امام هیچ گاه خود را در مسیر موجها و نسیمهای مقطعی و انحرافی قرار نداده اند و همیشه نقش ناظر و یا هادی و کنترل کننده حوادث را بعهده داشته اند. ایجاد تشکیلات و
کتابپرتوی از خورشیدصفحه 259 گروههای سیاسی و تولد یافتن سازمانهای به ظاهر انقلابی و نفوذ آنان در اقشار مختلف و قبضه نمودن فرهنگ جامعه در چهره ملی گرایی و یا به اسم مجاهدین خلق و طرفداران اسلام راستین که در صورت بروز یک موج انقلابی و تغییر رژیم و سیاست، مجدداً بتوانند از کانال آنها حکومت را قبضه نمایند و راه را برای استعمار جدیدی هموار سازند؛ لذا حتی از پیش روسای جمهور و وزرا را نیز تعیین می کردند، مسلماً تشخیص این چهره های پلید و منافق صفت، کار آسانی نبود بلکه از بزرگترین مشکلات بود که نمونه بارز آن جریان منافقان در نجف بود که آنها با ایجاد زمینه های کاملاً مساعد و حساب شده و بدون مطرح کردن شناخت خود از مبدا و معاد و رسالت در سطح عموم مردم، موفق شده بودند حمایت اکثریت قریب به اتفاق شخصیتها و رجال علمی و سیاسی در متن مبارزه را به خود جلب کنند، و آنان می خواستند از این طریق در جلب حمایت امام از آنان، سند اعتبار و پشتیبانی دریافت کنند، اما امام چقدر با تامل و بصیرت با آنان برخورد می کنند و چهره زشت آنان از لابلای دهها پرده فریب و نیرنگ و از متن نوشته و آثار آنان کشف می شود و بعد از آنهمه کوشش و تلاش و این طرف و آن طرف زدن منافقان، با یک جمله کاخ آمال و آرزوهای کثیف آنان را درهم می ریزند، و آن اینکه: شما به همین اندازه که من در طرد و نفی شما سخن نمی گویم راضی باشید. از مرحوم علامه شهید آیت الله مطهری نقل شده است که فرمود: اگر امام آن روز در تأیید و حمایت آنان، سخن فرموده بودند ما امروز هیچ چیز نداشتیم، به خوبی روشن است که اکثر چهره ها از آنان حمایت می کردند و تنها امام باقی مانده بودند که امید آنها را به یأس و حرمان مبدل ساختند تا انقلاب پیروز شد.
کتابپرتوی از خورشیدصفحه 260