مجله نوجوان 98 صفحه 11
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 98 صفحه 11

که یک حادثه رانندگی روی داده است و به این صورت که فوراً به پلیس تلفن می کند و تقاضا می کند مأمورین به آن محل بیایند و بعد با هیجان زیاد و در حالی که وانمود می کند حالش بسیار منقلب شده با صدایی که از نگرانی می لرزد حادثه را برای مأمورین شرح می دهد که چطور در حالی که داشته از خیابان عبور می کرده مردی که تلو تلو می خورده و حال طبیعی نداشته یک مرتبه جلوی اتومبیل او پریده است و او هم بلافاصله با تمام قدرت پایش را روی ترمز فشار داده ولی اتومبیل چند متری به جلو کشیده شده و حادثه ای که نباید رخ دهد ، روی داده است . این اساس داستاناست که باید روی آن کار کنم و آن را بپردازیم و به صورت فیلمنامه در آورم . روسلی با دقت به حرفهای ترنت گوش می داد و در حالی که پیپ می کشید سرش را به نشانه تأیید تکان داد و پس از اتمام سخنان او از جای برخاست و گفت : ایده بسیار عالی است فیلمنامه جالبی خواهد شد . و بعد دست در کیف خود کرد و چکی به مبلغ بیست هزار دلار که قبلاً آماده کرده بود از آن بیرون آورد به ترنت داد و افزود : خیلی متشکرم اطمینان دارم که فیلم بی نظیری خواهد شد . خواهش می کنم خلاصه آن را هم کتباً برایم بفرستید . تصور می کنم تا فردا آماده شود . در همین حین پیش خدمت آمد و اطلاع داد که پای تلفن او را می خواهند روسلی عذرخواهی کرد و به طرف تلفن رفت و پس از دقیقه ای با عجله برگشت و به ترنت گفت : خیلی معذرت می خواهم کاری پیش آمده است که ناچارم فوراً بروم . در ضمن اگر اتومبیل شما در نزدیکی اینجا نیست من شما را با اتومبیل خودم برسانم . ترنت از جای خود نیم خیز شد و گفت اشکالی ندارد می توانید بروید من هم تا دم اتومبیل پیاده روی می کنم ، هوا بسیار خوب است . روسلی در حالی که داشت می رفت و خداحافظی می کرد اشاره به لیوانهای روی میز کرد و گفت : خواهش می کنم از خودتان پذیرایی کنید و لیوانتان را دست نخورده نگذارید . روز بعد آقای لاینو سرمایه دار معروف و شوهر سابق خانم بریتا لوند ستاره مشهور سینما پس از صرف صبحانه در تراس یکی از هتلهای لوکارنو نشسته بود . پیپ کوچکی را روشن کرده و گوشۀ لبش گذاشته بود و آهسته آن را دود می کرد و در همین حال یکی از روزنامه های صبح را به دقت مطالعه می کرد خبر این روزنامه از نظر او خیلی جالب بود . دیشب طی یک حادثه ناگوار رانندگی که در خیابان کانوری روی داد نویسنده معروف ادگار ترنت کشته شد . پلیس هنگامی که از واقعه مطلع شد که راننده اتومبیل با تلفن شرح حادثه را گزارش داده بود . زمانی که مأمورین به محل حادثه رسیدند بلافاصله جسد را مورد معاینه قرار داده و مشخص شده بود که مقتول در حالت عادی نبوده و چیزی شبیه به داروی خواب آور آن هم به مقدار زیاد استفاده کرده است . به همین علت در حالت از خود بی خود بودن یک مرتبه خود را جلوی اتومبیل انداخته و راننده اتومبیل با آن که به سرعت ترمز کرده او را زیر گرفته است . در جیب مقتول چیزی به مبلغ بیست هزار دلار به دست آمده چک مزبور به حواله بانکی سه ماهه بوده که منحل شده و معلوم نیست چه کسی این چک را به مقتول داده و راننده این اتومبیل کسی نیست جز سرمایه دار و صاحب کارخانجات معروف جیوانی لاینو که خودش بلافاصله پس از حادثه پلیس را در جریان امر قرار داده لاینو سابقاً همسر ستاره معروف سینما بریتا لوند بوده و هم اکنون برای شرکت در فستیوال فیلم در لوکارنو اقامت دارد . این حادثه زمانی روی داد . . . لاینو خبر را تا این جا خواند و حس کرد که سایه ای روی روزنامه اش افتاد . وقتی سرش را بلند کرد دید دو نفر بالای سر او ایستاده اند و به او نگاه می کنند. یکی از آنان بی مقدمه شروع به صحبت کرد و گفت : آقای لاینو ، ما از پلیس جنایی لوکارنو هستیم متأسفم باید به اطلاع شما برسانم که دستور داریم شما را بازداشت کنیم . این هم حکم بازداشت شما . لاینو یکه خورده و با کمال ناباوری پرسید : حکم بازداشت من ؟ به چه علت ؟ چه کسی این حکم را صادر کرده ؟ ـ به اتهام قتل آقای ادگار ترنت که نویسنده داستانهای جنایی. لاینو حیرت کرده بود که آنها چه می گویند و چه طور او را متهم می کنند و چه دلیل و مدرکی برای اتهام خود در دست دارند و مأمور پلیس به توضیحات خود ادامه داد و گفت : نقشه شما با آن که زیرکانه تنظیم شده بود ولی نواقصی داشت که همان نواقص مشت شما را باز کرد . باید توجه می داشتید کسی چون شما ، که در همه جا شناخته می شود اگر در جایی به نام دیگری اتاق بگیرد مورد سوء ظن واقع می شود و شما در هتلی به نام روسلی اتاق گرفته اید در حالی که در بالاس هتل به نام خودتان اتاق رزرو کردید . این خود یکی از مدارکی است که ما به موجب آن شما را متهم به قتل ترنت می کنیم و دلیل و مدرک مهمتر دستگاه ضبط صوت کوچکی است که در جیب جلیقه ترنت وجود داشت و با بررسی محل اقامتش متوجه شدیم که او عادت داشته از این دستگاه برای ثبت مکالماتش با اشخاصی که با آنها کار می کرده استفاده کند تا بعدها مطالبی را فراموش نکند و همه حرفهای شما با ترنت روی نوار آن دستگاه ضبط صوت ثبت شده است . شما خود را به او روسلی معرفی کردید و نخستین جمله شما این طور آغاز می شود که : آقای ترنت ، من برای فیلم خود یک داستان می خواهم .یعنی فیلم نامه ای جنایی البته با این تفاوت که در این فیلمنامه قاتل از خود هیچ مدرکی باقی نگذارد و . . . دیگر لازم نبود که مأمور پلیس همه جملات را تکرار کند زیرا لاینو فریاد زد ، کافی است بسیار خوب من او را کشته ام زیرا او می خواست با بریتا لوند ازدواج کند . من هنوز او را دوست دارم و می خواستم راهی بیابم تا دوباره از اول شروع کنم که ناگهان سر و کله یک مزاحم پیدا شد و سزای او مرگ بود .

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 98صفحه 11