هنر، سفارشی نیست
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

زمان (شمسی) : 1391

ناشر مجله : مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : خمینی، سید علی

هنر، سفارشی نیست

پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران:

سید علی خمینی:

هنـر، سفارشی نیست

 

‏24 / 12 / 90 مراسم‏‎ ‎‏اختتامیه‏‎ ‎‏پنجمین‏‎ ‎‏دوره‏‎ ‎‏جشنواره‏‎ ‎‏ادبی‏‎ "‎‏یار‏‎ ‎‏و‏‎ ‎‏یادگار‏‎ "‎‏با‏‎ ‎‏حضور‏‎ ‎‏حجت الاسلام  والمسلمین‏‎ ‎‏سید علی‏‎ ‎‏خمینی‏‎) ‎‏نوه‏‎ ‎‏گرانقدر‏‎ ‎‏حضرت‏‎ ‎‏امام‏‎ ‎‏خمینی‏‎(‎‏ در روز‏‎ ‎‏چهارشنبه 24‏‎ ‎‏اسفند‏‎ ‎‏در‏‎ ‎‏تالار‏‎ ‎‏سوره‏‎ ‎‏حوزه‏‎ ‎‏هنری‏‎ ‎‏برگزار‏‎ ‎‏شد‏‎.‎

‏حجت الاسلام‏‎ ‎‏و‏‎ ‎‏المسلمین‏‎ ‎‏سید علی خمینی‏‎ ‎‏در‏‎ ‎‏این‏‎ ‎‏مراسم‏‎ ‎‏طی‏‎ ‎‏سخنانی‏‎ ‎‏بیان‏‎ ‎‏داشت: در‏‎ ‎‏این‏‎ ‎‏مراسم‏‎ ‎‏دو‏‎ ‎‏مقدمه‏‎ ‎‏را‏‎ ‎‏بیان‏‎ ‎‏می کنم: نخست‏‎ ‎‏اینکه‏‎ ‎‏هنر‏‎ ‎‏ماهیت‏‎ ‎‏جوششی‏‎ ‎‏دارد‏‎ ‎‏نه‏‎ ‎‏سفارشی‏‎ ‎‏و‏‎ ‎‏این‏‎ ‎‏یک‏‎ ‎‏امر‏‎ ‎‏مسلمی‏‎ ‎‏است.‏

‏ ‏

IMG_0050

‏ هویت‏‎ ‎‏هنرمند‏‎ ‎‏یک‏‎ ‎‏هویتی‏‎ ‎‏است‏‎ ‎‏که‏‎ ‎‏هنرش‏‎ ‎‏همیشه‏‎ ‎‏برخاسته‏‎ ‎‏از‏‎ ‎‏جوشش‏‎ ‎‏نفسانی‏‎ ‎‏اوست‏‎ ‎‏و‏‎ ‎‏هنر‏‎ ‎‏نمی  تواند‏‎ ‎‏با‏‎ ‎‏سفارش‏‎ ‎‏پدید‏‎ ‎‏ آید. فلاسفه‏‎ ‎‏برای‏‎ ‎‏تفسیر‏‎ ‎‏نظریه‏‎ ‎‏حرکت‏‎ ‎‏جوهری‏‎ ‎‏مثالی‏‎ ‎‏دارند‏‎ ‎‏که‏‎ ‎‏در‏‎ ‎‏جای‏‎ ‎


‏خود‏‎ ‎‏مورد‏‎ ‎‏نقد‏‎ ‎‏و‏‎ ‎‏ابرام‏‎ ‎‏است‏‎ ‎‏اما‏‎ ‎‏به‏‎ ‎‏نظر‏‎ ‎‏من‏‎ ‎‏برای‏‎ ‎‏تفسیر‏‎ ‎‏پدیده‏‎ ‎‏هنر‏‎ ‎‏مثال‏‎ ‎‏بسیار‏‎ ‎‏روشنگری‏‎ ‎‏است‏‎.‎

