مجله کودک 31 صفحه 26
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 31 صفحه 26

سر و گوش آب دادن در سالهای بسیار دور، یعنی زمانی که جنگجویان با شمشیر و کمان و گرز می­جنگیدند و از اسلحه­های گرم یعنی توپ و تفنگ و تانک خبری نبود، برای محافظت از جان و مال خود قلعه­های محکمی می­ساختند که معمولاً این قلعه­ها در جاهای بلند قرار داشت و اطراف آن را دیوارهایی با ارتفاع ده تا بیست متر محافظت می­کرد. قلعه­ها، برج­ها و باروها و پله­ها و راهروهای باریک و پرپیچ و خمی داشتند که جنگجویان از آن پله­ها بالا می­رفتند و در برج­ها و باروها پناه می­گرفتند و از داخل سوراخهایی که داشت، به سوی مهاجمان تیراندازی می­کردند. این قلعه­ها درهای بزرگ و سنگینی از جنس آهن و یا سنگ داشتند که وقتی بسته می­شد، هیچ کس نمی­توانست به راحتی آن را باز کند و وارد قلعه شود. درون قلعه اتاقهای متعددی وجود داشت که بعضی از آنها مخصوص استراحت جنگجویان و بعضی مخصوص ذخیره و نگهداری مواد غذایی بود. همچنین آب مصرفی ساکنان قلعه به وسیلۀ قنات تامین می­شد. قنات، جریان آب زیرزمینی بود که درست وسط قلعه به سطح زمین هدایت می­شد تا همه بتوانند از آن استفاده کنند. بسیار پیش می­آمد که افراد قلعه برای چندین روز در محاصرۀ دشمن می­ماندند و نمی­توانستند از قلعه خارج شوند؛ به همین دلیل هم وجود آب و ذخیرۀ غذایی بسیار اهمیت داشت. وقتی مهاجمان قصد حمله به قلعه را داشتند و به هیچ ترتیبی نمی­توانستند از اوضاع داخل قلعه خبردار شوند، فرمانده، یک یا چند نفر از افراد قوی، زرنگ

مجلات دوست کودکانمجله کودک 31صفحه 26