محمد حسن دانایی با بیان اینکه شمس آل احمد در زمان حیات خود به شدت شیفته حضرت امام خمینی(س) بود گفت: شمس در سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی در اثر شیفتگی اش به امام و انقلاب وارد فعالیت های سیاسی شد و بدون اراده قبلی و به صورتی ناگهانی در نزدیکی کانون های قدرت قرارگرفت.
دوشنبه, ۰۹ تیر ۱۳۹۳ - ۱۱:۳۵
یکى از آقایان تلامذه در مقام اشکال مطلبى را به عنوان نقض فرمایش ایشان از محقق عراقى نقل کرد و گفت: آقاضیاء چنین مى گوید. امام فرمودند نگویید آقاضیاء، بگویید: آقاى آقاضیاءالدین. غرض آنکه آنقدر بر حفظ شئون و مقامات عالیۀ علماى اعلام مواظبت داشتند که حاضر نبودند از محقق بزرگ مرحوم آقاى آقاضیاءالدین عراقى به نحوۀ یاد شده تعبیر بشود.
چهارشنبه, ۰۴ تیر ۱۳۹۳ - ۱۶:۱
امام در یک مسأله گاهی اظهارنظر می کرد ولو برخلاف نظر همه یعنی همه یکچیز می گفتند امام هم یک چیز می گفت، امام وقتی که می گفت، همه احساس می کردند حق همین است.
چهارشنبه, ۰۴ تیر ۱۳۹۳ - ۱۵:۳۷
یادم می آید که از امام درباره نیت طواف سوال شد و از این بزرگوار پرسیدیم در آغاز طواف خاطرم نیست که نیت را قبل از شروع طواف ( حجرالاسود) کردم یا کمی جلوتر...
یکشنبه, ۰۱ تیر ۱۳۹۳ - ۱۶:۳۲
ما در زندان هم که بودیم، بعضی از افراد را که به خاطر مبارزات مسلحانه گرفته بودند مورد سؤال قرار می دادیم و متوجه می شدیم مبارزه شان از توزیع رساله آغاز شده است. مبارزین مسلمان، نقطه شروع و حلقه وصل شان به یکدیگر، رساله و عکس امام بود و تشکیلاتی با ضریب اطمینان بالا ایجاد کرده بود.
سه شنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۱:۳۲
امضای تفاهم نامه همکاری بین شورای عالی امور ایرانیان خارج از کشور و مجمع خیرین سلامت با حاشیه هایی از جمله ارائه خاطراتی از امام راحل توسط مشاور وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی همراه بود
سه شنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۳:۲۱
از چشمان نیمه باز امام حالت وداع دیدم. جلو اشک ها را نتوانستم بگیرم .به ایشان عرض کردم می خواهم به نماز جمعه بروم، پیامی برای مردم ندارید؟ فرمودند به مردم بگویید دعا کنند که خداوند من را بپذیرد
سه شنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۴:۳۳
آیت الله عراقچی گفت: ما دنبال امام یاد گرفته بودیم که باید از اخلاق حرف بزنیم. این اخلاق یک چیزی نیست که آدم آن را سرسری بگیرد. اگر طلبه متدین شد و فهمید چکار دارد می کند، دنبال انبیاء دارد قدم برمی دارد؛ حسابش جدا می شود. امام که این همه می بینید موفق بوده، چون مرد اخلاق بود و در زمان امامت شان هم صحبت که می کرد باز هم اخلاقی بود.
دوشنبه, ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۱۱:۲۹
ما بحمداللَّه گویندگان و نویسندگان خوب داریم. ما همه چیز داریم. من من غالباً فیلم هایی که خود ایرانیها درست می کنند به نظرم بهتر از دیگران است.
