محسن وطنی
لطفاً موقع خواندن این صفحه داد نکشید!
داداش یواش!
برنامۀ 90 یکی از پرطرفدارترین برنامههای تلویزیون است و پرطرفدار بودنش 2 تا علّت اساسی دارد. علّت اوّل این است که اصلاً فوتبال در کشور ما مقولۀ پرطرفداری است و علّت دوم این است که مجری این برنامه خیلی دوست داشتنی و با نمک و خوشتیپ است و جدا از خوشگلی و خوش-تیپی، این توانایی را دارد که در هر دقیقه بیش از 3 هزار کلمه بر زبان جاری
کند و این تند حرف زدن ایشان در تندتر شدن ریتم برنامه و در نتیجه بیشتر شدن هیجان بینندگان، تأثیر شگرفی دارد. امّا نکتۀ مبهم این ماجرا اینجاست که بنده نمیفهمم که چون اهل فوتبال نیستم، دقیقاً حرفهای ایشان را متوجه نمیشوم یا اهالی فوتبال بر اساس اطلاعاتی که دارند حرفهای ایشان را حدس میزنند!
برنامۀ 90 برخلاف ظاهر ورزشیاش
بسیار اعتیادآور است. خود ما چند
تا نوجوان و جوان در فامیل داریم که اگر احیاناً دوشنبه شبی موفّق به دیدن برنامۀ 90 نشوند، تمام تنشان درد میگیرد و تا دوشنبۀ بعدی مثل مار به خودشان میپیچند.
بنده همانطور که گفتم هیچ اطّلاعاتی از عالم فوتبال ندارم و حتّی نمیدانم اوت با کرنر چه فرقی دارد. به همین خاطر جوّ هیجانانگیز این برنامه بنده
را فرا نمیگیرد و از این بابت این
توفیق را دارم که بر خلاف باقی هم سنّ و سالانم در در و همسایه و فک
و فامیل، این برنامه را در کمال صحت عقل و سلامت روان تماشا کنم.
به قضاوت بنده آدمهای این برنامه اعمّ از مجری و کارشناسان و مهمانان
و پشت تلفنیان و تماشاچیان، همگی از با حوصلهترین آدمهای روزگار هستند به طوری که میتوانند بدون وقفه 4 ساعت دربارۀ اینکه دست فلان بازیکن به توپ خورد یا نخورد با هم گفتگو کنند و خسته نشوند.
من که اعتقاد دارم این برنامه کاملاً سر کاری است! مثلاً یک حرکت
آهسته از یک زاویۀ مبهم پخش میکنند، بعد مجری برنامه فریاد میکشد: «ببین ببین توپ خورد به دستش! توپ خورد به دستش!»
بعد مهمان کت و شلواری برنامه در
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 189صفحه 8