مجله نوجوان 187 صفحه 18
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 187 صفحه 18

مهدی طهوری شب قدر با شبهای دیگر چه فرقی دارد؟ امسال هم شب قدر، پای تلویزیونیم تا آخرین برنامه‏ای که قابل نگاه کردن باشد؛ از فیلم و سریال گرفته تا هر چیزی که به ورزش و سینما مربوط بشود تا ساعت 12 شب. بعدش می‏زنیم به کوچه و خیابان و با بچه‏ها، علی و ولی و مملی، دور و بر مسجد یکی دو ساعتی چرخ می‏زنیم و سراغ این می‏رویم و حرف آن را می‏زنیم و به این و آن گیر می‏دهیم تا ساعت2. ساعت 2 می‏رویم که وضو بگیریم. هر چند نصفه شبی واقعاً حسش نیست آب به سر و صورت بپاشیم اما شب قدر است و فضیلت هزار ماه را دارد و باید عبادت کرد. یعنی هر وضویی که در این شب بگیری انگار هزار دفعه وضو گرفته‏ای. بعدش می‏رویم مسجد اما نه برای نماز. نماز خواندن بماند برای بعد چون الان دارند دعا می‏خوانند. پس کتاب دعایی دستمان می‏گیریم و زمزمه می‏کنیم: یا أَحْکَمَ الْحَاکِمِین، یا أَعْدَلَ الْعَادِلِین، یا أَصْدَقَ الصَّادِقِین، یا أَطْهَرَ الطَّاهِرِین، یا أَحْسَنَ الْخَالِقِین یا أَسْرَعَ الْحَاسِبِین، یا... واقعاً که جوشن کبیر عجب ریتمی دارد. چند دقیقه بعد یکی دو نفرمان خواب خوابند و بقیه هم دارند فکر می‏کنند چقدر خواب شب قدر توی مسجد می‏چسبد و بد نیست آنها هم امتحان کنند. شاید نشود خوب و عمیق به خواب رفت اما چرتکی می‏شود زد. چرتکی می‏زنیم و بعد علی، ولی را بیدار می‏کند و ولی، مملی را و مملی مرا و همه با هم می‏گوییم: «ای بابا! الان که وقت خواب نیست. سه شب توی سال فقط شب قدر است، بلکه یک شب.» جمعیت بلند می‏شوند که قرآنها را روی سرشان بگذارند و ما هم چهارتایی تصمیم می‏گیریم برویم تجدید وضو کنیم تا خواب از سرمان بپرد و شوق عبادت در ما زنده شود. می‏رویم و وضو می‏گیریم. واقعاً حسش نیست اما شب قدر است. شب قدر! برای اینکه خواب کاملاً از سرمان بپرد می‏رویم توی محل گشتی بزنیم و اتفاقاً یکی دو تا دیگر از بچه‏ها را هم می‏بینیم که پلاس کوچه خیابانند و به آنها هم تذکر می‏دهیم که شب قدر است و فضیلت هزارماه را دارد و نباید فرصت را از دست داد و آنها هم

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 187صفحه 18