.‏‎[151]‎

‏ریشۀ تمام اختلافاتی که فاقد هدف مشخص و مقدسی باشد به حب دنیا ‏‎ ‎‏برمی‌گردد. و اگر در میان شما هم چنین اختلافاتی وجود دارد، برای آن است که ‏‎ ‎‏حب دنیا را از دل بیرون نکرده‌اید. و از آن‌جا که منافع دنیا محدود می‌باشد، هر ‏‎ ‎‏یک برای به دست آوردن آن با دیگری به رقابت برمی‌خیزد.‏‎[152]‎


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 386

‏اگر انسان به مرض دنیاپرستی و هواخواهی مبتلا شد، محبت دنیا قلب او را فرا ‏‎ ‎‏گرفت، از غیر دنیا و مافیها بیزار می‌شود‏‏؛‏‏ العیاذ بالله نسبت به خدا و بندگان خدا ‏‎ ‎‏و به پیامبران و اولیای الهی و ‏‏ملائکة‏ ‏الله، دشمنی می‌ورزد، و احساس حقد و ‏‎ ‎‏کینه می‌کند.‏‎[153]‎

‏آیات الهی هم بر این امر تأکید دارد که حب دنیا دلبستگی انسان به زخارف آن ‏‎ ‎‏عامل فساد و بدبختی و انحراف از حق می‌باشد:‏

اعْلَمُوا أنّمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِینَةٌ وَتَفاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَتَکاثُرٌ فِی اْلأمْوالِ وَ ‎ ‎اْلأوْلادِ... وَمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلا مَتاعُ الْغُرُورِ‏؛‏‎[154]‎‏ بدانید زندگی دنیا تنها بازی و ‏‎ ‎‏سرگرمی و تجمّل‌پرستی و فخرفروشی در میان شما و افزون‌طلبی در اموال و ‏‎ ‎‏فرزندان است... و (به هر حال) زندگی دنیا چیزی جز متاع فریب نیست!‏

یا أیُّهَا النّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللهِ حَقٌّ فَلا تَغُرَّنّکُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا وَلا یَغُرَّنّکُمْ بِاللهِ ‎ ‎الْغَرُورُ‏؛‏‎[155]‎‏‌ای مردم! وعده خداوند حقّ است‏‏؛‏‏ مبادا زندگی دنیا شما را بفریبد، و ‏‎ ‎‏مبادا شیطان شما را فریب دهد و به (کرم) خدا مغرور سازد!‏

الّذِینَ یَسْتَحِبُّونَ الْحَیاةَ الدّنْیا عَلَی الآخِرَةِ وَیَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللهِ وَیَبْغُونَها عِوَجاً ‎ ‎اُولئِکَ فِی ضَلالٍ بَعِیدٍ‏؛‏‎[156]‎‏ همان‌ها که زندگی دنیا را بر آخرت ترجیح می‌دهند‏‏؛‏‏ و ‏‎ ‎‏(مردم را) از راه خدا باز می‌دارند‏‏؛‏‏ و می‌خواهند راه حق را منحرف سازند‏‏؛‏‏ آن‌ها ‏‎ ‎‏در گمراهی دوری هستند!‏

ذلِکَ بِأنَّهُمُ اسْتَحَبُّوا الْحَیاةَ الدُّنْیا عَلَی الآخِرَةِ‏؛‏‎[157]‎ ‏این به خاطر آن است که زندگی ‏‎ ‎‏دنیا (و پست را) بر آخرت ترجیح دادند.‏


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 387

وَمَا الْحَیوةُ الدُّنْیا إِلا مَتاعُ الْغُرُورِ‏؛‏‎[158]‎‏ و زندگی دنیا، چیزی جز سرمایه فریب ‏‎ ‎‏نیست.‏

