
دهۀ فجر یک جور بازگشت است.
بازگشت به اصل، بازگشت به همۀ خوبیها.
بازگشت به خاطراتی که با گذشت زمان نه تنها غبار
نمیگیرد بلکه روشنتر و درخشانتر میشود.
از رادیو سرودهای انقلابی پخش میشود.
آهنگهایی که نه اشعار پیچیدهای دارد و نه موسیقی
خارق العادهای با این همه کم مانده است که
قلبت را از سینه بیرون بکشد. سرودهایی که با
عشق به امام ساخته شده است و قلب عاشق
تو عظمتش را میفهمد.
دلت پر میکشد به روزهایی که اگر ندیدهای
از بزرگتر ها شنیدهای که حال و هوای دیگری
داشت. به روزهایی که مردم با هم برادران
تنی بودند و هیچ کس هیچ چیز را برای
خودش نمیخواست.
دهه
دهۀ فجر یک جورهایی هم شبیه نیمۀ خرداد
است. غم عجیبی مثل پیچک لابه لای همۀ
شادیها می پیچید و آرام آرام خودش را تا بالاترین
شاخههای درخت شادمانی بالا میکشد. غمی شبیه سفر.
شبیه پرواز پرستوهای مهاجر.
دهۀ فجر که از راه رسید آدم بیشتر دلش برای آن
قدمهای آرامی که کوچههای شهر را عطرآگین میکرد تنگ
میشود.
بهمن هم مثل خرداد دلش برای امام مهربانش تنگ
میشود. ماه بهمن بدون نام خمینی هیچ فرقی با ماههای دیگر
سال ندارد.
ای کاش میتوانستیم دهۀ فجر را با لبخند شیرین امامان جشن
بگیریم. ای کاش این همه از امام دور نمیشدیم.
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 157صفحه 11