در این نوشتار سعی بر این است که به اهم وقایع و رخدادهای حیات پربرکت حضرت امام خمینی (س) اشاره گردد. ضمنا در ادامه مناسبتهای ملی و مذهبی روز را در سیره و اندیشه امام جستجو می کنیم.
جمهوریت به مثابه ظرف و شکل، و اسلامیت به مثابه محتوا و ماهیت نظام تازه تأسیس کشور ایران، همواره مد نظر امام خمینی(س) بوده است. ایشان مبنای مشروعیت نظام جدید پس از پیروزی انقلاب اسلامی را مردمی بودن و اسلامی بودن آن میدانستند. از این رو، در شرایطی که بدیلهایی همچون جمهوری دموکراتیک و یا حکومت اسلامی از سوی برخی افراد و گروهها مطرح میشد بر «جمهوری اسلامی، نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد» تأکید میکردند.
امام خمینی(س) جماعت محروم و مستضعف را نقش آفرینان اصلی انقلاب اسلامی و صاحبان حقیقی انقلاب و ولی نعمتان راستین جمهوری اسلامی می دانستند و خدمت به آنان را نخستین و مهمترین وظیفه دولتهای اسلامی بر می شمردند
قرآن از لایه های متعدد معنایی برخوردار است و گذار از لایه های بیرونی، لازمۀ وقوف بر معانی درونی است؛ که البته جز خدا و راسخان در علم، آن را نمی دانند و جز پاک شدگان از رِجس و پلیدی، آن را در نمی یابند و هر کس که پاکی و بی آلایشی او فزون تر باشد، تجلّی قرآن بر وی بیش تر می باشد
هاشمی رفسنجانی یکی از اعضای بلندپایه انقلاب و شورا که بعدها سمتهای عالی حکومتی را نیز پذیرفتند، ... گفته است: شورای انقلاب در شرایطی کار را به عهده گرفت که هیچ ارگان قابل اعتمادی در این کشور وجود نداشت و مشکلاتی که از برخورد نیروهای پلیسی و ارتش با مردم ایجاد شده بود و انتظاراتی که مردم از حکومت انقلابی داشتند و صف بندیهایی را که در مقابل انقلاب می شد شورای انقلاب مسئولیت اداره کشور را در این شرایط به عهده گرفت همه چیز را می بایست از صفر شروع می کردیم.
به آقای مطهری ـ که می خواستند در پاریس خدمت امام برسند ـ گفتیم پیشنهاد تشکیل شورای انقلاب را به امام بگویند؛ ایشان نیز، چنین کردند. امام هم ـ که گویا خودشان از قبل در فکر تشکیل هیأتی برای مشورت دادن به ایشان بودند، اما شرایط را مساعد نمی دیدند ـ تشکیل شورا را در این مرحله از مبارزات، پذیرفتند.
امام وقتی در پاریس بودند ، برای حل مشکل سوخت مردم در آن زمستان سرد گروهی را تعیین کردند که تقریباً سالخورده بودند. جوان ترین شان من بودم. بعد که شورای انقلاب را تشکیل دادند، هسته ی این شورا از ما شکل گرفت که پنج نفر بودیم. آقای مطهری در مراجعت از سفر پاریس، دستور امام را مبنی بر تشکیل شورای انقلاب آوردند.
من از 27 سالگی تصمیم گرفتم وارد مبارزات بشوم و از آن زمان تصمیم گرفتم خودم را فدای اسلام و انقلاب کنم. من هر چه هستم مال انقلابم؛ و از آن اوّل تا به حال هر وقت، در هر زمانی و دورانی نیاز به فدارکاری بود، و یک جایی کار مهمی بود که از من ساخته بود، وارد شدم.
مردان تاریخ تا آخر زنده هستند. بدخواهان باید بدانند هاشمی زنده است چون نهضت زنده است.
مردان خدا، سیاست را وسیله برقراری عدالت و گرفتن حق مظلوم می دانند.
