انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کتابی را برای بچههای کلاس دوم و سوم ابتدایی چاپ و منتشر کرده است که «قصه کفاش و کیسه طلا» نام دارد. این کتاب توسط «منصور فتحی» ترجمه شده است. کتاب، قصهی زندگی کفاش فقیری را بازگو میکند که در همسایگی مردی ثروتمند زندگی میکند. در داستان کتاب میخوانیم که چگونه داشتن ثروت و طلا سبب خوشبختی و آرامش نمیشود. این قصه براساس حکایتی از «لافونتن» نویسنده مشهور فرانسوی در سالهای دور نوشته شده است با هم قسمتی از داستان را میخوانیم تا بیشتر با حال و هوای کتاب آشنا شویم.
خاطراتی از مکتبخانه
یکی از کسانی که در مکتبخانههای قاجاریه درس خوانده است، مینویسد: «مکتبخانهها مکانی کثیف، نمناک و تاریک بود که پر از کک، شپش و حشرات ریز و درشت بود. یک گلیم پاره در وسط مکتبخانه افتاده بود و مکتبدار در گوشهی آن نشسته بود. کنار او یک دسته چوب و فلک ریخته شده بود که هر ساعت چشم بچهها به آنها میافتاد، لرزه بر اندام کوچک آنها انداخته میشد.
مجلات دوست کودکانمجله کودک 450صفحه 32