الّذِینَ اتّخَذُوا دِینَهُمْ لَهْواً وَلَعِباً وَغَرَّتْهُمُ الْحَیاةُ الدّنْیا فَالْیَوْمَ نَنْساهُمْ کَما نَسُوا لِقاءَ ‎ ‎یَوْمِهِمْ هذا وَما کانُوا بِآیاتِنا یَجْحَدُونَ‏؛‏‎[159]‎‏ همان‌ها که دین و آیین خود را سرگرمی ‏‎ ‎‏و بازیچه گرفتند‏‏؛‏‏ و زندگی دنیا آنان را مغرور ساخت‏‏؛‏‏ امروز ما آن‌ها را فراموش ‏‎ ‎‏می‌کنیم، همان گونه که لقای چنین روزی را فراموش کردند و آیات ما را انکار ‏‎ ‎‏نمودند. ‏

‏پس عامل بدبختی انسان همین دلبستگی آن به مادیات و دنیای ظاهر می‌باشد. انسان ‏‎ ‎‏اگر خواستار سعادت ابدی است باید به مالک هستی دل ببندد نه به هستی و ومافیها، ‏‎ ‎‏زیرا دلبستگی به آن موجب انحراف از حق و حقیقت می‌شود. ‏

یأس

‏مأیوسی و یأس از القائات شیطان است. یأس انسان در مقابل مشکلات یا ناامیدی نسبت ‏‎ ‎‏به رحمت الهی باعث می‌شود که انسان نتواند زندگی موفقیت‌آمیزی داشته باشد. انسان ‏‎ ‎‏واقعی کسی است که با مشکلات مبارزه کند و بر آن‌ها فائق آید و همواره امیدوار ‏‎ ‎‏رحمت الهی باشد. خدای متعال در پاره‌ای از آیات کریمه یأس و ناامیدی را از صفت ‏‎ ‎‏کافران و منکران حق و حقیقت شمرده است و امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ هم در پرتو همین آیات ‏‎ ‎‏یأس را صفت شیطان می‌شمرد که مساوی است با انکار حقیقت، ایشان می‌فرمایند: ‏

‏یأس از جنود ابلیس است، یعنی شیطان‌ها انسان را به یأس وامی‌دارند.‏‎[160]‎

‏بعضی از آیات که از یأس و ناامیدی سخت منع می‌کند:‏

وَلا تَیْأسُوا مِنْ رَوْحِ اللهِ إِنّهُ لا یَیْأسُ مِنْ رَوْحِ اللهِ إِلا الْقَوْمُ الْکافِرُونَ‏؛‏‎[161]‎‏ و از ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 388

‏رحمت خدا مأیوس نشوید‏‏؛‏‏ که تنها گروه کافران، از رحمت خدا مأیوس ‏‎ ‎‏می‌شوند.‏

قالَ وَمَنْ یَقْنَطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِ إِلا الضّالّونَ‏؛‏‎[162]‎‏ گفت: جز گمراهان، چه کسی از ‏‎ ‎‏رحمت پروردگارش مأیوس می‌شود؟!‏

قُلْ یا عِبادِیَ الّذِینَ أسْرَفُوا عَلی أنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللهِ إِنَّ اللهَ یَغْفِرُ ‎ ‎الذّنُوبَ جَمِیعاً إِنّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ‏؛‏‎[163]‎‏ بگو: ‌ای بندگان من که بر خود اسراف و ‏‎ ‎‏ستم کرده‌اید! از رحمت خدا نومید نشوید که خدا همه گناهان را می‌آمرزد، زیرا ‏‎ ‎‏او بسیار آمرزنده و مهربان است.‏

‏پس فرمایشات بالا به کلی از یأس منع می‌کند و بر امیدوار بودن انسان تأکید ‏‎ ‎‏می‌ورزد زیرا انسان پرامید در همه جا موفق است و می‌تواند به اهداف متعالی و ‏‎ ‎‏سعادت و کمال مطلوب برسد. ‏

