اعتماد ملی، سرمایه بزرگ کشور
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

زمان (شمسی) : 1395

ناشر مجله : مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : جلودارزاده، سهیلا

اعتماد ملی، سرمایه بزرگ کشور

اعتماد ملی، سرمایه بزرگ کشور

(مصاحبه با خانم سهیلا جلودارزاده، نماینده مجلس شورای اسلامی)

 

‏اشاره-  خانم سهیلا جلودارزاده در انتخابات هفتم اسفند 1394 برای چهارمین بار توانست آراء مردم حوزه انتخابیه تهران، ری و شمیرانات را بدست آورد. وی در دوره های پنجم، ششم و میاندوره ای مجلس هفتم به نمایندگی از حوزه مزبور وارد مجلس شورای اسلامی شده بود. ایشان دو دختر دارد که هردو متأهل و خانه دار هستند. به بهانه انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی و تحولات اخیر در عرصه سیاسی کشور مصاحبه ای با وی انجام داده ایم که در ادامه می خوانید.‏

 

‏حضور: ضمن تشکر و همچنین تبریک موفقیت در انتخابات مجلس دهم، در ابتدا در باره نحوه ورود خود به عرصه فعالیت های سیاسی توضیح بفرمایید.‏

خانم سهیلا جلودارزاده:‏ فعالیت سیاسی خودم را قبل از انقلاب در انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر و کمیته کارگری انجمن اسلامی شروع کردم. این نهادها در اوایل سال 1357 و قبل از پیروزی انقلاب به دلیل ضرورت های انقلاب اسلامی تشکیل شده بود. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با خانه کارگر و بسیج  همکاری خودم را شروع کردم. در طول سال های دفاع مقدس همکاری هایی با هلال احمر و جهاد سازندگی داشتم. سپس به آموزش و پرورش رفتم و با خانه کارگر هم همکاری خود را ادامه دادم. در آموزش و پرورش در امور تربیتی استان تهران کار کردم و بعد از آن مسئول مقطع متوسطه بودم. بعد از آن به عنوان نماینده وزیر کار در شورای فرهنگی اجتماعی زنان به عضویت آنجا درآمدم که وابسته به شورای عالی انقلاب فرهنگی بود. همچنین مسئول کمیته اشتغال و عضو کمیته آموزش بودم.‏

 

‏حضور: آیا قبل از انقلاب اسلامی، یعنی در سالهای دورتر، دهه چهل، با شخصیت و نهضت‏



‏ ‏

‏ ‏امام خمینی آشنایی داشتید؟ از چه زمانی؟ ‏

جلودارزاده:‏ وقتی که کلاس سوم یا چهارم ابتدایی بودم و به مکتب می رفتم در منزل پدرم با امام آشنا شدم. جایی که به مکتب می رفتم و خانمی که به ما درس می داد از طرفداران حضرت امام بود. در آنجا یک مقبره قندهاری بود و مادرم از معلم حوزه و دینی رساله امام را خواسته بود و آن خانم رساله را به من داد که به منزل و برای مادرم ببرم. وی خیلی تاکید داشت که مواظب آن باشم و وقتی رساله را به خانه بردم فی‏‎‎‎‏الفور مادربزرگم آن رساله را درون یک پلاستیک قرار داد و درون باغچه منزل خاک کرد. علت این حرکت این بود که در صورت بازرسی منزل توسط نیروهای رژیم شاهنشاهی، آنها نتوانند آثاری از امام در منزل پیدا کنند. شرایط امنیتی در آن دوران برای مردم خیلی سخت بود. آن موقع بود که متوجه شدم امام یک شخصیت مهمی دارد. البته در دوران دبیرستان بیشتر با شخصیت امام آشنا شدم. در دوران دبیرستان وقتی که ‏


معلم ما در خصوص مراجع تقلید صحبت می کرد اسم امام را به زبان نمی آورد بلکه با اشاره کلمه خ را ادا می کرد و می گفت یک رساله ای وجود دارد که مقداری سخت است اما نباید به صورت روشن و شفاف در مورد آن رساله و آن مرجع تقلید صحبت کرد. در دوران دبیرستان از امام شناخت داشتیم چرا که نزدیک دبیرستان رفاه و علوی بودیم. ‏

‏در زمان قیام مردم ورامین پدرم از بازاریانی بود که در ورامین مغازه داشت و مغازه را بسته بود. به دنبال این کار از طرف کلانتری احضاریه برای پدرم فرستاده شد و وی را بازداشت کردند. ‏

‏ ‏

‏حضور: تحلیل شما از انتخابات هفتم اسفند 1394 چیست؟ به نظر شما دلیل تغییر رویکرد مردم نسبت به مجلس نهم و حذف 75 درصد از نمایندگان آن چه بود؟‏

جلودارزاده:‏ بعد از مشخص شدن نتایج انتخابات خیلی ها گفتند که این انتخابات یک معجزه بود اما من معتقد هستم که نتایج این انتخابات نشان دهنده بلوغ سیاسی و توسعه یافتگی مردم تهران است چرا که آنها در این انتخابات توانستند به لیست رای دادن را تجربه کنند و مشی و منش سیاسی مورد نظر خود را انتخاب کردند. وقتی مردم به یک لیست رای می دهند در واقع مشی و منش سیاسی مورد نظر خود را انتخاب می کنند و وقتی به صورت کامل به همه آن لیست و همه افراد آن رای می دهند این موضوع نشان دهنده این است که مردم می توانند حدس بزنند، پیش‏‎‎‎‏بینی کنند و بر اساس آن یک کاری را انجام دهند. ‏