‏فلاسفه‏‎ ‎‏مثال‏‎ ‎‏می زنند‏‎ ‎‏که‏‎ ‎‏پدیده‏‎ ‎‏روشن‏‎ ‎‏شدن‏‎ ‎‏یک‏‎ ‎‏شعله‏‎ ‎‏از‏‎ ‎‏یک‏‎ ‎‏زغال‏‎ ‎‏به‏‎ ‎‏این‏‎ ‎‏معنی‏‎ ‎‏نیست‏‎ ‎‏که‏‎ ‎‏شعله‏‎ ‎‏را‏‎ ‎‏به‏‎ ‎‏آن‏‎ ‎‏عطا‏‎ ‎‏کنند‏‎ ‎‏و‏‎ ‎‏زغال‏‎ ‎‏شعله‏‎ ‎‏ور‏‎ ‎‏شود‏‎ ‎‏بلکه‏‎ ‎‏اگر‏‎ ‎‏زغال‏‎ ‎‏را‏‎ ‎‏گرم‏‎ ‎‏کنیم‏‎ ‎‏ناگهان‏‎ ‎‏شعله‏‎ ‎‏از‏‎ ‎‏دل‏‎ ‎‏زغال‏‎ ‎‏پدید‏‎ ‎‏می آید‏‎ ‎‏و‏‎ ‎‏از‏‎ ‎‏ماده‏‎ ‎‏تجرد‏‎ ‎‏نسبی‏‎ ‎‏پیدا‏‎ ‎‏می کند.‏‎ ‎‏یعنی‏‎ ‎‏این‏‎ ‎‏شرایط‏‎ ‎‏محیطی‏‎ ‎‏خصوصیاتی‏‎ ‎‏به‏‎ ‎‏وجود‏‎ ‎‏می آورد‏‎ ‎‏تا‏‎ ‎‏این‏‎ ‎‏زغال،‏‎ ‎‏شعله ور‏‎ ‎‏شود‏‎ ‎‏و‏‎ ‎‏به‏‎ ‎‏نوعی‏‎ ‎‏از‏‎ ‎‏دل‏‎ ‎‏زغال‏‎ ‎‏سیاه‏‎ ‎‏مادی‏‎ ‎‏آن‏‎ ‎‏آتش‏‎ ‎‏جلوه گر‏‎ ‎‏می شود‏‎ ‎‏و‏‎ ‎‏در‏‎ ‎‏حیطه‏‎ ‎‏زغال‏‎ ‎‏نیز‏‎ ‎‏نمی مانند‏‎ ‎‏و‏‎ ‎‏نسبت‏‎ ‎‏به‏‎ ‎‏این‏‎ ‎‏زغال‏‎ ‎‏تجرد‏‎ ‎‏نسبی‏‎ ‎‏دارد‏‎.‎

‏وی‏‎ ‎‏افزود:‏‎ ‎‏به‏‎ ‎‏نظر‏‎ ‎‏می رسد‏‎ ‎‏هنرمند‏‎ ‎‏و‏‎ ‎‏هنر‏‎ ‎‏او‏‎ ‎‏به‏‎ ‎‏این‏‎ ‎‏مثال‏‎ ‎‏بسیار‏‎ ‎‏شبیه‏‎ ‎‏باشد. آنچه‏‎ ‎‏به‏‎ ‎‏هنرمند‏‎ ‎‏داده‏‎ ‎‏می شود‏‎ ‎‏از‏‎ ‎‏احساس‏‎ ‎‏و‏‎ ‎‏درک‏‎ ‎‏محیط‏‎ ‎‏شرایطی‏‎ ‎‏را‏‎ ‎‏پدید‏‎ ‎‏می آورد‏‎ ‎‏که‏‎ ‎‏در‏‎ ‎‏یک‏‎ ‎‏لحظه‏‎ ‎‏شعله ای‏‎ ‎‏پدید‏‎ ‎‏می آید‏‎ ‎‏که‏‎ ‎‏نام‏‎ ‎‏آن‏‎ ‎‏را‏‎ ‎‏هنر‏‎ ‎‏می گذارند‏‎.‎