فراموشی حق تعالی

‏یکی دیگر از ویژگی‌هایی که انسان را در جنود شیطان قرار می‌دهد فراموشی حق تعالی ‏‎ ‎‏است، انسان اگر می‌خواهد به سعادت برسد باید خودش را وابسته به او بداند و هیچ ‏‎ ‎‏لحظه او را فراموش نکند. بعضی از فرمایشات امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ و آیات الهی را در این ‏‎ ‎‏باره ملاحظه کنیم، امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ می‌فرمایند:‏

‏نسیان حق موجب نسیان انفس می‌شود، چه «نسیان» به معنی فراموشی باشد یا ‏‎ ‎‏به معنی ترک، در هر دو معنی هشدار شکننده‌ای است. لازمه فراموشی حق ‏‎ ‎‏تعالی آن است که انسان خود را فراموش کند، یا بگو حق تعالی او را به ‏‎ ‎‏فراموشی از نفس خود کشاند.‏‎[164]‎


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 389

‏بعضی از آیات قرآن که به صراحت نسیان از حق تعالی را در واقع نسیان خود ‏‎ ‎‏انفس می‌داند.‏

وَلا تَکُونُوا کَالّذِینَ نَسُوا اللهَ فَأنْساهُمْ أنْفُسَهُمْ اُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ‏؛‏‎[165]‎‏ و همچون ‏‎ ‎‏کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا نیز آن‌ها را به (خود فراموشی) ‏‎ ‎‏گرفتار کرد.‏

وَمَنْ أعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْکاً وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ أعْمی * قالَ ‎ ‎رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِی أعْمی وَقَدْ کُنْتُ بَصِیراً * قالَ کَذلِکَ أتَتْکَ آیاتُنا فَنَسِیتَها ‎ ‎وَکَذلِکَ الْیَوْمَ تُنْسی‏؛‏‎[166]‎‏ و هر کس از یاد من روی‌گردان شود، زندگی (سخت و) ‏‎ ‎‏تنگی خواهد داشت‏‏؛‏‏ و روز قیامت، او را نابینا محشور می‌کنیم. می‌گوید: ‏‎ ‎‏پروردگارا! چرا نابینا محشورم کردی؟! من که بینا بودم! می‌فرماید: آن گونه که ‏‎ ‎‏آیات من برای تو آمد، و تو آن‌ها را فراموش کردی‏‏؛‏‏ امروز نیز تو فراموش ‏‎ ‎‏خواهی شد!‏

‏پس این فراموشی به ضرر انسان تمام می‌شود؛ زیرا مالک کل هستی که دوام و قوام ‏‎ ‎‏همه موجودات وابسته به او است اگر انسان خودش را مستقل پندارد عنایت الهی ‏‎ ‎‏نسبت به او کم‌تر می‌شود و این باعث می‌گردد او به حال خود واگذار شود و کسی که ‏‎ ‎‏به حال خود واگذار شود راه عصیان برای او باز و راه‌های سعادت بسته می‌شود و ‏‎ ‎‏روزگار بر او تنگ می‌شود و اثر وضعی آن را نه فقط در این دنیا می‌بیند بلکه در آخرت ‏‎ ‎‏هم مشاهده عملی می‌کند، همان‌طور که در بالا ملاحظه نمودید خدای منان به صراحت ‏‎ ‎‏در آیات مذکور به این نکته اشاره می‌کند و امام خمینی هم زیر سایه همین تعلیمات ‏‎ ‎‏الهی فراموشی حق را هشدار جدی و شکننده تلقی می‌کنند. ‏

‏پس در مجموعه این مقاله مشاهده نمودیم که امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ چگونه برای بشریت ‏‎ ‎‏نظام اخلاقی را که بر اساس تعلیمات قرآن می‌باشد توصیه می‌کند. در آخر هم باید بار ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 390

‏دیگر اعتراف کنم بنده فقط بعضی از فضایل و رذایل را به تحریر درآوردم نه همه آن‌ها ‏‎ ‎‏را. در پایان باید از خدای متعال بخواهیم که ما را توفیق عنایت کند تا رفتار، گفتار و ‏‎ ‎‏کردار خودمان را قرآنی و اخلاقی و یا به عبارت دیگر خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ بکنیم آمین یا رب ‏‎ ‎‏العالمین. ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