دوشنبه, ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۱۱:۸
امام فرمودند: مدتی است که یک چیزی مرا رنج می دهد و الآن هم گفتم که اعلام بکنند من از اینکه عکسم و اسمم در این روزنامه ها باشد و در رادیو و تلویزیون باشد و تکرار بشود بدم می آید، اینها ضد تبلیغ است
سه شنبه, ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۱۴:۳۷
امام که آمد و بعد از مدتی شروع به پرداخت شهریه کردند، این فرهنگ را از بین بردند و به همه بالسویه شهریه می داد. هیچ فرقی بین ملیت ها قائل نشدند. این ابتکار امام تحول بزرگی را در حوزه نجف پدید آورد و موجب ارج و قرب و عزت امام و دفتر امام شد
یکشنبه, ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۹:۲۰
برگی از خاطرات سید مهدی طاهری خرم آبادی
جذابیتی که امام خمینی بر روح حساس من داشت، هنوز هم در خود حس می کنم. آن زمان تمام محاسن ایشان سفید نشده بود. امام در مدرسه آیت الله بروجردی نجف اشرف نماز مغرب و عشا را به جماعت اقامه میکرد و طلاب مدرسه و فضلا به ایشان اقتدا می نمودند...
سه شنبه, ۰۹ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۱۰:۰
گاهى میان استاد و شاگرد در حوزه ها شوخى و عبارات طنزآمیز گفته مى شود. شاگرد نیز بدش نمى آید که استاد یک چیزى به او بگوید یا بیندازد. بیان چنین مزاحى به ویژه از جانب امام مطلوب واقع مى شد، زیرا امام خیلى مهذب و اهل تزکیه بودند
سه شنبه, ۰۲ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۱۱:۷
وقتی که امام در نجف مستقر شد و درس و بحث را شروع کرد جوی درست کرده بودند که حتی ماها نیز به درس امام نمی رفتیم و تا مدت ها دوری می کردیم ، اما چیزی از امام دیدم که مرید او شدم . ایام زیارت ابا عبدالله الحسین علیه السلام که همه برای زیارت به کربلا می روند ، من هم به کربلا رفته بودم...
دوشنبه, ۰۱ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۱۴:۳
در آن روزیکی از مداحان اجازه گرفت و شروع کرد به خواندن قصیده ای در باره ی حضرت زهرا س تا رسید به بیتی که برای بالا بردن مقام حضرت زهرا بوی تحقیر بعضی از انبیاء عظام از آن استشمام می شد در حالی که جمعیت سر و پا گوش بودند حضرت امام قبل از آنکه جمله تمام شود با لحنی تند فریاد زدند : آقا این چه حرفهایی است می خوانید؟!
دوشنبه, ۰۱ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۱۳:۵۲
حرف هایی داشتم اما گذاشتم او سخن بگوید. مارکز کم حرف بود و به نظرم از ادبیات ما اطلاع چندانی نداشت. وی حضور گرم و مغتنمی داشت و بسیار مودب بود. می گفت ماه هایی از سال را میهمان کاسترو است ولی به گمانم گفت که زندگی اش در مکزیک مستقر است. آخر الامر چند عکس به یادگار گرفتیم که نمی دانم کجاست
یکشنبه, ۳۱ فروردين ۱۳۹۳ - ۸:۱۴
بعد از ترور شهید مطهری و دیگر بزرگان به این فکر افتادیم که گروه فرقان را شناسایی و دستگیر نماییم و موفق شدیم در یک شب 15 خانه تیمی از جمله خانه ای که گودرزی در آن بود شناسائی کنیم گروه فرقان خیلی مقاومت می کردند اما پس از درگیری و مجروح شدن گودرزی دستگیر شدند و آنها را به اوین آوردیم و سپس آنها را محاکمه کردیم
شنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۳ - ۸:۱۰
هر وقت امام ناراحتى پیدا مى کرد در جستجوى علت بودیم و طبیب اصولاً باید دنبال علت بگردد. یک روز با خبر شدم که امام درد قفسه پیدا کرده؛ روز های بعد متوجه شدم که امام در حال خواندن نامه یک مادر شهید تحت تأثیر عاطفى شدید قرار گرفته و همان باعث شد که ایشان درد قفسه صدرى و درد قلبى بگیرند
پنجشنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۳ - ۱۰:۱۷
