مجله نوجوان 187 صفحه 5
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 187 صفحه 5

گفتارش آشکار می‏شد، جایگاهی بلند در دلهای مردم داشت. همین توجه خاص پیامبر و علاقۀ شدید مردم به امام علی علیه‏السلام حسادت برخی از مسلمانان مغرور را برمی‏انگیخت. آنها که هنوز نتوانسته بودند ناپاکی و نادانی دوران جاهلیت را از وجود خود دور کنند، نمی‏توانستند عدالت و شجاعت و بزرگی آن حضرت را تحمل کنند. امام علی علیه‏السلام در مدتی که در میان مردم مکه و مدینه و کوفه زندگی کرد با رفتارش، با مهربانیهایش و با سخنان زیبایش، مردم را به پاکی و مدارا و بلند نظری و عبادت خدا دعوت کرد. او مربی انسانهایی بود که هر کدام از آنها افتخارات تاریخ اسلام به شمار می‏روند؛ مالک اشتر، ابوذر غفاری، میثم تمار، حجر بن عدی و بالاتر از همۀ اینها امام حسن مجتبی علیه‏السلام و امام حسین علیه‏السلام که فرزندان آن حضرت بودند و به گفتۀ پیامبر گرامی، سرور جوانان اهل بهشتند. دوران پنج سالۀ حکومت امیرالمؤمنین علیه‏السلام اگرچه به خاطر نادانیها و کینه‏ورزیها و حسادتها چندان آرام نبود اما همان دوران کوتاه مانند رؤیایی زودگذر بود که مردم را با زیباییهای اخلاق و عدالت و پاکی آشنا کرد و به انسانها آموخت که حکومت، برای سلطه و زورگویی بر دیگران نیست بلکه برای عهده‏داری مسؤولیت و ادارۀ جامعه و برقراری عدالت است. حاکمان و امیران، سروران و اربابان مردم نیستند بلکه برادران و دوستان مردمند واگراین­گونه نباشند شایستۀ مسؤولیت نخواهند بود. این رؤیای شیرین و حقیقی در سحرگاه نوزدهم ماه رمضان، با ضربۀ شمشیر نادانی و تعصب پایان یافت. برای امیرالمؤمنین علیه‏السلام این پایان بسیار شکوهمند و دلخواه بود. او به رستگاری و شهادت رسیده بود اما مردمی که به مهربانی و عدالت و بزرگی او دل­بستگی داشتند اگرچه قدر او را آن­گونه که شایسته است نشناخته بودند اما پس از شهادت مولا علی علیه‏السلام به کابوس ترسناک جهل و بی‏عدالتی و خشونت و بی‏رحمی دچار شدند و آنهایی که به خاطر غرور و تعصب و حسادت، عدالت علی علیه‏السلام را تحمل نکردند، گرفتار اهانت و خواری و کینه‏جویی حاکمان بنی‏امیه شدند. با شهادت علی علیه‏السلام نادانی و خودخواهی و حرص و سنگدلی دوباره سر برآورد و مهربانی و خردمندی و خداجویی و پاکدامنی، عزادار شد و خون گریست.

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 187صفحه 5