کتاب‌نامه

‏قرآن کریم. ‏

‏1.‏ ‏آداب ‏‏الصلوة‏‏، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1376. ‏

‏2.‏ ‏بنیادهای اخلاق اسلامی‏‏ (ترجمه الاخلاق)؛ سید عبدالله شبر، مهدی حایری، بنیاد ‏‎ ‎‏فرهنگی امام مهدی، 1369.‏

‏3.‏ ‏تفسیر سوره حمد‏‏، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1381.‏

‏4.‏ ‏شرح چهل حدیث‏‏، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1371.‏

‏5.‏ ‏شرح حدیث جنود عقل و جهل‏‏، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ‏‎ ‎‏تهران، 1380.‏

‏6.‏ ‏صحیفه امام‏‏، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1379.‏

‏7.‏ ‏الکافی‏‏، محمد بن یعقوب الکلینی، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1365.‏

‏ ‏

‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 2مجموعه مقالاتصفحه 391

  • . صحیفه امام، ج 6، ص 314 ـ 315.
  • . همان، ج 7، ص 472.
  • . آل عمران (3): 138.
  • . آل عمران (3): 200.
  • . آل عمران (3): 123.
  • . اعراف (7): 201.
  • . قصص (28): 83.
  • . احزاب (33): 1.
  • . احزاب (33): 70 ـ 71.
  • . زمر (39): 61.
  • . حجرات (49): 13.
  • . جاثیه (45): 19.
  • . بنیادهای اخلاق اسلامی، ص 505.
  • . صحیفه امام، ج 7، ص 301.
  • . زمر (39): 10.
  • . انفال (8): 46.
  • . عصر (103): 1 ـ 3.
  • . صحیفه امام، ج 9، ص 5.
  • . همان، ج 12، ص 312.
  • . یوسف (12): 54.
  • . مؤمنون (23): 8؛ معارج (70): 32.
  • . انفال (8): 27.
  • . نساء (4): 58.
  • . صحیفه امام، ج 14، ص 390 ـ 391.
  • . جمعه (62): 2.
  • . آل عمران (3): 164.
  • . بقره (2): 151.
  • . بقره (2): 129.
  • . شمس (91): 9.
  • . آداب الصلوة، ص 239.
  • . صحیفه امام، ج 14، ص 214.
  • . طه (20): 43 ـ 44.
  • . کهف (18): 6.
  • . شعراء (26): 3.
  • . توبه (9): 128.
  • . شرح چهل حدیث، ص 86.
  • . صحیفه امام، ج 20، ص 345.
  • . لقمان (31): 19.
  • . فرقان (25): 63.
  • . شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص 151.
  • . صحیفه امام، ج 8، ص 283.
  • . همان، ج 5، ص 541.
  • . شرح چهل حدیث، ص 510 ـ 511.
  • . صحیفه امام، ج 6، ص 501.
  • . نور (24): 30.
  • . مؤمنون (23): 5؛ معارج (70): 29.
  • . نور (24): 33.
  • . نور (24): 60.
  • . نور (24): 31.
  • . صحیفه امام، ج 17، ص 443.
  • . همان، ج 10، ص 444 ـ 445.
  • . همان، ج 17، ص 441.
  • . همان، ج 18، ص 513.
  • . اعراف (7): 29.
  • . زمر (39): 2.
  • . زمر (39): 3.
  • . زمر (39): 11.
  • . بیّنه (95): 5.
  • . صحیفه امام، ج 11، ص 368 ـ 369.
  • . بقره (2): 112.
  • . لقمان (31): 22.
  • . شرح چهل حدیث، ص 7.
  • . همان، ص 125.
  • . فصلت (41): 30.
  • . احقاف (46): 13.
  • . جن (72): 16.
  • . صحیفه امام، ج 18، ص 426.
  • . شعراء (26): 89.
  • . صافات (37): 84.
  • . صحیفه امام، ج 18، ص 510 ـ 511.
  • . همان، ج 10، ص 155.
  • . نور (24): 37.
  • . رعد (13): 28.