‏وی‏‎ ‎‏ادامه‏‎ ‎‏داد: هنرمند‏‎ ‎‏آیینه‏‎ ‎‏تمام‏‎ ‎‏نمای‏‎ ‎‏شرایط‏‎ ‎‏محیطی‏‎ ‎‏خودش‏‎ ‎‏و‏‎ ‎‏فضایی‏‎ ‎‏است‏‎ ‎‏که‏‎ ‎‏در‏‎ ‎‏آن‏‎ ‎‏زیست‏‎ ‎‏و‏‎ ‎‏زندگی‏‎ ‎‏می کند. اگر‏‎ ‎‏فضای‏‎ ‎‏شیرینی‏‎ ‎‏را‏‎ ‎‏مشاهده‏‎ ‎‏کند‏‎ ‎‏هنر‏‎ ‎‏آن‏‎ ‎‏نیز‏‎ ‎‏شیرین‏‎ ‎‏می شود‏‎ ‎‏و‏‎ ‎‏اگر‏‎ ‎‏فضای‏‎ ‎‏تلخی‏‎ ‎‏را‏‎ ‎‏ببیند‏‎ ‎‏هنرش‏‎ ‎‏تلخ‏‎ ‎‏خواهد‏‎ ‎‏بود‏‎.‎

‏وی‏‎ ‎‏اضافه‏‎ ‎‏کرد:‏‎ ‎‏مقدمه‏‎ ‎‏دوم‏‎ ‎‏این‏‎ ‎‏است‏‎ ‎‏که‏‎ ‎‏برای‏‎ ‎‏بیان‏‎ ‎‏دین‏‎ ‎‏ما‏‎ ‎‏ناگزیریم‏‎ ‎‏که‏‎ ‎‏از‏‎ ‎‏زبان‏‎ ‎‏هنر‏‎ ‎‏صحبت‏‎ ‎‏کنیم.‏‎ ‎‏استفاده‏‎ ‎‏از‏‎ ‎‏زبان‏‎ ‎‏هنر‏‎ ‎‏در‏‎ ‎‏ابلاغ‏‎ ‎‏پیام‏‎ ‎‏دین‏‎ ‎‏ضروری‏‎ ‎‏است. در‏‎ ‎‏ساحت‏‎ ‎‏تبلیغ‏‎ ‎‏دینی‏‎ ‎‏و‏‎ ‎‏ترویج‏‎ ‎‏اندیشه‏‎ ‎‏شخصیت ها‏‎ ‎‏و‏‎ ‎‏انقلاب ها‏‎ ‎‏هم‏‎ ‎‏ما‏‎ ‎‏ناگزیریم‏‎ ‎‏که‏‎ ‎‏دست‏‎ ‎‏به‏‎ ‎‏دامان‏‎ ‎‏هنر‏‎ ‎‏شویم. دین پژوهان‏‎ ‎‏به‏‎ ‎‏هنرمندان‏‎ ‎‏نیازمند‏‎ ‎‏هستند‏‎ ‎‏و‏‎ ‎‏هنرمندان‏‎ ‎‏نیز‏‎ ‎‏به‏‎ ‎‏دین پژوهان‏‎ ‎‏نیازمند‏‎ ‎‏خواهند‏‎ ‎‏بود‏‎.‎

