زمانی که رژیم پهلوی میخواست مجلس مؤسسان را تأسیس کند به یک روحانی برای حضور در این مجلس نیاز داشت.
من هیچ وقت موقع خداحافظی قدرت ایستادن توی حیاط و دیدن خداحافظی خواهرهایم را با امام نداشتم،
امام متوجه شدند که من بشدت و بلند بلند گریه می کنم.
حضرت امام بی اندازه مقید بودند که ملت ایران و همه مسلمین با فکر، مدارج ترقی را طی کرده و احتیاج به خارج نداشته باشند.
درک و احساس حالت حضور قلب امام در نماز جالب و آموزنده بود.
اولین برخورد خصوصی من با امام روزی بود که سنم در حدود نوزده سال یا بیست سال بود.
یک روز در نجف به امام عرض کردم شنیده ام شما فرموده اید طلبه های قم نباید بیایند به نجف.
شبی همۀ علما در منزل آیت الله گلپایگانی جمع شده بودند.
افرادی که در طول حکومت طاغوت در قید و بند بودند، در پرتو نصایح امام دچار تحول شدند.
امام به قرآن و تلاوت آن و تدبّر در معانی دقیق آن علاقۀ فراوانی داشتند.
امام روزانه چندین نوبت قرآن می خوانند.
در ملاقاتی که با امام داشتم گزارشی از کار سازمان بازرسی کل کشور خدمت ایشان ارایه شد.
یکی از شبها در حرم مطهر امیرالمؤمنین(ع) جماعتی از دانشجویان مسلمان اروپا برای دیدار با امام آمده بودند
در نوروز 42 زمانی که قم کربلا شده بود، عدهای آمدند که امام منزلشان را ترک کنند
یکی از تجار ایرانی پول هنگفتی با خود به نجف آورده بود.
چاپ کتاب «مکاسب محرّمه» امام را یکی از شاگردانشان به عهده گرفت.
امام در عین حال که درس میدادند اما یک آن از مسایل ایران غافل نمیشدند.
به امام عرض کردم: «آقا این خبر شما را مضطرب کرده است؟»