آثاری چون گریه در آب، ایستگاهی بین راه، ناگاه یک نگاه، موسیقی عطر گل سرخ، عملیات عمرانی و تفریحات سالم و یک لب و هزار خنده اشاره کرد.
محققین معتقدند که جایگاه ادبی عمران صلاحی از جهات مختلفی قابل بررسی است: صلاحی شاعر، صلاحی نویسنده، صلاحی محقق، صلاحی طنزپرداز و صلاحی مترجم.
او فعالیت رسمی مطبوعاتیاش را از سال 1335 و با سرودن شعر «من بچۀ جوادیهام» و چاپ آن در نشریۀ توفیق، آغاز کرد. «من بچۀ جوادیهام» طنز تلخی است در قالب شعر سپید که صداقت و صمیمیت پاک و معصومانۀ آن باعث شده به یکی از مشهورترین و محبوبترین اشعار طنز صلاحی تبدیل
شود.
شعر صلاحی لبریز از تصاویر ناب شاعرانه است و شاید بتوان گفت دوستی نزدیک او با پرویز شاپور پدر کاریکلماتور ایران و علاقۀ شدیدش به کاریکلماتورهای او، در این موضوع بیتاثیر نباشد، چرا که کاریکلماتورهای یک جملهای یا چند جملهای شاپور سرشار از تصاویر بکر و البته مختصر و مفید شاعرانه است که ممکن است بر روحیۀ شاعرانۀ صلاحی تاثیرگذار بوده باشد.
مادرم روی سرم قرآن گرفت
آیهها در پیش چشمم جان گرفت
ابرها از چار سو گرد آمدند
رفتم و پشت سرم باران گرفت
شاعر در این شعر یعنی «بدرقه» که نام بسیار خوبی را هم برای آن انتخاب
حرکت
ابرها در حرکت
خانهها ساکن
کاشکی
ابرها ساکن بودند
خانهها در حرکت
نوبتی هم باشد
نوبت خانه و باغ است
که گشتی بزند
خار
حتی تن نسیم از این سیم خاردار
خونین است
شور گریز در من
میجوشد
میخواهم
هر تکه از لباس مرا خاری
بردارد و به باد سپارد
میخواهم
یک شب گلولهای
بر شیشۀ سکوت پراند
سنگی
ای کاش بین ما
گر خار میکشیدند
با خارهای ساق گل سرخ
دیوار میکشیدند!
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 189صفحه 5