‏ ‏

‏حضور: آیا خودتان وقتی که برای انتخابات ثبت نام می کردید و به عنوان یکی از لیست سی نفره لیست امید و اصلاحات معرفی می‏‎‎‎‏شدید فکر می کردید که همه اعضای لیست به صورت یکجا رای بیاورند؟‏

جلودارزاده:‏ ما مطمئن بودیم که اگر انتخابات سالم باشد این لیستی که از طرف اصلاح طلبان و اعتدال معرفی می شود رای می آورد. این تعامل بین اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری رخ داد و دکتر روحانی توانست به ریاست جمهوری راه پیدا کند. ‏


‏ما مطمئن بودیم که این تعامل به نحو جدّی تری در انتخابات مجلس اتفاق می افتد. باید تاکید کنم که از نظر ما هم قابل پیش‏‎‎‎‏بینی نبود که هر 30 نفر در تهران رای بیاورند. ما فکر می کردیم که ممکن است مردم یک انتخابات 50 به 50 داشته باشند. در انتخابات های قبلی طرفداران ما معمولاً انتخاب و گزینش انجام داده و به صورت ناقص رای می دادند. در این دوره با تاکیدی که بزرگان اصلاحات (سیدمحمد خاتمی) داشتند مردم هم این موضوع را پذیرفتند و انتخاب کردند. ‏

‏ ‏

‏حضور: از دوره هفتم تا دوره نهم اکثریت کرسی های مجلس در اختیار اصولگرایان بود. به نظر شما تفاوت مجلس دهم با مجالس دوره های قبل به ویژه سه مجلس هفتم تا نهم در چیست؟‏

جلودارزاده:‏ دو سه مجلس با یک سلیقه خاصی تشکیل شد. بعضی ها هم می گویند در تایید یا رد صلاحیت ها یا فضاسازی اجتماعی و عدم دسترسی گروهها و احزاب، مهندسی شد. به نظر من سه مجلس قبلی برای کشور مفید نبود. در سه دوره قبلی مجلس، خیلی ها زندانی شدند و خیلی ها هم با انتخابات قهر کردند و خیلی ها هم در انتخابات مشارکت نکردند. در این مرحله تجربه سیاسی ملت، تجربه سیاسی گروه خاص و دولت قبل و مجموعه حاکمیت در دوره قبل به این نتیجه رسیدند که نمی‏‎‎‎‏توان بدین شکل کشور را اداره کرد. قبیله داری و مملکت داری یک ارزش مثبت است که در آموزه های دینی ما هم وجود دارد. برخی ها با قطع مردم داری ‏


کردن، عذاب شامل آنها می شود. مردم ما این تجارب را کسب کرده اند. ما به این نتیجه رسیده ایم که اعتماد ملی یکی از بزرگ ترین سرمایه های مهم در کشور است.  ما با این اعتماد ملی متوجه شده ایم که خیلی خوب می توان حکومت کرد. البته این فقط ما نیستیم که به این نتیجه رسیده ایم بلکه تمام دنیا به این نتیجه رسیده اند که بخشی از عوامل خوب حکومت کردن جلب نظرات مردم، جلب اعتماد مردم و جلب همکاری مردم است. سازمان های مردم نهاد و احزاب باید در حوزه سیاست مشارکت داشته باشند تا بتوان خوب حکومت کرد. این نهادها باید بسترساز و تسهیل کننده مردم بوده و مدیریت کننده مشارکت سیاسی مردم باشند. بدون شک بدون اینکه مشارکت سیاسی مدیریت شود یک کشور 80 میلیونی نمی تواند با این شرایط اقتصادی، سیاسی و استراتژیک که در کشور ما وجود دارد اداره شود. به اعتقاد من در انتخابات مجلس دهم این مسائل به نوعی در آن دیده شده است. ‏

‏ ‏

‏حضور: به نظر شما مجلس دهم تا چه اندازه می تواند به انتظارات و نیازهای اساسی مردم پاسخ مثبت دهد؟‏

جلودارزاده:‏ با اینکه مجلس دهم هنوز فعالیت خود را شروع نکرده است بخشی از فرهنگی که باید کنار گذاشته شود وجود دارد. با توجه به اینکه فقط 20 درصد از نمایندگان دوره نهم در مجلس دهم حضور دارند و حدود 80 درصد از نمایندگان را چهره های جدید تشکیل می دهند شاید این موضوع یک آفت به نظر برسد و آن روش‏‎‎‎‏ها، سلیقه ها و نحوه عملکرد مجلس و نمایندگان تا حدی ویروس آن به مجلس جدید منتقل شود. یکی از اقدامات پیشگیرانه ای که باید قبل از شروع کار مجلس انجام شود این است که یک شیوه نامه و یک میثاق اخلاقی جدید توسط نمایندگان تازه وارد و جدید تهیه شود تا این مجلس یک مجلس متفاوتی شود. منشاء اخلاق افکار است و اگر انسان منافع شخصی و گروهی خود را به منافع ملّی ترجیح دهد این خلق بد، منشا اتلاف وقت و به ثمر نرسیدن طرح ها و برنامه ها می شود و باعث می شود که مجلس دچار روزمرّه‏‎‎‎‏گی شود. ‏


