سه شنبه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۰:۰
پنجشنبه, ۰۵ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۵:۴۵
فرازی از مقاله خانم گل بهرام ژیبیسین، از روزنامه نگاران مسلمان و فعال قزاقستان
وقتى که براى زیارت امام رضا یکى از اخلاف و فرزند زادگان مستقیم حضرت محمد (ص) به طرف مشهد حرکت کردیم، در یک اتوبوس با مردم بوسنى بودیم و فرصت داشتیم آوازهاى آنان را که بیشتر به دین تعلق داشت، بشنویم.
چهارشنبه, ۰۴ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۱:۲۸
مصاحبه مجله حضور با دکتر مولانا آلونتو
همسرم در سال 1989 م. (1368 هـ.ش.) به ایران آمد و به دیدار امام ـ که در آن زمان به شدت بیمار بودند ـ و سپس به زیارت امام رضا(ع) رفت و برای داشتن فرزند دعا کرد
چهارشنبه, ۰۴ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۱:۷
حجت الاسلام والمسلمین محمد علی انصاری
از برنامه های امام قدم زدن و پیاده روی روزانه به مدّت حدود چهل دقیقه تا یک ساعت بود.
دوشنبه, ۰۵ مرداد ۱۳۹۴ - ۸:۱۳
آیت الله سید علی خامنه ای
حضرت امام در قم هنگام درس گفتن روی زمین می نشستند و درس می گفتند.
دوشنبه, ۰۸ تیر ۱۳۹۴ - ۱۱:۱۴
آیت الله سید علی خامنه ای
یک خانمی در تبریز به من گفت که پسر من در دست عراقیها اسیر بوده است.
یکشنبه, ۰۷ تیر ۱۳۹۴ - ۱۱:۱۴
آیت الله خامنه ای:
ما گاهی برای شکایت و درد دل خدمت امام می رفتیم، اما آقای بهشتی هیچ وقت نزد امام شکوه نمی کرد.
شنبه, ۰۶ تیر ۱۳۹۴ - ۱۱:۱۴
حجةالاسلام و المسلمین مجتبی رودباری:
حضرت امام(س) با آن کهولت سن و ضعف حتی در ایامی که ماه مبارک، مصادف با گرمای سوزان در روزهای بلند تابستان بود، مقیّد به انجام نافله مغرب و عشا بودند
دوشنبه, ۰۱ تیر ۱۳۹۴ - ۱۱:۱۴
امام عظیم الشأن همیشه از اسراف، دلبستگی به زخارف دنیا و دوری از ساده زیستی و زی طلبگی رنج می بردند. بارها با آن حال رنجوری که داشتند، متوجه می شدم که در سرمای زمستان راه نسبتاً طولانی را در برف طی کرده اند و برای اینکه به ما انجام کاری را نگفته باشند، خود برای خاموش کردن یک چراغ اقدام کرده اند، با خاموش شدن چراغ حیاط متوجه می شدیم که ایشان در حیاط هستند.
چهارشنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۴ - ۱:۳۲
خاطرات آیت الله عبایی خراسانی از دوران تدریس حضرت امام خمینی (س)
شاگردان امام در مسجد سلماسى جا نمى شدند و کسانى که یک مقدار دیر مى آمدند با کمال فشردگى مى نشستند؛ طورى که رعایت حرمت فاصله بین استاد و شاگرد نمى شد و مجبور مى شدند نزدیک حضرت امام قرار بگیرند. همینطور بعضى ها بیرون مى نشستند. پسر مرحوم آیت اللّه بروجردى، آقا محمدحسن تقاضا کرده بودند که آقا درسهایشان را بیاورند مسجد اعظم؛ با تقاضاى ایشان که متولى مسجد اعظم بود حضرت امام درسشان به آنجا منتقل شد.
سه شنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۵:۲۳
خاطره ای از نوه حضرت امام خمینی (س)؛
پس از اینکه سخنرانی امام تمام شد جمعیت بلند شدند و شروع کردند به شعار دادن. بار اول می گفتند «خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار» آقا هم گوش می کردند به تدریج شعار عوض شد و شعار دادند: «روح منی خمینی، بت شکنی خمینی» تا این شعار شروع شد آقا صدای تلویزیون را با کنترلی که در دست داشتند کم کردند ولی هنوز جمعیت شعار می داد.
شنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۱:۴۴
خاطرات آیت الله احمد صابری همانی از دوران تلمذ نزد حضرت امام(س)
با نهایت اشتیاق و علاقه در درس اخلاق و یا عرفان ایشان امام اولین بار شرکت نمودم. آن موقع طلبه اى جوان، ولى مستعد براى اخذ مطالب بودم. مطلبى که امام ـ قدس سره ـ آن روز فرمودند به قدرى براى من جالب بود که هنوز در مغز و دلم بعد از چهل و چند سال تازه است. مطلب این بود: «بیده ملکوت کل شىءٍ» ما خیال مى کنیم چیزى هستیم؛ ولى هیچ نیستیم، هر چه هست از خدا است.
