مجله نوجوان 189 صفحه 6
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 189 صفحه 6

کرده است، در ابتدا فضای عاطفی بدرقۀ مادری که پسرش را از زیر قرآن رد می‏کند به تصویر می‏کشد ولی نکتۀ جالب اینجاست که به جای مادر، ابرها پشت سر او آب می‏ریزند، یعنی باران را بدرقۀ راهش می‏کنند و این باران می‏تواند استعاره از اشکهای چشمان ابر‏ها بعد از مشاهدۀ این صحنۀ پاک مادرانه باشد. نکته دیگری که دربارۀ صلاحی برایم شگفت­آور است، خلق­و­خوی واقعاً شاعرانۀ اوست که همیشه ورد زبان تمامی ادیبان و هنرمندانی است که او را از نزدیک می‏شناختند. همه در این­باره اتفاق نظر دارند که صلاحی نماد کامل فروتنی و مهربانی بود. او ذاتاً شاعر و طنز­پرداز بود و برای همین از شعر معما نمی‏ساخت و ادا در نمی‏آورد. شعر او سهل است و ساده ولی ممتنع که این می‏تواند بزرگترین حسن شعر یک شاعر باشد: درخت را به نام برگ بهار را به نام گل ستاره را به نام نور کوه را به نام سنگ دل شکفتۀ مرا به نام عشق عشق را به نام درد مرا به نام کوچکم صدا بزن! بگذار تو را به لب تبسم برسد راز دل ما به گوش مردم برسد بنشین بغل آینه تا بار دگر زیبایی تو به چاپ دوم برسد ای بخت، مرا سوار گاری نکنی از شعر و دیار خود فراری نکنی ای مرغ سعادت که گشودی پر و بال روی سر ما خرابکاری نکنی!

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 189صفحه 6