در چنین شرایطی پیرو هر سوتی که دولت بزند ممکن است مجلس اعلام موجودیت کرده و مطابق میل دولت حرکت کند. در نتیجه این یک مسئله خیلی مهمی است و در بدو شروع مجلس دهم این موضوع باید عملیاتی شود. ‏

 

‏حضور: امام خمینی معتقد بودند که مجلس در راس امور است. در دولت قبل شاهد بودیم که برخی از مقامات دولت بر خلاف این دیدگاه امام صحبت کردند و حتی گفتند که مجلس در راس امور کشور نیست. دیدگاه شما در این خصوص چیست و اعتقاد به این موضوع تا چه اندازه می تواند به حل مشکلات کشور کمک کند؟‏

جلودارزاده:‏ اگر بخواهیم کشور ما یک جمهوری اسلامی باشد و جمهوری اسلامی هم باقی بماند باید به وعده ها و قرادادهای اجتماعی به نحو شایسته و خوب عمل شود. با توجه به این مسئله، مردم به قانون اساسی‏‎‎‎‏ای رای داده اند که می‏‎‎‎‏گوید مجلس در راس امور است، طبق قانون اساسی که نحوه اداره کشور را با رای مستقیم مردم اداره می کند. مردم رئیس جمهور و نمایندگان مجلس را به صورت مستقیم و با رای خودشان انتخاب می کنند و رهبر را هم به صورت غیرمستقیم انتخاب می کنند. ما باید این موضوع را بپذیریم و به آن عمل کنیم که مجلس در راس امور است. ‏

‏برای اینکه یک مجلس در راس امور باشد باید اجازه دهیم توانایی های لازم درون آن به وجود بیاید. برای اینکه این توانایی ها در مجلس شکل بگیرد باید برآیند رای مردم باشد و هر چه مشارکت مردم در انتخاب نمایندگان بیشتر باشد مشروعیت آن مجلس بیشتر شده و خروجی آن مجلس بیشتر خواهد شد. آن رئیس جمهوری که گفته اند مجلس در راس امور نیست احتمالاً این جمله امام را نشنیده اند که اختلاف نکنید و اگر اختلاف کنید فشل می شوید. وقتی که ‏


‏اختلاف کردند و از حقایق و میثاق ملّی عدول کردند و آن را نپذیرفتند و ساز خودشان را زدند فشل شدند و کنار رفتند. هر کسی از این عهد و قرارداد ملی و رهنمودهای بنیانگذار آن عدول می کند دچار عذاب و حذف می‏‎‎‎‏شود. شما می دانید که علل مبقیه همان علل موجده هستند. آن چیزی که یک پدیده را به وجود می آورد عامل بقای آن هم هست. ممکن است شکل آن عوض شود اما فکر نباید عوض شود. وقتی در یک نهضت فکر عوض شود بدین معناست که دیگر آن نهضت وجود ندارد. وقتی جمهور مردم به هر نحوی از انتخاب کنندگان در جمهوری اسلامی کنار گذاشته شود و دور شود دیگر آن جمهوری نمی شود. ماهیت آن نشان دهنده نام آن است. وقتی ماهیت عوض می شود اسم آن هم باید عوض شود. ‏

 

‏حضور: در شرایط کنونی مهمترین توقعات و انتظارات مردم از مجلس دهم چیست؟‏

جلودارزاده:‏ مردم توقع دارند که با امید و آرامش زندگی کنند. همچنین مردم انتظار دارند که رونق اقتصادی و توسعه یافتگی را در همه ابعاد مشاهده کنند و به افق و چشم انداز 1404 دست پیدا کنند.‏

 

‏حضور: مجلس در توسعه کشور و دستیابی به افق چشم اندازه 1404 چه جایگاه و نقشی دارد؟‏

جلودارزاده:‏ مجلس در وهله اول سیاست های کلی و قوانین مورد نیاز را باید تصویب کند. اگر مجلس برنامه توسعه کشور را قبول نداشته باشد قوانین مورد نیاز را تصویب نمی کند. یکی دیگر از وظایف مجلس نظارت بر حسن اجرای قوانین است. درست است که در برخی موارد مجلس یک موضوعی را تصویب می کند اما آن موضوع وقتی وارد دولت و فاز اجرا می شود به یک برنامه دیگر تبدیل می شود. مجلس باید به این موضوع توجه داشته باشد و از این مشکلات جلوگیری کند. ‏

 

‏حضور: به نظر شما مهمترین مشکلات مردم در شرایط کنونی چیست که مجلس دهم باید به آن توجه ویژه داشته باشد؟‏



 