یکشنبه, ۰۹ فروردين ۱۳۹۴ - ۸:۴۸
به نقل از دکتر ابراهیمی دینانی:
استاد خطاب به آن شخص فرمودند: خیلی خوب حرف های ما را نوشته ای اما یک «إن قلتی» حاشیه ای بر آن ننوشته ای. آن مرد گفت: خوب نتوانستم اشکال پیدا کنم. استاد فرمودند: تا آنجایی که می شد باید یک ان قلتی بزنی اگر اشکال هم نبود تا جایی که بی ادبی نبود حداقل یک فحش می دادی. (به شوخی و مزاح فرمودند).
پنجشنبه, ۰۶ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۱:۴۴
امام در دو سه روز اولی که از پاریس تشریف آورده بودند فرموده بودند: «من متأثرم که در این چند روز که به ایران آمده ام هنوز به زیارت حضرت عبدالعظیم(ع) موفق نشده ام».
یکشنبه, ۱۹ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۳:۵۲
نیمه شب تا سحرگاهان، شیفتگان و عاشقان امام عزیز بعد از تمیز کردن و شستن کف خیابانها، آنها را با بهترین، الوان ترین و زیباترین گلها، گل آرایی و تزیین کردند. ما هم با آمبولانس بزرگی که مجهز به دستگاههای مختلف پزشکی منجمله دستگاه نوار قلبی بود، بعد از طی مسیر خیابانهای زیبا و پرطراوت به فرودگاه مهرآباد رسیدیم. برنامه هر فرد و هر تیم پزشکی مشخص بود و برنامه آمبولانس ما هم این بود که در معیت حضرت امام از فرودگاه تا بهشت زهرا باشیم.
شنبه, ۱۱ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۵:۵۹
خاطرات آیت الله سید عباس میریونسی از دوران تلمذ نزد امام خمینی؛
ایشان خود بسیار منظم بودند و مایل بودند دیگران هم منظم باشند. روزىدر مسجد سلماسى خطاب به شاگردان فرمودند: «من به کسى نمى گویم به درس من بیاید؛ ولى اگر مى خواهید بیایید منظم باشید. شما اگر وقت شناس و منظم باشید باید تمامتان جلو در این مسجد به هم برسید چون مسافت منزل تا اینجا را هم باید حساب کنید...».
سه شنبه, ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۶:۳۵
گوشه ای از خاطرات حجت الاسلام مسیح بروجردی از پدربزرگ گرامی شان:
روز بعد هم خدمت آقا بودم با همان لباس سفید. این بار طوری بالای سر ایشان ایستاده بودم که مرا نبینند. آقای دکتر طباطبایی هم کنار آقا ایستاده بود و داشت سرم دست ایشان را درست می کرد. به ظاهر حال آقا نسبت به روز قبل بهتر شده بود. در همین لحظه نگاه امام به من افتاد و به دنبال آن آقای طباطبایی به شوخی گفت: آقا مسیح هم یواش یواش دارد دکتری یاد می گیرد.
یکشنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۳ - ۱۶:۴۲
وقتی نظر امام را شنیدم، پرسیدم: «آقا! شما حاضرید صبح ها در خدمتتان باشم و با هم راه برویم؟ نیم ساعت – یک ساعت قدم بزنیم و بعد هم برگردیم؟» ایشان فرمودند: کار خوبی است.
یکشنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۳ - ۱۰:۳۷
حضرات یکی پس از دیگری صحبت کردند و جواب شنیدند تا نوبت حقیر رسید. مقداری با خجالت و اضطراب شروع به صحبت کردم. رشته بحث رسیده بود به جریان استصحاب در موضوعی که اثر مترتب بر آن به تنهایی نبود. اشکال اصل مشیت را مطرح کردم. دیدم آنچنان معظم له که خداوند بر عزتش در دنیا و در ملأ اعلی بیفزاید، با طراوت و نشاط و تبسم و چهره نورانی و محبت وصف ناشدنی، با من روبرو شدند که آناً ذهنیت من متحول شد.
شنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۳ - ۱۵:۳۱
خاطرات علامه جعفری از حضور در درس امام
به یاد دارم بحث در این مسأله بیش از یک ساعت طول کشید. یکی از جالب ترین خاطره ها در همان روز این بود که ما طلبه ها در بحث و گفتگو داد و فریاد زیاد می کردیم؛ ولی ایشان با کمال متانت و شکیبایی به حل و نقض و استدلال می پرداختند و همان روز همۀ طلبه ها را برای صرف ناهار نگاه داشتند.
سه شنبه, ۰۹ دی ۱۳۹۳ - ۱۵:۵
به طور کلّی امام خمینی رحمةالله علیه به همان اندازه که نظم و نظافت و بهداشت فردی و محیطی را واقعاً در حدّ اعلا رعایت می کردند، از افراط در این امور به صورتی که تبدیل به بیماری وسواس شود یا زندگی روزمرّه را به کام انسان تلخ کند و در کوچه و خیابان برای او عسر و حرج و مشقّت به وجود آورد، شدیداً پرهیز و پروا داشتند و جدّاً نهی می کردند.
