گفتار دوم: تدریس
سید مصطفی به دلیل برخورداری از نبوغ و مطالعه فراوان، از زمان تحصیل در حوزه علمیه قم به تدریج به تدریس برخی از دروس پرداخت؛ البته وی هر کتاب درسی را که فرا می گرفت، آمادگی تدریس آن را داشت. او حافظه ای قوی داشت و مطالب کتابها را با جزئیاتش حفظ می کرد. گاهی اتفاق می افتاد، هنوز کتابی را به پایان نرسانده، آمادگی
کتابزندگینامه و مبارزات آیت الله سید مصطفی خمینیصفحه 29 تدریس اول آن را داشت.
چنانکه قبلاً نیز اشاره شد، پس از فراگیری منظومۀ حکمت سبزواری در حوزه علمیۀ قم، خود به تدریس و سپس به آموزش آن در مدرسۀ حجتیه قم پرداخت. در پایان اسفار نیز خود در حلقه کوچکی از طلاب علوم دینی به تدریس آن پرداخت و حاشیه ای نیز بر آن نوشت. آیت الله خامنه ای در خاطرات خویش در این مورد می گویند: «او یک مدرس معروف بود. فلسفه درس می داد. فقه درس می داد و به عنوان یک چهره برجسته در میان طلاب حوزه و فضلا و مدرسین معروف بود».
در دوران تبعید، پس از انتقال از ترکیه به عراق، در نجف اشرف بخشی از وقت خود را به تدریس اختصاص داد. او به تدریس درس خارج اصول می پرداخت. با در نظر گرفتن این که در حدود سی سالگی به تدریس خارج اصول می پرداخت، این امر در نوع خود کم نظیر بود؛ بنابراین عده ای حتی این کار را باور نمی کردند و فکر می کردند که وی نمی تواند تدریس این درس را به پایان برساند. علی اکبر محتشمی پور در این مورد می گوید:
در نجف در حدود دوازده نفر بودند که از حاج آقامصطفی تقاضای تدریس خارج اصول را کردند، ایشان قبول کردند و آن زمان [بعضی در ]نجف دارای غرور خاص در خارج اصول بودند و به غیر از خودشان، هیچ کس را قبول نداشتند و به همین خاطر خیال می کردند که حاج آقا در کار تدریس این می مانند؛ ولی همان طور که غرور آنها برای درس فقه توسط امام شکسته شد، این بار هم بی اساسی نظرشان در مورد درس خارج اصول، ثابت گردید.
سیدحسین خمینی، فرزند حاج آقا مصطفی در زمینه تدریس پدرشان می گوید:
کتابزندگینامه و مبارزات آیت الله سید مصطفی خمینیصفحه 30 در کنار درس فقه امام، مرحوم والد نیز درس خود را در اصول شروع کرد. ایشان ابتدا در منزل تدریس می نمود؛ ولی بعداً کلاس خود را به مسجد شیخ انصاری (همان جا که حضرت امام(س) هم در آن کلاس خود را دایر می نمودند) منتقل کرد. حضرت امام دو ساعت به ظهر، درس خود را شروع می کردند و قریب 45 دقیقه ادامه می یافت؛ ولی مرحوم والد درس خود را یک ساعت به غروب شروع می کردند و تا نزدیک غروب ادامه می داد؛ به دلیل اینکه مرحوم والد به طور مفصّل هر بحثی را مطرح می نمود، در طی مدت دوازده سال تدریس، فرصت نکرد تمام اصول را تدریس کند. فقط تا آخر بحث استصحاب را مطرح کرد. دستنوشته هایی هم که از ایشان به جای مانده، تا همین مبحث است.