جلودارزاده:‏ قبل از انتخابات و حتی قبل از شروع دولت دهم مهمترین مشکل مردم دروغگویی و حاکمیت زور و دروغ بود. مردم دیگر نمی توانستند دولت را به عنوان یک دولت مورد اعتماد بپذیرند ولی خوشبختانه با انتخاب دولت آقای روحانی، علی رغم سم پاشی ها و موانعی که ایجاد کردند این اعتماد ملی تا حد زیادی شکل گرفته است. مردم دیگر حداقل این دغدغه را ندارند. یک فردی به آقای علوی می گفت از وقتی شما وزیر اطلاعات شدید دیگر ما با خیال راحت می خوابیم. بعد از انتخابات اخیر مجلس، وقتی مردم دیدند که نمانیدگان مورد نظر آنها رای آوردند در ایام عید نوروز 1395 آرامش قابل وصفی را در کشور لمس کردیم. مردم در ایام نوروز با خیال راحت به مسافرت خودشان رفتند و با آرامش جشن پیروزی افکار و عقایدشان را برگزار کردند. این موضوع به این معنی نیست که ورود ما به مجلس چنین چیزی را به دنبال دارد بلکه مردم از این موضوع که دروغ و پلیدی کنار می رود و راستگویی و درستکاری جای آن را می گیرد خوشحال می شوند. وقتی مردم احساس می کنند که در ‏


رای گیری و شمارش آن امانت داری رعایت شده نفس راحتی می کشند و فکر نمی کنند که کسی می خواهد سر آنها کلاه بگذارد. ترس از تضییع حقوق باعث مقاومت می شود و باعث می شود که انسان آرامش نداشته باشد. شرایط وجودی فرد، وضعیت قرمز را اعلام می کند و فرد مقاومت می کند. وقتی این احساس درون فرد از بین می رود وی به آرامش می رسد و جامعه انسانی بهتر عمل می کند. قبل از انتخابات هفتم اسفند دغدغه اصلی مردم دغدغه سیاسی بود اما در شرایط کنونی دغدغه اصلی آنها مشکلات اقتصادی کشور است. به دلیل شرایط اقتصادی کشور و شرایط رکود ما تورم را مهار کردیم و یک ثبات در کشور به وجود آمد. با توجه به اینکه کشور دچار یک ثبات اقتصادی شده لازم است بر اساس یک برنامه جدید رونق و شکوفایی اقتصادی را شروع کنیم. در این مرحله دولت ‏‏تلاش‏‏ زیادی ‏‏دارد‏‏ که واحدهای اقتصادی تعطیل شده را راه اندازی کند و نظم جدیدی در همین راه اندازی ایجاد کند. کار مشکلی است اما مفهوم توسعه همین است. مرحوم حسین عظیمی معتقد بودند توسعه بدین معناست که خانه ای که در حال فروریختن است را بازسازی کنیم و داخل آن هم زندگی کنیم. یعنی در آن واحد چند مدیریت باید اعمال شود تا این کشور به شرایط ایده آل خود برسد.‏

 

‏حضور: به نظر شما تا چه اندازه عملکرد دولت یازدهم در حوزه اقتصادی مثبت و مفید بوده است؟‏

جلودارزاده:‏ به دلیل اینکه دکتر روحانی کشور را از یک شرایط بحرانی تحویل گرفته است هر اقدامی که در جهت ثبات کشور انجام داده موثر بوده است. وی هر اقدامی که کشور را از حالت فروپایشی و به هم ریختگی خارج کرده، مثبت بوده است. تلاش برای حل مشکل هسته ای و از بین بردن تهدیدهای جهانی از کارهای خوب دولت یازدهم به شمار می رود. به اعتقاد من مذاکرات ایران با گروه 1+5 مذاکرات خوش فرجامی بود و با کمترین هزینه ها توانست شرایط را مهار کند. ‏


‏تلاشی که همزمان در جهت حفظ و احیاء وضعیت اقتصادی، فرهنگی و سیاسی کشور انجام شده نیز بسیار مهم است. ما نمی توانیم عملکرد دو سال و نیم آقای روحانی را صرفاً به برجام خلاصه کنیم. برجام بخشی از این کارها بوده است. باید یادآوری کنم و نباید ما فراموش کنیم که زمان تحویل دولت به آقای روحانی از نظری سیاسی شرایط بسیار بدی داشتیم و از نظر اقتصادی نیز شرایط بسیار سخت تری را تجربه کردیم. آقای روحانی زمانی دولت را تحویل گرفت که اثرات تحریم ها در کشور مشخص شده بود. وقتی کشوری در یک شرایط اضطراری قرار می گیرد از قبل یک سرمایه ای دارد ولی آقای روحانی وقتی نهادهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را تحویل گرفت که مشکلات بروز کرده بود. فساد آشکار شده بود، پرونده های ارتشا، اختلاس و دزدی ها رو می شد و مشکلات فرهنگی هم خودش را نشان می داد. در این شرایط حفظ وضعیت موجود و اینکه شرایط کشور بدتر نشود و کشور دچار فروپاشی نشود بسیار مهم بود. خوشبختانه دولت با اقداماتی که انجام داد شرایط را کنترل کرد و امروز باید به فکر حرکت به سمت جلو باشد. ‏

‏ ‏

‏حضور: امام معتقد بودند که آمریکا شیطان بزرگ است. طبعاً با توجه به سوابق تاریخی در روابط با آمریکا باید محطاطانه عمل کرد. در شرایط کنونی و بعد از موفقیت هایی که در مذاکرات هسته ای بدست آمد، به نظر شما وظیفه مجلس چیست و قوه مقننه چه کارهایی باید انجام دهد؟‏


