یکشنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۰:۲
یکی از پاسداران بیت به تازگی از شهرستان آمده بود و از نزدیک امام را ندیده بود و نمی شناخت تا اینکه روزی به در خانه ایشان می رود...
شنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۹ - ۷:۴۳
چهارشنبه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۳:۴۲
چهارشنبه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۲:۵۲
محمدتقی رضایی کوپایی که مدتی طولانی افتخار پاسداری از بیت و دفتر امام را بر عهده داشته است، به این پرسش که آیا امام از وضع مردم و مشکلات کشور خبر داشته، پاسخ داده است.
چهارشنبه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۱:۲
ما پس از سه ماه از انجام عملیات «والفجر یک» به علت مسائل خاصی که در عملیاتهای قبل داشتیم، با شیوه های جدیدی در عملیاتهای والفجر 2 و 3 حضور پیدا کردیم. دو عملیات فوق الذکر از حیث اهمیت و حضور خداوند متعال در آن به صورتی بود ...
سه شنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۹ - ۹:۵۰
سه شنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۹ - ۹:۳۶
من در جوانی می خواستم مشرَّف شوم حضرت عبدالعظیم؛ یک نفر واعظ خیلی مقتدر، خیلی واعظ اما به اسلام خیلی کار نداشت...
یکشنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۵:۲۱
خبر شهادت مصطفی را حاج آقای جلالی به امام داده بود. آقای جلالی گفت امام پیغام دادند که آقای پیشوایی را پیش من بیاورید. به نظرم بعد از چهلم مصطفی بود، گروهی شدیم و به جماران رفتیم. بنده، حاج خانم، حاج آقا جلالی و خانم ایشان، حاج آقا مسافری و ...
یکشنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۳:۴
مرحوم آیت الله محمدرضا توسلی، مسئول دفتر و یار دیرین حضرت امام در خاطرات خود درباره روزهای ورود امام به قم خاطراتی را بیان داشتند که: بعد از انقلاب حضرت امام دو نوع ملاقات داشتند. یک نوع ملاقاتهای جمعی بود که در ابتدا در مدرسه فیضیه انجام می گرفت. چون اوایل ورود امام از تمام شهر های ایران ...
یکشنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۳:۳
در مواقعی که امام رابه مدرسه فیضیه می بردیم، از خیابان رد می شدیم و وقتی آقا از ماشین پیاده می شدند جمعیت می ریختند و به عنوان تبرک به امام دست می کشیدند. جمعیت فشار می آورد و گاهی افراد که می خواستند به امام دست بکشند به عمامه ایشان می خوردند...
یکشنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۹ - ۶:۵۴
شنبه, ۰۹ اسفند ۱۳۹۹ - ۹:۳۱
از پاسداران بیت حضرت امام نقل می کند: در شهادت آیت الله مفتح امام با ماشین آمدند در میان هزاران جمعیتی که بدن این شهید را تشییع می کردند. مردم از شدت علاقه به حدی دور امام ریختند که سقف ماشین می خواست خراب بشود...
جمعه, ۰۸ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۱:۳۷
آزاده ای نقل کرد: به ما اطلاع دادند که قرار است یکی از دولتمردان عراق به اردوگاه برای سخنرانی بیاید. او وقتی در بین سخنانش نام امام خمینی را می برد، بچه ها سه تا صلوات بلند می فرستادند...
جمعه, ۰۸ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۰:۵۵
چهارشنبه, ۰۶ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۴:۴۴
سه شنبه, ۰۵ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۲:۳
برخورد هوشمندانه امام با عملکرد رهبران خائن ساف نمونه ای کم نظیر از مواضع روشن و آزاد ایشان در قبال سرنوشت ملت فلسطین بود...
دوشنبه, ۰۴ اسفند ۱۳۹۹ - ۹:۹
شنبه, ۰۲ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۴:۳۹
آیت الله محمد مومن در خاطره ای از امام به بیان علت تاکید ایشان بر خواندن زیارت رجبیه پرداخته است.