شنبه, ۰۶ دی ۱۳۹۳ - ۱۴:۳۵
خاطره ای از آیت الله محمد هادی معرفت:
امام می فرمودند مسائل فقهی را شما در بازار حل کنید. آنجا مسأله را طرح و مورد بررسی قرار دهید، نه در مدرسه و پشت درهای بسته و دور از جامعه. زیرا فقه مسائل علمی مربوط به عمل روزمره است. شما ببینید واقعیات و نیازهای جامعه چیست؟ و تا چه اندازه حل این مسائل برای جامعه ضروری است... فقه اسلام برای اجتماع است. این روش امام یک جهش در شیوه فقه بود و آثار مثبت بسیاری داشت.
یکشنبه, ۰۹ آذر ۱۳۹۳ - ۱۵:۳۴
امام مرا خواستند و فرمودند که من برنامه ها را دیدم، مجموعاً خوب بود، اما دو تذکر دارم. یکی اینکه سعی کنید مبالغه نکنید و دروغ هم نگویید. حقیقت را بگویید و اضافه هم نگویید. همان حقیقت تأثیر خودش را دارد. دوم اینکه در برنامه ها فحاشی نکنید. به عرض ایشان رساندم که بنای ما حتی الامکان همین است.
شنبه, ۰۸ آذر ۱۳۹۳ - ۱۱:۵۴
آیت الله صادق خلخالی در خاطراتش می نویسد: امام در درس فقه و اصول بى اندازه نوآور بود. مخصوصاً در اصول که ایشان با کمال احترام مطالب مرحوم نائینى(ره) و فتاوى آقا شیخ محمد حسین کمپانى را رد مى کردند و به جاى مطالب آنها مطالب دیگرى بیان مى کردند. در فقه خط مشى ایشان، مانند خط مشى آقاى بروجردى بود، چون ایشان در درس آقاى بروجردى حاضر مى شدند و درس مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائرى را نیز رفته بودند.
دوشنبه, ۰۳ آذر ۱۳۹۳ - ۱۰:۳۰
به مناسبت 23 مهر سالروز ورود امام به نجف اشرف؛
حضرت امام وقتی که به خان نص وارد شدند نماز ظهر را در آنجا اقامه کردند. سپس یکی از طلاب به عنوان خیر مقدم سخنرانی کرده و اشعاری را در تجلیل از آن بزرگوار خواند. سپس آن بزرگوار از همه استقبال کنندگان تشکر فرمودند. آقای شیخ نصرالله خلخالی خانه ای را در حوالی شارع الرسول جهت اقامت امام اجاره کرده بودند. آن حضرت در بدو ورودشان به نجف به زیارت حرم مطهر حضرت امیر(ع) شتافته و سپس در آن خانه اقامت کردند.
چهارشنبه, ۲۳ مهر ۱۳۹۳ - ۱۵:۱۳
آن موقع با اینکه حضرت آیت اللّه گلپایگانى و حضرت آیت اللّه مرعشى نجفى ـرحمةاللّه علیه ـ بودند و آقاى اراکى هم در مدرسۀ فیضیه تدریس مى کردند و بعضى از علماى دیگر هم بودند که درس خارج مى گفتند، اما درس حضرت امام جورى بود که برترى نسبت به همۀ درسهاى خارج داشت. ایشان منحصر به فرد در شهامت و در مدیریت بودند در تدریس هم منحصر به فرد بودند.
یکشنبه, ۱۶ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۲:۳۲
توفیق زیارت بعدی آن حضرت را در مدرسه علوی داشتم. چند روز بعد از 22 بهمن که هنوز امام در مدرسه علوی مستقر بودند و در واقع مهمان مؤسسه فرهنگی علوی بودند. از راه لطف یک روز اجازه دادند تا جمعی از فارغ التحصیلان و معلمان مدارس وابسته به آن مؤسسه خدمتشان برسیم و از نزدیک زیارتشان کنیم.
شنبه, ۰۱ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۴:۳۸
حضرت امام در صحنه های گوناگون که انسانهای عادی خویش را محور و مرکز مسائل معرفی می کنند، از این کار پرهیز کرده اند. گاهی ملت را متوجه خداوند متعال کرده اند، و گاهی ملت مسلمان و مبارز را محور قرار داده اند و حتی در مواردی افراد دیگر را معرفی کرده اند.
چهارشنبه, ۲۵ تیر ۱۳۹۳ - ۱۰:۵۰
پس از فوت مرحوم آقای بروجردی تا مدتها امام راضی نبودند رساله بدهند با اینکه ما بارها از ایشان خواهش می کردیم و می گفتیم آقا زن و بچه های ما مقلد شما هستند و شما رساله ندارید آنها رساله می خواهند. می فرمود: «بگذارید در حوزه، من یک مدرس باشم».
جمعه, ۲۰ تیر ۱۳۹۳ - ۱۳:۳۸