جلودارزاده:‏ وظیفه مجلس هشدار به دولت و هوشیار کردن دولت برای اجرای تعهدات از طرف مقابل است. ما به عنوان مسلمان در قبال کشورهای برادر و مسلمان وظیفه داریم که سیاست مسالمت آمیز، صبر و تلاش برای رفع اختلاف را داشته باشیم. اما اگر مانند کشور عراق و رژیم صدام بحث به تجاوز برسد وظیفه ما مقاومت و پیشگیری از تجاوز است. در مقابل کشورهای غیراسلامی باید بر اساس پیمان های بین المللی اشتراکات خودمان را تعریف کنیم. بر اساس پیمان های بین المللی و نظارت های بین‏‎‎‎‏المللی باید روابط خودمان را با سایر کشورها تنظیم کنیم و ما این موضوع را می پذیریم. در این شرایط و در خصوص موضوع مذاکرات و اجرای برجام وظیفه مجلس این است که مواظب باشد دولت کمتر از این حدود حرکت نکند و کشور ایران در این مسائل متضرر نشود. تشنج زدایی برای ما خیلی مهم است. در شرایط جنگ حق شهید می شود و و ممکن است غالب هم شود اما در دوران غیبت امام زمان(عج) ما اجازه جنگ بدین معنا را نداریم و نمی توانیم برای مسلمان کردن سایر کشورها با آنها وارد جنگ شویم. باید به صورت مسالمت آمیز با دنیا زندگی کنیم. وقتی که ما با کشورهای کافر همکاری مسالمت آمیز داریم قطعاً با کشورهایی که کتاب آسمانی دارند هم می توانیم مسالمت آمیز همکاری داشته باشیم و قطعاً با این کشورها باید همکاری بیشتری داشته باشیم چرا که مشترکات ما با آنها بیشتر است. ‏

‏ ‏

‏حضور: در مجموع تا چه اندازه به نتایج برجام خوشبین هستید؟‏

جلودارزاده:‏ ما در واقع فراکسیون امید هستیم. ما باید خوش بین باشیم.‏

‏ ‏

‏حضور: آیا شما خودتان را یک اصلاح طلب می دانید؟ به نظر شما یک اصلاح طلب واقعی چه ویژگی هایی دارد؟ و محور فعالیت های او چیست؟‏

جلودارزاده:‏ من امیدوار هستم که بتوانم یک اصلاح طلب دینی باشم چرا که اصلاح طلب سیاسی دارای طیف است.ولی وقتی که اصلاح طلب دینی باشید خیلی مهم است که مانند امام حسین(ع)‏


‏بتوانید از جان، مال، فرزند و تمام داشته هایتان بگذرید و امر به معروف و نهی از منکر را انجام دهید. خیلی وقت ها امر به معروف و نهی از منکر باعث می شود کسانی که به شیوه های موجود عادت کرده اند به شما سوء ظن پیدا کرده و بدبین شوند اما زمان همه موضوعات را مشخص خواهد کرد. ما از اولیاء دین و امامان معصوم خود یادگرفته ایم که این گونه اصلاح طلب باشیم. در اصلاح طلبی یکتاپرستی باید مورد توجه جدی قرار گیرد. پرستش های دیگری از جمله پرستش های ورژن 95 وجود دارد که انسان، گروههای قدرت سیاسی و اجتماعی را بپرستد یا تبعیت کند. پرستش حد کمال بندگی است اما ممکن است انسان بترسد و تبعیت کند اما باید فقط از خدا ترسید و از خدا تبعیت کرد. ممکن است انسان فریب بخورد و تبعیت کند. انسان باید عقلش را به کار اندازد و از تجربیات استفاده کند. عملکردها را بخواهند. علت اینکه حضرت علی(ع) می‏‎‎‎‏گوید که باید تاریخ را بخوانید این است که شما نمی توانید تاریخ را مشاهده کنید بلکه باید آن را بخوانید تا از گذشته ها درس بگیرید. به عنوان مثال متولدین بعد از انقلاب نمی توانند شرایط قبل از انقلاب را مشاهده کنند و حتی شاید دریافت آن سخت باشد. باید به وسیله عقل، تجربه و خواندن تاریخ انسان بتواند درست انتخاب کند و فریب نخورد. انسان هایی که می دانند وظیفه امر و نهی دارند و وظیفه دارند سایر افراد را آگاه کنند. برخی از افراد آگاه با نوشتن رویدادها باید آیندگان را آگاه کنند. در شرایط کنونی همین مجلات و نشریات نقش مهمی در آگاه کردن مردم دارند. ‏

‏ممکن است در این ورژن‏‎‎‎‏های 95 ترس و فریبکاری یا حتی تطمیع وجود داشته باشد. گاهی اوقات فردی برای اینکه به جای بالاتری دست پیدا کند و پول و شرایط اقتصادی بهتری داشته باشد و یا به پست مهم تری دست پیدا کند ممکن است با گروهی همراه شود.‏