‏نوه‏‎ ‎‏امام‏‎ ‎‏خمینی‏‎ ‎‏ادامه‏‎ ‎‏داد: برای‏‎ ‎‏ابلاغ‏‎ ‎‏آنچه‏‎ ‎‏ماهیت،‏‎ ‎‏هویت‏‎ ‎‏و‏‎ ‎‏پیام‏‎ ‎‏دین‏‎ ‎‏است‏‎ ‎‏باید‏‎ ‎‏دست‏‎ ‎‏به‏‎ ‎‏دامن‏‎ ‎‏هنرمند‏‎ ‎‏شد. استفاده‏‎ ‎‏از‏‎ ‎‏ابزار‏‎ ‎‏هنر‏‎ ‎‏برای‏‎ ‎‏القای‏‎ ‎‏مفهوم‏‎ ‎‏دین‏‎ ‎‏یک‏‎ ‎‏ضرورت‏‎ ‎‏اجتناب ناپذیر‏‎ ‎‏و‏‎ ‎‏ناگفته‏‎ ‎‏پیداست. این‏‎ ‎‏که‏‎ ‎‏ما‏‎ ‎‏خیال‏‎ ‎‏کنیم‏‎ ‎‏تمام‏‎ ‎‏ابزار‏‎ ‎‏ترویجی‏‎ ‎‏دین‏‎ ‎‏و‏‎ ‎‏اندیشه‏‎ ‎‏امام‏‎ ‎‏و‏‎ ‎‏اندیشه های‏‎ ‎‏امام‏‎ ‎‏منحصراً‏‎ ‎‏در‏‎ ‎‏راه های‏‎ ‎‏سنتی‏‎ ‎‏است‏‎ ‎‏و‏‎ ‎‏یا‏‎ ‎‏بیان‏‎ ‎‏فلسفی‏‎ ‎‏و‏‎ ‎‏خشک‏‎ ‎‏و‏‎ ‎‏عمیق‏‎ ‎‏است‏‎ ‎‏نگاه‏‎ ‎‏اشتباه‏‎ ‎‏و‏‎ ‎‏سطحی‏‎ ‎‏و‏‎ ‎‏ناموفقی‏‎ ‎‏است‏‎.‎

‏وی‏‎ ‎‏اضافه ‏کرد:‏‎ ‎‏دست‏‎ ‎‏در‏‎ ‎‏دست‏‎ ‎‏گذاشتن‏‎ ‎‏نهاد‏‎ ‎‏هنر‏‎ ‎‏و‏‎ ‎‏نهاد‏‎ ‎‏دین‏‎ ‎‏یک‏‎ ‎‏امری‏‎ ‎‏ضروری‏‎ ‎‏و‏‎ ‎‏لازم‏‎ ‎‏است‏‎ ‎‏چرا‏‎ ‎‏که‏‎ ‎‏آنها‏‎ ‎‏نمی توانند‏‎ ‎‏از‏‎ ‎‏هم‏‎ ‎‏منفک‏‎ ‎‏باشند. هنری‏‎ ‎‏که‏‎ ‎‏می‏‎ ‎‏خواهد‏‎ ‎‏به‏‎ ‎‏تعالی‏‎ ‎‏انسان‏‎ ‎‏بپردازد‏‎ ‎‏و‏‎ ‎‏برسد‏‎ ‎‏و‏‎ ‎‏دینی‏‎ ‎‏که‏‎ ‎‏تعالی‏‎ ‎‏بخش‏‎ ‎‏روح‏‎ ‎‏انسان‏‎ ‎‏است‏‎ ‎‏باید‏‎ ‎‏دست‏‎ ‎‏در‏‎ ‎‏دست‏‎ ‎‏هم‏‎ ‎‏بدهند‏‎ ‎‏و‏‎ ‎‏بیان‏‎ ‎‏و‏‎ ‎‏ظهور‏‎ ‎‏بیرونی‏‎ ‎‏پیدا‏‎ ‎‏کنند.‏‎ ‎‏حالا‏‎ ‎‏اگر‏‎ ‎‏کسی‏‎ ‎‏هم‏‎ ‎‏خودش‏‎ ‎‏دین‏‎ ‎‏شناس‏‎ ‎‏و‏‎ ‎‏هم‏‎ ‎‏هنرمند‏‎ ‎‏باشد‏‎ ‎‏که‏‎ ‎‏در‏‎ ‎‏تک‏‎ ‎‏شحصیت هایی‏‎ ‎‏در‏‎ ‎‏تاریخ‏‎ ‎‏نمود‏‎ ‎‏و‏‎ ‎‏بروز‏‎ ‎‏پیدا‏‎ ‎‏کرده‏‎ ‎‏است‏‎ ‎‏خصوصاً‏‎ ‎‏در‏‎ ‎‏میان‏‎ ‎‏عرفای‏‎ ‎‏ما‏‎ ‎‏که‏‎ ‎‏در‏‎ ‎‏زمینه‏‎ ‎‏شاعری‏‎ ‎‏قدم‏‎ ‎‏گذاشته اند‏‎ ‎‏فبها  المراد‏‎ ‎‏خواهد‏‎ ‎‏بود‏‎ ‎‏اما‏‎ ‎‏اگر‏‎ ‎‏قابلیت‏‎ ‎‏جمع‏‎ ‎‏نباشد‏‎ ‎‏باید‏‎ ‎‏برای‏‎ ‎‏ارتباط‏‎ ‎‏فکری‏‎ ‎‏شود‏‎ ‎‏و‏‎ ‎‏دست‏‎ ‎‏در‏‎ ‎‏دست‏‎ ‎‏دادن‏‎ ‎‏این‏‎ ‎‏دو‏‎ ‎‏نه‏‎ ‎‏تلاش‏‎ ‎‏کرد‏‎ ‎‏تا‏‎ ‎‏این‏‎ ‎‏دو‏‎ ‎‏با‏‎ ‎‏کمک‏‎ ‎‏هم‏‎ ‎‏بتوانند‏‎ ‎‏در‏‎ ‎‏حوزه‏‎ ‎‏فهم‏‎ ‎‏و‏‎ ‎‏بیان‏‎ ‎‏دین‏‎ ‎‏پیروز‏‎ ‎‏باشند‏‎.‎