مشکلی که رژیم پهلوی در ایران به وجود آورده بود، ایجاد جامعه ای بسته و حکومتی مطلقه بود. جامعه ای که در آن مشارکت فکری و عملی نبود؛ آزادی در تمامی ساحت ها معنایی نداشت؛ انتخابات و رقابت در سیاست بازیچه ای بیش نبود؛ جامعه ای که تمام تلاش خود را برای کنار زدن دین در عرصه اجتماعی گذاشته بود.
در پاسخ به افترای بزرگی که گفته شده است آزادی امام خمینی بخاطر سازش با رژیم و امضای تعهدنامه بوده است در بخش اول این مقاله فرازهایی از بیانات امام خمینی درتکذیب شایعه مذکور که ساخته ساواک بوده و به دستور ساواک در دو مرحله (12 مرداد 42 و 18 فروردین 43) در روزنامه ها منتشر شده بود بیان گردید. در این بخش بر اساس نمونه هایی از اسناد بجا مانده رژیم شاه ، قاطعیت و سازش ناپذیری امام خمینی در برابر رژیم، از لحظه دستگیری تا زمان آزادی ایشان را بررسی کرده و سپس به دو ادعای خلاف واقع دیگر گوینده – شیخ علی تهرانی - نیز پاسخ می دهیم.
سید حیدر آملی در کتاب نقد النقود خویش تفاوت آراء متفکران در باب مخلوق اوّل را به خوبی بیان کرده است. البته وی بیان حکما را درباره مخلوق نخستین، کامل و درست نمی داند و خود وجود عام و منبسط (فیض مقدس) را صادر نخستین می داند(سید حیدر آملی، ساحت ربوبی (شرح رساله نقد النقود فی معرفة الوجود)، ص 129.) او نام های مختلفی را که متفکرین بنا به اعتبارات مختلف به این حقیقت اوّل داده اند چنین ذکر می کند: عقل اوّل، نفس اوّل، حضرت واحدیّت، حضرت الوهیّت، انسان کبیر، آدم، جبرئیل، روح القدس، امام مبین، مسجد الاقصی, روح اعظم، نور حقیقت حقایق، هیولی، جوهر، هباء، عرش، خلیفة الله، معلّم اوّل، برزخ جامع، مفیض مراة حق، قلم اعلی، مرکز دایره و نقطه(همان، ص 130). او همه این اسامی را بنا به اعتبارات مختلف صحیح می داند و برای هر یک توجیهی ذکر می نماید
امام هر شب در هر حالی که باشند نماز شب میخوانند و هنگامی که برای نماز شب از خواب برمیخیزند، اینقدر آرام و آهسته قدم برمیدارند که هیچکس از خواب بیدار نشود و به ندرت اتفاق میافتد که از حرکت امام در دل شب، کسی بیدار شود.
این وصیتنامه چراغ بسیار روشنی است برای هدایت مسیر همه مسئولین به سمت اهداف اصلی نظام و مبنای اساسی حکومت دینی و مردمسالاری دینی.
امام به آرمان های بلند دیرینه و آرزوهای تحقق نیافتۀ مصلحان، احیاگران و دردمندان تاریخ – در قلمرو نظر و عمل – عینیت بخشید؛ از همین روی باید او را خاتم احیاگران و مصلحان تاریخ اسلام بلکه بشریت خواند.
به اعتقاد امام خمینی انسان می تواند در یک نماز حقیقی قلبش را جلوه گاه تجلّیات ربّانی کند: «تکبیرات افتتاحیه برای شهود تجلیّات است از ظاهر به باطن و از تجلیّات افعالی تا تجلّیات ذاتی ... و تکبیرات اختتامیه برای تجلیّات از باطن به ظاهر و از تجلیّات ذاتیه تا تجلیّات افعالیه است.»
امام در آن دوران خفقان باری که در زندان به سر می بردند، به وسیله برخی از افسران و سربازان مخلص و متعهدی که با ایشان سر و کار داشتند، توانستند ارتباط هایی با یاران و نزدیکان خود در بیرون از زندان برقرار سازند و پیام هایی با آنان رد و بدل کنند. امام به وسیله سربازان و نگهبانانی که شیفته شخصیت و عظمت امام شده بودند، پیام های شفاهی و گاهی کتبی به بیرون از زندان دادند و پاسخ گرفتند.
کلیه حقوق برای موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) محفوظ است.