هنگامی که در جایی وارد می شویم و می بینیم که ظرف های زیاد و کثیفی ریخته شده باید آن را جمع کنیم. لازم است اصلاح طلبی را از رفتارهای شخصی خودمان شروع کنیم و در زندگی خودمان آن را رعایت کنیم چرا که اصلاح طلبی یک جریان گسترده، یک نوع زندگی و یک سبک زندگی است. انسان اصلاح طلب در ابتدا خودش را اصلاح می کند و نمی تواند در کژی ها زندگی کند. تلاش می کند و برون داد اصلاحی دارد. من امیدوار هستم بر اساس معانی و مفاهیمی که در قیامت پسندیده می شود من یک اصلاح طلب باشم. ‏

 

‏حضور: نقطه مشترک اصلاح طلبان فعلی در کشور ما چیست؟‏

جلودارزاده:‏ گروههای مختلف سیاسی هستند که در این کشور با هم به یک وحدت نظر رسیده اند می خواهند این جمهوری اسلامی همان چیزی باشد که مردم به آن رای داده اند و قانون اساسی را برای آن انتخاب کرده‏‎‎‎‏اند. این همان انقلابی است که امام خمینی آن را به عنوان یک نظام پایلوت نشان داده است. اینکه مردم چگونه آنها را انتخاب کنند یک دوره تجربه شده است. اصلاح طلب واقعی کسی است که می خواهد حداقل به آن قانون اساسی و میثاق‏‎‎‎‏های ملی عمل کند. ما در حال حاضر فقط یک قانون اساسی داریم که ملاک و مبنای کارهای ما می باشد. ‏

 

‏حضور: بعضی ها معتقدند مجلس ششم یک مقدار تندروی هایی داشت و باعث شد که مقداری ذهنیت مردم نسبت به اصلاحات منفی شود و در سه دوره بعد انتخابات مجلس، مردم به سمت نیروهای اصولگرا تمایل بیشتری نشان دهند؟‏

جلودارزاده:‏ اگر ذهنیت مردم نسبت به اصلاح طلب منفی شده بود که دیگر رای نمی‏‎‎‎‏ آوردند. به نظر من نمی توان ادعا کرد که مردم به سمت اصولگرایی آمدند چرا که در دوره های قبل اصلاح طلبان تحریم کردند و در صحنه حاضر نشدند. البته من در انتخابات شرکت کردم چرا که معتقد هستم هیچ وقت نباید از پیمانی که خودمان بسته ایم قهر کرد. ما سهم داریم و نباید با این پیمان قهر کنیم ولی باید آن را درست اجرا کنیم. ‏


در کشوری که یک تمدن 2500 ساله پادشاهی داشته زمان می برد که دموکراسی درست و به معنای واقعی اجرا شود. در این سرزمین جز حکومت فردی چیزی یاد نگرفته ایم. همیشه یک نفر باید وجود داشته باشد و بقیه اطاعت کنند. ما در مدرسه چگونه رفتار می کردیم. اگر معلم بود که فقط او دستور می داد و اگر معلم نبود این مبصر کلاس بود که فرمان می داد. همچنین در مدرسه ناظم وجود داشت که به بر ما حکومت می کرد. زمان آموزش هم فقط معلم درس می داد و ما مجبور بودیم بنویسیم. در برخی از کشورها سبک آموزش کاملاً با ایران فرق دارد. در آن کشورها دانش‏‎‎‎‏آموزان با هم می نشینند و از هم یاد می گیرند. آنها دقت کردن، تجربه کردن و فرضیه بافتن را تمرین می کنند. سبک آموزش ما متمرکز بوده و تمام شیوه های حکومتی ما نیز همین گونه بوده است. بعد از اینکه انقلاب شد و خواستیم آن را تغییر بدهیم آنقدر فرصت نداشتیم که همه موضوعات را ببینیم. همه کشورهای دیگر هم که آن را تجربه کرده بودند مرگ بر آمریکا و مرگ بر شوروی داشتند. آنقدر برخوردهای استعمارگرانه برای ما بد بود که بعد از انقلاب و طی همین سال ها ما را بر آن داشت که در سیستم آموزشی تغییرات زیادی ایجاد کنیم و به دنبال آموزش های اسلامی برویم. البته این موضوع خیلی خوب است اما خیلی وقت ها علم عین خود اسلام است. مگر علم همان کشف روابط بین پدیده هایی که خداوند خلق کرده نیست. وقتی علم را می فهمید این بخشی از نور است. ممکن است برخی جاها علم فرضیه ثابت یا نتیجه ثابتی به دنبال نداشته باشد اما آن مقداری که امتحان و آزمایش شده و ما به آن رسیده ایم علم است. یکی از همین علم ها علم سیاسی است. در مجلس خبرگان ‏


