مجله نوجوان 187 صفحه 12
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 187 صفحه 12

افسانه‏های برادران گریم برگردان از زبان آلمانی: سید احمد موسوی محسنی فرید و کاترین آقای فرید و خانم کاترین با هم ازدواج کرده و زندگی خود را آغاز کرده بودند. روزی فرید گفت: «کاترین جان، می‏خوام برم سرِ زمین، دوست دارم وقتی بر می‏گردم برای ناهار کباب و نوشابه آماده باشه.» کاترین در جواب گفت: «برو خیالت راحت باشه. چیزی که می‏خوای برات فراهم می‏کنم.» تکه‏ای سوسیس توی تابه گذاشت و مقداری روغن ریخت و روی آتش گذاشت. کاترین در حالی که تابه را نگه داشته بود، در افکار خود غرق بود. ناگهان به خاطرش رسید: «تا سوسیس آماده می‏شه، می‏تونی از زیرزمین نوشابه بیاری.» تابه را روی آتش گذاشت، ظرفی برداشت، به زیرزمین رفت، شیر را باز کرد و به نوشابه‏ای که توی ظرف می‏ریخت، خیره شد. پیش خودش گفت: «نکنه سگ سر برسه و سوسیسو ببره.» فوری از پله بالا رفت، دید سوسیس در دهان سگ پشمالوست و دارد فرار می‏کند. تنبلی نکرد. دوید و تا چند مزرعه آن طرف‏تر دنبالش کرد اما سرعت سگ از کاترین بیشتر بود و نتوانست سوسیس را پس بگیرد؛ فقط خستگی دویدن برایش ماند. برای رفع دقّ دلی گفت: «به جهنم، رفت که رفت.» در راه بازگشت چون خیلی خسته بود، یواش یواش راه می‏آمد تا خنکش شود. از آن طرف بشکه کاملاً خالی شده و نوشابه کف زیر زمین را گرفته بود. مثل این که کاترین شیر آن را نبسته بود. از بالای پله‏ها این وضعیت را دید و داد زد: «ای بخشکی شانس! حالا چه کار کنم که فرید متوجه نشه؟» لحظه‏ای فکر کرد. بالاخره به ذهنش رسید که از آخرین هدایای کلیسا یک کیسه آرد مرغوب جو باقی مانده. وقتی می‏خواست آن را پایین ببرد و روی زمین بپاشد گفت: «خیلی خوب شد. پس انداز به موقع آدمو از نیازمندی نجات میده.» آن را کشید، برد زیر زمین، به ظرف پر از نوشابه برخورد کرد. ظرف لغزید و نوشابه فرید هم روی زمین ریخت. کاترین گفت: «هر چه پیش اومد، خوش اومد. بالاخره هر پیشامدی عاقبتی داره.» بعد آردها را کف زیر زمین پاشید. وقتی تمام شد، از کاری که کرده بود اظهار رضایت کرد و گفت: «وای! این جا چه قدر تمیز و پاکیزه شد.» سر ظهر فرید به خانه آمد و گفت: «خوب، خانوم خانوما، چی برام درست کردی؟» فرید عزیز، می‏خواستم برات سوسیس کباب کنم امّا وقتی رفتم نوشابه بیارم، سگ اونو از توی تابه دزدید. وقتی دنبال سگ رفتم، شیر باز موند و نوشابه‏ها ریخت کف زیرزمین. وقتی می‏خواستم با پاشیدن آرد کف زیرزمین رو خشک کنم، به ظرف نوشابه خوردم و ریخت. اصلاً ناراحت

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 187صفحه 12