احمد آقا آمد و جریان مذاکرات اعضای شورای نگهبان با امام را [درباره رد صلاحیت آقایان خلخالی و موسوی تبریزی ] گفت و اینکه امام به آنها گفته اند، در هر موردی که تشخیص بدهند به ضرر انقلاب است ، دخالت می کنند
شنبه, ۲۳ فروردين ۱۳۹۳ - ۱۵:۱۵
امام خمینی در سخنرانی مشهورشان ، ضمن صحبت از ماجرای جنایت بار فیضیه وقتی می خواستند از سرهنگ مولوی نام ببرند، فرمودند: آن مردک آمد در مدرسه فیضیه حالا اسمش را نمی برم. آن وقت که دستور دادم گوش هایش را ببرند، آن وقت اسمش را می برم
شنبه, ۲۳ فروردين ۱۳۹۳ - ۱۰:۴۱
روزی به آقای (آیت الله) خامنه ای گفتم : بیاید نظر حضرت امام را در مورد موسیقی مقداری توجیه کنیم . به این شکل که بگوئیم امام به جهت مصلحتی که احساس کردند حکم به حلیت این قیبل موسیقی ها دادند ایشان گفت: نه زیرا من با جدیت و دقتی که از امام در فقه سراغ دارم نمی شود گفت که امام نظر واقعی اش غیر از نظر فتوایش بوده است
شنبه, ۲۳ فروردين ۱۳۹۳ - ۸:۸
یادم هست پس از آنکه امام از زندان آمده بودند و درسها را شروع کردند یک روز بعد از درس به منزل ایشان رفتم و اشکال درسی را خدمتتشان عرض کردم ولی دیدم که امام جواب ندادند بلند شدم و آمدم بیرون و خیلی ناراحت بودم که چطور امروز امام به اشتباه من جواب ندادند...
دوشنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۳ - ۱۲:۸
در آخرین مرحله عملیات فتح المبین دشمن فشار زیادی آورده بود و عموم نیروها خسته بودند و دیدیم با این انگیزه نمی شود کار کرد تدبیری که به ذهن ما خطور کرد این بود که گفتیم: شما را می خواهیم ببریم پیش امام ...
شنبه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۳ - ۹:۲۸
تو در اصل وطن منی، نه به واسطه اینکه اتوبانی به نام تو شرق را به غرب وصل می کند
پنجشنبه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۳ - ۱۰:۱۱
در سال 1360 چند نفر از دانشمندان شوروی به ریاست پروفسور گانکوفسکی به ایران آمده و برای مصاحبه به منزل اینجانب آمدند...
شنبه, ۰۹ فروردين ۱۳۹۳ - ۸:۴۰
در روزگارى که در حوزه همه به فکر چاپ کردن رساله عملیه، زیاد شدن سهم امام و شهریه بودند، امام به گونه اى دیگر رفتار مى کردند
سه شنبه, ۲۰ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۵:۳۳
کم کم کارمان وسعت پیدا کرد و جایمان تنگ شد. منزلی در نزدیکی منزل امام در قم به نام آقای واحدی خریدیم. پول آن را با التماس از این و آن تهیه کردیم. زیرا آقای پسندیده تا از کم و کیف قضیه مطلع نمی شدند پول نمی دادند و مطلب را هم که نمی شد بگویی. این منزل دست و بالمان را باز کرد...
سه شنبه, ۲۰ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۵:۳۰
امام گفتند: فاطی! نیستی! صبح پیش از آفتاب که من قدم می زنم، نمی دانی که این درخت چقدر قشنگ است
سه شنبه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۵:۵
در جریان ملاقات هایی که با امام می شد شخصی خیلی نگران و مضطرب خود را به من رساند و گفت: من کمی آشنا به علوم غریبه هستم و خبردار شدم که آقای خمینی را سحر کرده اند و ایشان همین روزها مثل شمع آب خواهند شد من می خواهم سحر را باطل کنم و یک دستور العملی و دعایی به امام بدهم
سه شنبه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۲ - ۸:۳۰
فرزند آن مرجع تقلید به من گفت که پدرشان هم نظرش این است که امام با این ملاقات موافقت کنند. من عرض کردم این مطلب را به امام می رسانم. وقتی مسأله را خدمت امام عرض کردم لبخندی زده، فرمودند: «من که هیچوقت طالب ملاقات با اینها نبودم، با آنها ملاقات نمی کنم
دوشنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۲ - ۹:۰