براساس خاطرات محمدعلی رازی زاده، عوامل حکومت ایران در حوزه علمیه نجف، برای از رونق انداختن حلقه های درس امام و سید مصطفی فعالیت زیادی داشتند؛ بنابراین عده ای برای اجتناب از درگیری در مسائل سیاسی به درس حاج آقا مصطفی نمی آمدند و در ظاهر به او اعتقاد علمی نداشتند. «گذشته از آن، حاج آقا مصطفی مانند حاج شیخ عبدالکریم حائری و آیت الله بروجردی، به سبک قمی اصول را تدریس می کرد که این روش در نجف طرفداری نداشت و طلاب آنجا طرفدار مبانی اصولی آیت الله نائینی به سبک نجفی بودند.» محمدتقی متقی نیز در مورد تدریس فلسفه توسط حاج آقا مصطفی می گوید: «به طور خصوصی، چیزی تدریس می کردند؛ اما نه به شکل رسمی؛ چون جوّ آن موقع نجف، فلسفه را تخطئه می نمود. ایشان هم به این دلیل، ملاحظه می کرد.» علی اکبر محتشمی پور که از یاران نزدیک امام و سید مصطفی بود، ضمن تأیید مطالب ذکر شده، یادآور می شود که شاگردان امام و مصطفی، اکثراً کسانی بودند که یا از قم آنها را می شناختند یا از علاقه مندان آنها بودند و یا کلاً افراد، بی اعتنا بودند. در ادامه، در مورد شاگردان خارج اصول آقا مصطفی می گوید:
در سال 1346 ه . ش. عده ای از طلاب مبرّز و فضلای سرشناس حوزه نجف از
کتابزندگینامه و مبارزات آیت الله سید مصطفی خمینیصفحه 31 جمله مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ علی اصغر طاهری (کنی) و حجج اسلام آقایان علی پور؛ سجادی، شریعتی، روحانی، برقعی و... و اینجانب با توجه به اینکه جای درس و بحث اصول فقه حضرت امام در حوزه علمیه نجف، خالی بود و با عنایت به فوق العادگیِ مراتب علمی و سیطره و تسلط کامل آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی به علوم و مباحث عقلی و همچنین فقه و اصول و شناخت دقیق ایشان از مبانی ارزندۀ حضرت امام و سایر فرهیختگان حوزه و اعاظم علمای قدیم و متأخر داشتند، تصمیم گرفتیم تا در کنار حضور در محفل درس فقه حضرت امام، از حاج آقا مصطفی درخواست کنیم تا درس خارج اصول را در نجف برای طلاب و فضلا شروع کنند که این درخواست مورد اجابت معظمٌ له قرار گرفت و از آن تاریخ تا پایان عمر شریف و پربرکتشان به مدت ده سال، یک دورۀ اصول فقه را با سبک تحقیقی نوین، تدریس فرمودند که درخشش علمی ایشان بیشتر روشن گردید و محصول آن، مجلّدات کتاب «تحریرات فی الاصول» است.
سید مصطفی در نجف، تفسیر نیز تدریس می نمود که اکنون چاپ شده است. در مورد کلاسهای درس و رفتارش در جایگاه استادی نیز، توصیفات زیادی را شاگردان و افرادی که از نزدیک با وی ارتباط داشتند، کرده اند. حجت الاسلام محی الدین فاضل هرندی که یکی از شاگردان حاج آقا مصطفی بود، در این زمینه می گوید:
ایشان خیلی آزادمنش بود، تکلّفات و تقیّدات دست و پا گیر نداشت، از روحیۀ آزادگی خاصی برخوردار بود. آن چه عمدتاً برایش ملاک و معیار بود، نظر شرع بود نه عرف؛ بنابراین ایشان شوخی هم می کرد؛ ولی در محضر او غیبت و تهمت مطرح نبود. آن چه در واقع برایش اهمیت داشت، همان امر و نهی الهی بود.
