مشاوری امین
نقش احمد آقا در اداره بیت امام
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : اهوازی، عبدالرزاق

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زبان اثر : فارسی

نقش احمد آقا در اداره بیت امام

نقش احمد آقا در اداره بیت امام

‏حق می دانم، که به زحمتهایی که فرزند بزرگوار ایشان، برادر عزیزمان حجت الاسلام‏‎ ‎‏والمسلمین آقای حاج احمد آقای خمینی در این میدان داشتند، اشاره کنم. بالاخره امام‏‎ ‎‏یک نفر بودند و می دانید که تشکیلاتی برای اداره جامعه در خدمت ایشان نبوده است.‏‎ ‎‏در منزل ایشان تعداد بسیار معدودی از روحانیون و غیر روحانیون بودند که هر کسی کار‏‎ ‎‏خودشان را انجام می داد؛ یکی سهم امام می گرفت، یکی استفتائات را جواب می داد،‏‎ ‎‏یکی نامه های مردم را جواب می داد، هر کسی مسئولیتی داشت. برای کمک کردن به‏‎ ‎‏تصمیمات و مشاوره ها، بنده را شاهد خوبی بدانید که چون من حضور داشتم و‏‎ ‎‏می فهمیدم، در مسائل خاص متوجه می شدم. انصافاً آقای حاج احمد آقا در این دوره‏‎ ‎‏بسیار مؤثر بودند. آقایان علما خبر دارند که در بیت مراجع، حفظ کردن بیوت مراجع، از‏‎ ‎‏این که آنجا مشکلی نباشد و نارسایی نباشد از دشواریهای زندگی ما بوده و باز هم‏‎ ‎‏هست. و این بخاطر این است که تشکیلات خاصی در آنجا نیست و قوانین خاصی در‏‎ ‎‏آنجا حاکم نمی باشد و افراد رفت و آمد می کنند و آدمهای خوب هم می آیند؛ ولی این‏‎ ‎‏شیوه مدیریت این مشکلات را هم دارد. در بیت حضرت امام، با این همه قدرت و‏‎ ‎‏مکنت و عظمت و با این همه مراجعه که از طبقات مختلف، از همه اقشار مردم آنجا بود،‏‎ ‎‏اگر این بیت اینطوری سالم ماند و اگر این بیت اینطوری فعال ماند، اگر نگوییم که چه‏‎ ‎‏کسی نقش اساسی را در اینها داشت، ظلم کرده ایم در تاریخ؛ من معتقدم سهم بسیار‏‎ ‎‏والایی آقای حاج احمد آقا داشتند. یکی از ادله ای که امام اجازه نمی دادند که احمد آقا‏‎ ‎‏مسئولیت بگیرند، این بود که ایشان در آنجا وجودشان لازم و ضروری بود. ما وقتی که‏‎ ‎‏یک روز احمد آقا به سفر می رفت، دلمان می لرزید که در آنجا حوادث طوری نباشد که‏‎ ‎

کتابامام خمینی (س) به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانیصفحه 282

‏اتفاقی بیفتد. برای حفظ و سلامت شخص امام، شما نمی دانید که ایشان چه می کردند.‏‎ ‎‏این چند سالی که قلب حضرت امام مشکل داشت، چگونه از فاصله های دور، دائماً قلب‏‎ ‎‏امام را کنترل می کردند که مبادا لحظه ای فشار پایین بیاید و غیرمتعادل بشود. گاهی امام‏‎ ‎‏در باغچه راه می رفتند همانجا دکترها می رسیدند و می گفتند بایستید! بنشینید! همانجا؛‏‎ ‎‏چون دائماً کنترل می کردند.‏‎[1]‎

‎ ‎

کتابامام خمینی (س) به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانیصفحه 283

  • . جمهوری اسلامی؛ 20 / 3 / 1368، ش 2905، صص 14ـ 15.