تلاش شد که ببینیم کدام سبک اداره کشور بهتر جواب می دهد اما نمی شود نصف آن سبک را بگیریم و نصف دیگر آن را رها کنیم. به عنوان مثال وقتی می گوییم کشور ما جمهوری اسلامی است باید به جمهور آن توجه داشته باشیم. ممکن است این جمهور اشتباه هم داشته باشد. امام این کار را کرد. وقتی که بنی صدر برای ریاست جمهوری رای آورد امام نوشتند که رای من رای ملت است. امام این امکان تجربه و این امکان وارد شدن به یک فضای جدید را برای مردم فراهم کرد و گرنه می گفت من این فرد را برای ریاست جمهوری لایق می دانم و بروید و به این شخص رای بدهید. امام این مرحله از رشد فرهنگی را برای مردم لازم می دانست. برای دین دار شدن مردم هم این موضوع لازم است چرا که در صدر اسلام هم مشورت وجود داشت. پیامبر اکرم(ص) در تصمیمات بسیار مهمی با مردم و حتی با زنان مشورت می کرد. هدف پیامبر اکرم(ص) این بود که مردم مشورت کردن را یاد بگیرند. بعد از اینکه پیامبر(ص) با آنها مشورت کرد مردم آمدند و با وی بیعت کردند. ما باید بدانیم که اینها ضرورت یک زندگی عادلانه بر روی کره زمین برای انسان هایی است که هبوط کرده اند. باید این موضوعات را به عنوان یک علم و دانش قبول کنیم. نمی شود نصف آن را قبول کرد و نصف آن را قبول نکرد. نمی توان در سیستم جمهوری حکومت متمرکز داشت و نمی توان در سیستم پادشاهی به رای جمهوریت احترام بگذاریم. باید این تفکر به تفکر مردم سالاری تبدیل شود. ‏

‏ ‏

‏حضور: البته صحیح است. امام خمینی می خواست ملت روی پای خودش بایستد و خودش درباره سرنوشت خودش تصمیم بگیرد و به همین دلیل فرمود " میزان رأی ملت است". حال به نظر شما ویژگی های اصلی یک نماینده خوب از نظر امام خمینی چیست؟‏

جلودارزاده:‏ نماینده خوب کسی است که منافع ملی را بر منافع شخصی و فردی ترجیح دهد. اینکه امام خمینی(ره) می فرمایند امثال شهید مدرس را انتخاب کنید، مدرس یک فرد مومن، متقی و تسلیم تقدیر الهی بوده که برای فرجام تصمیم بندگی خودش ترس نداشته و جسارت داشته است.  ‏


حضور: اگر خاطره ای از امام خمینی چه قبل از انقلاب چه بعد از انقلاب دارید بیان کنید.‏

جلودارزاده:‏ من خیلی امام را دوست داشتم. امام در واقع همه چیز بود. وقتی امام حرف می زد با اینکه فقط یک بار سخنرانی های وی را می‏‎‎‎‏شنیدم اما هنوز جملات وی را حفظ هستم. خیلی وقت ها از جملات امام استفاده می کنم. همه دیدارهای امام برای ما خاطره بود اما یک روز در جشن های دهه فجر یک مسائلی را می‏‎‎‎‏دیدم که من آنها را قبول نداشتم. یک فرصت طلبی هایی در آن مراسم دیده می شد که از نظر من غیرخداپرستانه بود. برخی اوقات ناامید می شدم و با خودم می گفتم که من هم بروم. داشتم نماز می خواندم و با خودم فکر می کردم که آیا رفتن من کار درستی است که ناگهان با خانم اشراقی مواجه شدم و گفت امام این دستکش ها را برای شما فرستاده است. ‏

‏الان متوجه شده ام که زندگی سناریوهای بی نهایتی است که در طول و عرض همدیگر قرار دارند و در طول همه این رویدادها این انسان است که به کمال می رسد و حتی با ارفاق امتحان و آزمایش می شود. من خودم این ارفاق را خیلی دوست دارم چرا که به انسان اجازه می دهد از جریان رسیدن به کمال حذف نشود. به نظرم ما نباید قضاوت کنیم، نباید انگی به کسی بزنیم و نباید کسی را حذف کنیم. فقط باید مواظب باشیم و بازی خودمان را خوب انجام دهیم. موقعیت شغلی شما مهم نیست، مهم نیست که شاه هستید یا گدا، مهم نیست یک کارگر، یک نماینده مجلس، رئیس مجلس یا یک کارمند معمولی هستید بلکه مهم این است که چقدر آدم خوبی هستید و نقش خودتان را چقدر خوب بازی می کنید. به عنوان مثال یک آبدارچی که به موقع چایی خودش را آماده می‏‎‎‎‏کند و به موقع چایی می آورد در واقع نقش خودش را خوب بازی می‏‎‎‎‏کند و وظیفه اش را به درستی انجام می دهد. ما باید بازی خودمان را درست انجام دهیم ‏


و نباید به بازی دیگران کاری داشته باشیم. ‏

‏ ‏

‏حضور: در پایان اگر صحبت خاصی در ذهن دارید که در طول مصاحبه به آنها اشاره نشد برای خوانندگان بیان کنید.‏

جلودارزاده:‏ امام یک پدیده بود اما در عین حال یک انسان بود. خود امام یک روز از مردم عذرخواهی کرد و گفت که من باید زودتر این جام زهر را قبول می‏‎‎‎‏کردم. امام انسانی بود که خودش می خواست به خدا نزدیک شود به همین دلیل توانست اعتماد مردم ایران را جلب کند. خداوند نیز دلها را با وی همراه کرد. من آرزو می ‏‎‎‎‏کنم که در کشور عزیزمان ایران دوباره آن همبستگی شکل بگیرد، آن عشقی که برای رضای خداوند و کسب ثواب در کشور جریان داشت دوباره جاری شود. متاسفانه امروزه هر جایی که می رویم فقط بحث پول، پول و پول است. اگر کسی بیاید و بگوید که من این کار را به خاطر کسب حقیقت انجام می دهم شما باور نمی کنید. شما فکر می کنید که این آدم یا نفوذی است یا مشکل خاصی دارد. آرزو می کنم بهشت بر روی همین زمین هم بوجود بیاید. اگر یک نفر خودش خوب شود و این کار را شروع کند کم‏‎‎‎‏کم این شرایط اتفاق می‏‎‎‎‏افتد. هر طور فکر کنید همانطور می شود. انسان مسئول فرشته هاست. اگر آدم آدم باشد همه کائنات خواسته وی را برآورده می کنند. یک روز یک چوپان و بچه یتیمی با گله‏‎‎‎‏هایش بالای کوه می رفت و دعا می کرد که همه چیز خوب باشد.‏