  • . شعراء (26): 227.
  • . انسان (76): 25 ـ 26.
  • . احزاب (33): 41 ـ 42.
  • . نساء (4): 103.
  • . انفال (8): 45.
  • . بقره (2): 200.
  • . شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص 336.
  • . صحیفه امام، ج 7، ص 58.
  • . همان، ج 12، ص 511.
  • . فرقان (25): 58.
  • . آل عمران (3): 159.
  • . اعراف (7): 89.
  • . توبه (9): 51.
  • . یوسف (12): 67.
  • . زمر (39): 38.
  • . صحیفه امام، ج 14، ص 144 ـ 145.
  • . همان، ج 18، ص 456.
  • . نساء (4): 148.
  • . شعراء (26): 84 .
  • . صحیفه امام، ج 15، ص 69.
  • . انسان (76): 3.
  • . بلد (90): 10.
  • . انعام (6): 153.
  • . شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص 150.
  • . نحل (16): 90.
  • . حجرات (49): 9.
  • . نساء (4): 58.
  • . شرح چهل حدیث، ص 273 ـ 274.
  • . توبه (9): 104.
  • . اعراف (7): 153.
  • . نحل (16): 119.
  • . نساء (4): 17 ـ 18.
  • . شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص 172.
  • . همان، ص 254.
  • . همان، ص 255 ـ 256.
  • . صحیفه امام، ج 2، ص 39.
  • . تفسیر سوره حمد، ص 111.
  • . صحیفه امام، ج 13، ص 199.
  • . جاثیه (45): 23 ـ 24.
  • . انعام (6): 150.
  • . نجم (53): 23.
  • . ص (38): 26.
  • . کهف (18): 28.
  • . شرح چهل حدیث، ص 79.
  • . همان، ص 67 ـ 68.
  • . فاطر (35): 8 .
  • . کهف (18): 104.
  • . شرح چهل حدیث، ص 79.
  • . شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص 132.
  • . حدید (57): 23.
  • . نساء (4): 36.
  • . شرح چهل حدیث، ص 108 ـ 109.
  • . حشر (59): 10.
  • . بقره (2): 109.
  • . فلق (113): 5.
  • . شرح چهل حدیث، ص 136.
  • . ر.ک: همان؛ به نقل از: الکافی، ج 2، ص 303.
  • . آل عمران (3): 134.
  • . نساء (4): 148 ـ 149.
  • . اعراف (7): 12.
  • . شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص 44.
  • . همان، ص 52.
  • . صحیفه امام، ج 17، ص 530.
  • . شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص 65 ـ 66.
  • . مریم (19): 39.
  • . شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص 137.
  • . غافر (40): 60.
  • . اعراف (7): 36.
  • . فاطر (35): 42 ـ 43.
  • . شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص 52.
  • . صحیفه امام، ج 12، ص 387.
  • . اعراف (7): 205.
  • . نساء (4): 1.
  • . بقره (2): 149.
  • . صحیفه امام، ج 18، ص 455.
  • . حجرات (49): 12.
  • . همزه (104): 1.
  • . شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص 303.
  • . جهاد اکبر، ص 30.
  • . همان، ص 52 ـ 53.
  • . حدید (57): 20.
  • . فاطر (35): 5.
  • . ابراهیم (4): 3.
  • . نحل (16): 107.
  • . آل عمران (3): 185.
  • . اعراف (7): 51.
  • . صحیفه امام، ج 13، ص 536.
  • . یوسف (12): 87.
  • . حجر (15): 56.
  • . حجر (15): 53.
  • . صحیفه امام، ج 18، ص 519.
  • . حشر (59): 19.
  • . طه (20): 124 ـ 126.