پنجشنبه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۱:۱۰
چهارشنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۳:۳۰
یکشنبه, ۲۶ بهمن ۱۳۹۹ - ۹:۲۰
سه شنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۱:۴۵
شنبه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۳:۴۷
سه شنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۹:۰
دوشنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۹ - ۹:۵۴
شنبه, ۱۱ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۲:۲۱
چهارشنبه, ۰۸ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۲:۳۱

با فراهم شدن بازگشت امام خمینی (س) به ایران و پایان ۱۴ سال دوری ایشان از کشور، باید محل سکونتی برای بنیانگذار و رهبر انقلاب اسلامی انتخاب می شد .اولین و مهمترین موضوعی که می بایست مشخص می شد، مکان و جایگاه کمیته استقبال بود تا هم برای آمدن امام و استقرار در آن آماده می شد و هم کمیته استقبال، فعالیت های خود را در آن آغاز می کرد، به همین دلیل، از طریق حاج احمد آقا با حضرت امام در پاریس، تماس گرفته شد تا نظر ایشان برای تعیین مکان کمیته استقبال مشخص شود. امام معیارهایی را ارائه دادند مبنی بر این که مکان استقرار امام در یکی از نقاط مردمی تهران و مرکز مبارزه واقع باشد و در محلات شمال شهر یا دور از مرکز تهران نباشد و متعلق به شخص و مالک خاصی نباشد و جنبه عمومی و مردمی داشته باشد. طبیعتاً مکان دولتی هم نمی توانست باشد و می بایست نوع فعالیت هایی که در این مرکز وجود دارد، با اهداف نهضت اسلامی نزدیکی داشته باشد.
با توجه به معیارهایی حضرت امام چندین مرکز به ایشان پیشنهاد شد؛ از جمله مدرسه علوی. در نهایت، حضرت امام، در ابتدای امر و برای اولین مکان اقامت خودشان پس از بازگشت از پاریس، مدرسه رفاه را برگزیدند؛ چراکه اولاً مدرسه رفاه، در خیابان ایران و نزدیک میدان بهارستان قرار داشت که در قلب تهران و از بهترین محلات بود. ثانیاً این مکان در مالکیت شخص خاصی قرار نداشت و آن را جمعی از نیروهای متدین
چهارشنبه, ۰۸ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۲:۱۶

اعلان بستن فرودگاه مهرآباد و به تأخیر افتادن بازگشت امام به وطن، موج تازه ای از تظاهرات و اعتصابهای گسترده از جمله راهپیمایی شکوهمند و پرجوش و خروش ۲۸ صفر را به همراه آورد. شعارهایی که مردم در راهپیمایی ۲۸ صفر (۷ بهمن ۱۳۵۷) و تظاهرات پراکنده دیگر مطرح می کردند، از جمله شعار «وای به حالت بختیار، اگر فردا امام نیاد، اگر فردا امام نیاد، مسلسلها بیرون میاد» و یا «وای اگر خمینی حکم جهادم دهد ـ ارتش دنیا نتواند که جوابم دهد» به خوبی روحیه مردم را در به مبارزه طلبیدن دشمن را نشان می داد. در این اوضاع و احوال، فکر تحصّن اعتراضی روحانیان مبارز دانشگاه تهران (در تاریخ ۸ بهمن ۱۳۵۷)، در جمع ما مطرح و در همان لحظات اولیه با شرکت دهها نفر از روحانیان که بعداً تعداد آنها به صدها نفر رسید، به سرعت شکل اجرایی گرفت. مردم در حمایت از این تحصن به سوی دانشگاه به حرکت درآمدند و وقتی از سوی نیروهای نظامی مستقر در میدان انقلاب(۲۴ اسفند)، متوقف شدند، شروع به درگیری و مقابله کردند که این کار در چند نوبت انجام شد. ولی سخت ترین درگیری در بعد از ظهر اولین روز تحصن روی داد که در نتیجۀ آن، عده زیادی شهید و مجروح شدند و مردم جنازه شهداء را به دانشگاه آوردند و در خیابانها گرداندند
چهارشنبه, ۰۸ بهمن ۱۳۹۹ - ۹:۹
بعضی از سیاسیون جبهه ملی در داخل این احتمال را می دانند که اگر بختیار استعفا می کرد و خدمت امام می رفت و می گفت که من این کارها را کردم، امام می گفتند که برو دولت خودت را تشکیل بده تا شرایط دولت انتقالی فراهم بشود. یعنی از امام مهلت می گرفت. منتها این بار مشروعیتش از ناحیه امام بود و برخی از اعضای شورای انقلاب نیز در دولت او شرکت می کردند. احتمالاً همین مطلب باعث مخالفت بعضی از آقایان در تهران با سفر بختیار به پاریس شده بود.
سه شنبه, ۰۷ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۰:۱۲