IMG_0710

‏ ‏

‏سخنران‏‎ ‎‏ادامه‏‎ ‎‏داد: التزام‏‎ ‎‏به‏‎ ‎‏این‏‎ ‎‏دو‏‎ ‎‏مقدمه‏‎ ‎‏سؤالی‏‎ ‎‏را‏‎ ‎‏ایجاد‏‎ ‎‏می کند‏‎ ‎‏که‏‎ ‎‏من‏‎ ‎‏نتوانستم‏‎ ‎‏آن‏‎ ‎‏را‏‎ ‎‏حل‏‎ ‎‏کنم‏‎ ‎‏که‏‎ ‎‏رابطه‏‎ ‎‏بین‏‎ ‎‏نهاد‏‎ ‎‏دین،‏‎ ‎‏نهادهای‏‎ ‎‏فرهنگی‏‎ ‎‏درون‏‎ ‎‏نظام،‏‎ ‎‏نهاد‏‎ ‎‏دولت‏‎ ‎‏و‏‎ ‎‏نهاد‏‎ ‎‏هنر‏‎ ‎‏است. اینها‏‎ ‎‏ارتباطاشان‏‎ ‎‏نه‏‎ ‎‏در‏‎ ‎‏ساحت‏‎ ‎‏معرفت شناختی‏‎ ‎‏بلکه‏‎ ‎‏در‏‎ ‎‏ساحت‏‎ ‎‏عمل‏‎ ‎‏و‏‎ ‎‏بروز‏‎ ‎‏و‏‎ ‎‏ظهور‏‎ ‎‏آن‏‎ ‎‏به‏‎ ‎‏چه‏‎ ‎‏نحو‏‎ ‎‏است؟‏

‏وی افزود: معتقدم که دین اندیشان فهم دین کنند و به هنرمند بدهند تا هنرمند در صورت هنر، استخراج کند یعنی روحانی ماده را فراهم کند و تحویل هنرمند دهد و هنرمند در صورتی هنری به جامعه عرضه کند. این شیوه، پاسخ رایج به این پرسش است و عموماً نهادهای دینی و نهادهای فرهنگی ما اندیشه شان اینگونه بوده است.‏