سیدعباس میری نیز ویژگیهای کلاس درس ایشان را به شرح زیر جمع بندی کرده
کتابزندگینامه و مبارزات آیت الله سید مصطفی خمینیصفحه 32 است:
1. تنقیح موضوع: در طرح بحث ابتدا به تنقیح عنوان بحث، بسیار اهمیت می داد. سپس محل نزاع آرای بزرگان و صاحبنظران را در آن مورد بررسی و مشخص می نمود. او معتقد بود که بسیاری از اختلاف دیدگاههای علمی از ناحیه روشن نشدن عنوان موضوع بحث، پدید می آید. به نظر ایشان اگر این دو مورد ذکر شده، بهتر بررسی و شناخته شوند، در مباحث زودتر می توان به نتیجه رسید. در کتاب تحریرات فی الاصول این ویژگی به چشم می خورد.
2. گستردگی بحث: در طرح مباحث اصول و فقه شیوه ایشان به این صورت بود که بحث از همه جوانب بررسی گردد و با تحقیق کامل ارائه شود.
3. تتبع و تحقیق: پژوهش، آگاهی داشتن بر همه جوانب موضوع و یاری گرفتن از دانشهای گوناگون و دیدگاههای صاحبنظران از ویژگیهای درس آقا مصطفی بود؛ ولی در طرح دیدگاههای فقها به شیوه معمول که به طور مفصل مطرح شود، معتقد نبود و آن را موجب وقت کشی می دانست؛ از این رو با اشاره گویا به اصل مبانی ادله و نقد مباحث بسنده می کرد و در پایان با ژرف نگری خاص خود، مباحث را بر اساس مبانی ادله عقلی و نقلی، شواهد تاریخی عینی، به سامان می رساند.
4. اهتمام ویژه به دیدگاههای امام خمینی(س): در حوزه درس ایشان، دیدگاههای فقهای معاصر مطرح می شد؛ ولی به آراء و نظر امام خمینی توجه ویژه ای داشت؛ از این رو یکی از ویژگیهای مهم درس و تألیفاتی که از ایشان به جا مانده، احاطه کامل به مبانی نظری و دیدگاههای امام می باشد؛ بدین ترتیب دیدگاههای فقهی، اصولی و فلسفی والدشان را می توان از آثار وی دریافت کرد.
5. واقع نگری: ایشان به واقعیتهای عینی که در جریان زندگی انسانها و جامعه وجود دارد، توجه ویژه داشت و مسائل را به دور از تخیل و ذهن گرایی ترسیم می کرد. در این باره گاهی افقهای تازه ای به روی بحث می گشود که باعث تحول بحث می شد.
6. تهذیب و تزکیه درون: در حوزۀ درس آقا مصطفی، توجه به باطن و سلامت نفس و تقدم تزکیه بر آموزش و تعلیم، برتری داشت و خودسازی را از شرایط طلبه بودن،
کتابزندگینامه و مبارزات آیت الله سید مصطفی خمینیصفحه 33 می دانست. بر این اساس در آغاز درسهای خود از باب اندرز حدیثی را از پیشوایان دین قرائت می کرد.
در پایان این گفتار، عده ای از شاگردان آیت الله سید مصطفی خمینی را در قم و نجف اشرف، معرفی می کنیم.
آیت الله محمد مؤمن در درس منظومه حکمت سبزواری در قم؛ حجج اسلام سید محمد سجادی، ابراهیم فاضل فردوسی، شریعتی، حلیمی کاشانی، علی اصغر طاهری (کنی)، سیدرضا برقعی، حمید روحانی، محمد حکمت گنابادی، علی اکبر محتشمی پور، محمدعلی رازی زاده (علیپور)، امامی، سید احمد خمینی و محمدرضا رحمت در نجف و در درس اصول و تفسیر؛ حجج اسلام محی الدین فاضل هرندی، آیت الله [محمدمهدی] ربانی املشی و حجت الاسلام تربتی در قم شاگردان خصوصی ایشان بودند؛ حجت الاسلام علی حسن شریفی اهل پاکستان در نجف در درس تفسیر؛ حجت الاسلام اسماعیل فردوسی پور در نجف؛ و غیره.
کتابزندگینامه و مبارزات آیت الله سید مصطفی خمینیصفحه 34