مجله کودک 497 صفحه 16
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 497 صفحه 16

از قصههای بوستان سعدی رازِ شفای بیمار محمدعلی دهقانی یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچکس نبود. در روزگار گذشته، پادشاه بزرگی که صاحب ثروت و قدرت فراوان بود، به سختی بیمار شد. بیماری پادشاه روز به روز سختتر و درد و رنج او روز به روز بیشتر میشد. تمام پزشکان ماهر و چیرهدست کشور به بالین پادشاه آمدند و او را معاینه کردند. اما معالجه و درمان آنها روی پادشاه بیفایده بود و حال او روز به روز بدتر و بدتر میشد. در این میان یکی از درباریان که خدمتکار مخصوص پادشاه هم بود، به او گفت: «سرورم! شنیدهام که در این شهر مردی عابد و پارسا زندگی میکند، که اهل حق و راستی و صفاست و آدمی پاک و درستکار است. میگویند دلی پاک و روشن دارد و هر دعایی بکند، زود اجابت میشود. اگر اجازه بدهید، برای درمان شما از او کمک بخواهیم؟!» پادشاه که چارهی دیگری نداشت، قبول کرد و دستور داد تا مرد درویش را به قصر دعوت کنند. وقتی که مرد درویش به قصر آمد، همه از دیدن شکل و قیافه شاهین شاهین پرندهای بسیار جسور و باشهامت است. حدود 40 گونه از این پرنده شناخته شده است که با نامهای گوناگون در سراسر کره زمین پراکندهاند.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 497صفحه 16