‏نوه امام خمینی ادامه داد:  در این راستا دغدغه و مشکلی که ایجاد می شود این است که فروکاستن هنر به صورت تنها یک برداشت، غلط است چرا که هنر جوششی بوده و صرفاً اینکه بنده ماده را استخراج کنم و به هنرمند بگویم که به این ماده، صورت و شکل دیگری بدهد سفارشی خواهد شد. کسی ممکن است بگوید سفارش نیست علاقه است و هیچ زور و دستوری نیست  اما به نظر غیر از سفارشی کردن هنر نیست.‏

‏وی گفت: وقتی یک هنرمند با فضای دینی آشنا نباشد چگونه بگوییم که شخصی نهاد دین را ‏


‏استخراج کند و به هنرمند بگوید که آن را هنری کرده و به جامعه عرضه کند.‏

‏وی اضافه کرد:  شاعر به شخصیتی که یک شعر و یا دو شعر بگوید گفته نمی شود چرا که باید دوره هایی را گذرانده باشد تا به او شاعر بگویند، همچنین مسئله فهم گوهر دین و راهکارهای بیان مسائل دینی نیازمند کار و فعالیت در این عرصه است.اما مسئله این است که چگونه می توانیم این دو را با هم نزدیک کنیم، با توجه به اینکه هنر، دستوری و سفارشی نیست بلکه جوششی است.‏‎ ‎

‏وی افزود: بعضی از مضامین دینی در وجود هنرمندان ما بوده لذا ما اشعار آئینی فاخر می بینیم که در وجود شاعران بوده و جوشیده و بیان شده چرا که علاقه به وجود  ائمه(ع) و پیامبر اکرم(ص) به حیطه شعر و هنر رسیده است.‏

‏علی خمینی ادامه داد: سخن من نه در مورد مضامینی است که خود هنرمند، شاعر و فیلمساز به آن رسیده و بیان می کند، صحبت درباره آن گوهرهایی است که پیدا کردن آنها نیاز به کار و تلاش شبانه روزی دارد. وقتی آن مضامین را یافت چگونه باید آنها را با هنرمند دست در دست هم بدهد؟ به نظر من این یک پرسش جدی است که اگر آن دو مقدمه را در کنار هم قرار دهیم و بپذیریم هویدا می شود.‏

‏وی سپس گفت: یکی از راه هایی که هست و به نظر می رسد، راه معاشرت و رفت و آمد و دیدار و رفاقت است اما این را نمی توان به صورت آکادمیک و نظریه بیان کرد اما بهترین حالت این است که خود فرد، هم بشناسد و هم با زبان هنری بتواند آن را بیان کند. یک نفر اندیشه امام را می شناسد و یک نفر دیگر هنرمند است این ممکن نیست که من اندیشه را به او گفتم او بتواند همین اندیشه را در صورت هنری بیاورد چون صورت هنری که مثل قیاس های ارسطویی شکل اول و دوم و سوم نیست که از پیش مشخص شده باشد و او ماده را بگیرد و یک سری صوری را در اختیار داشته باشد و در آن قالب بریزد و تحویل بدهد. صورت هنر با ماده عجین و همراه  است لذا باید به این دغدغه و سؤال اندیشیده شود.‏

‏حجت الاسلام علی خمینی در پایان سخنان خود، یکی از سروده های خود را برای حاضران قرائت کرد:‏


دیر آمدی و دیر نماندی شهاب وار

آتش زدی به خرمن شب آفتاب وار

می دانم آخر آن نگه پر شراره ات

آتش زند به دفتر عقلم شراب وار

در خاک دان نماند که از نسل قله بود

مردی که پر کشید از اینجا عقاب وار

دریا ببین که آب حیات همیشه را

از التهاب خویش گرفتم سراب وار

در یادواره شهدا باز می وزد

عطر حضور سبز خمینی گلاب وار

 

taz7

‏ ‏

‎ ‎