‏من معتقد هستم که ما قبله خودمان را گم کرده ایم. ما باید در این دنیا زندگی کنیم و باید کار شایسته انجام دهیم. باید برای آباد کردن این زمین حرکت کنیم، البته نه این گونه که ما عمل کرده ایم. به عنوان مثال ما آمدیم صنعت را توسعه دهیم اما آلودگی محیط زیست ایجاد کردیم. ما آمدیم نماینده مردم در مجلس باشیم رفتیم و جنگل های طبیعی را به زمین های مسکونی تبدیل کردیم و اقدام به ویلاسازی کردیم. خواستیم نماینده مردم باشیم اما موافقت اصولی های بی مورد گرفتیم و وام هایی گرفتیم که پرداخت نشده است. اگر دولت بودیم به جای اینکه عدالت را رعایت کنیم گفتیم یا با ما هستید یا علیه ما هستید. ‏


مخالفان خودمان را که می توانستند عوامل رشد ما باشند حذف کردیم. اینها نشان می‏‎‎‎‏دهد که قبله گم شده است. دنیا را باید آباد کرد اما نباید آن را نابود کرد. پس نتیجه می گیریم ما دنیا را آباد نکردیم. باید عدالت اجتماعی بوجود بیاید اما ظلم و ستم اجتماعی بوجود آمد. طبقات فقیر مرتب بزرگ تر و گسترده تر شدند اما سایر طبقات کم شدند. این نشان می دهد که ما درست کار نکردیم. ‏

‏قبل از اینکه حضرت امام فوت کنند خوابی دیدم. خواب دیدم که به ما گفتند حضرت امام فوت کرده است. در آن موقع خیلی پریشان و گریان شدیم. پیاده راه افتادیم و رفتیم و به جایی رسیدیم که به ما گفتند امام را اینجا شسته اند. آن اوج پریشانی و استیصال من در خواب بود. در آن موقع دیدم که امام بر یک پرده سفید رنگ مانند پرده سینما ظاهر شدند و به ما گفتند که من نمرده ام. کسانی که ایمان دارند و عمل صالح انجام می دهند من را می بینند. بعد از چند ماه امام فوت کردند. در آن موقع ما از جوادیه تهران راه افتادیم و به تجریش رفتیم. با آن حال خراب از تجریش به صورت پیاده تا جماران راه رفتیم. وقتی به منزل امام رسیدیم تازه در منزل امام باز شده بود. بعد مرحوم توسلی آمد و گفت که امام را اینجا شستیم و غسل دادیم. ناگهان به یاد آن خواب افتادم که امام را آنجا شستند. هنگامی که به یاد جملات امام افتادم که در خواب فرمودند من نمرده ام و کسانی که عمل صالح انجام دهند من را می بینند خیلی آرام شدم. باید ایمان داشته باشیم به کار شایسته و اینکه خالق این هستی خداوند است و به آخرتی که به سویش می رویم باید ایمان داشته باشیم. به سفری که روحمان خواهد داشت باید ایمان داشته باشیم و در این دنیا خوب کار کنیم. هیچ وقت دروغ گفتن کار شایسته‏‎‎‎‏ای نیست. یک سیاست مدار اگر کار اشتباهی انجام داد نباید دروغ بگوید بلکه باید به مردم بگوید که اشتباه کرده است. انسان نباید دزدی کند. الان یک وزارتخانه اعلام می کند که گزارش خلاف ها را ‏


‏بدهید اما هیچ گزارشی نمی آید. وقتی گزارشی نمی آید بدین معناست که همه دارند با هم همپوشانی می کنند اما همه می گویند که اینجا رشوه گرفته می شود، ولی همه لاپوشانی می کنند و دروغ می گویند و به صورت شفاف کار نمی کنند. به نظر من این رویه باید عوض شود. ما باید انقلاب اخلاقی داشته باشیم. اگر کسی قبله خودش را گم کرده باشد و قبله اش این باشد که برود و یک پست بگیرد و در مجلس مسئول شود و به صورت مرتب با وی مصاحبه کنند اینها قبله نیست و به نظر من اینها پشت به قبله هست. باید توجه داشته باشیم که ما بر خلاف جهت قبله چه چیزهایی می سازیم. کسی که قبله را گم می ‏‎‎‎‏کند آن طرف دیگر را نگاه می کند. به دنیایی که آخرش پوسیدگی و لجن است نگاه می کند. اگر انسان یک روز خودش را شستشو ندهد قابل تحمل نیست. این برای ما یک درس است که می گویند در طول روز چند بار وضو بگیریم. هدف وضو این است که اگر ما در هر لحظه پاک نشویم چه می شود. ‏