لیلی حوضک
افسانه شعبان نژاد
لیلی لیلی حوضک صابون من یواشکی افتاد تو حوضک.
این یکی گفت: «چه خوشبوست»
این یکی گفت: «مثل گلاب و شب بوست» این یکی گفت: «این که گل و گلاب نیست جای او توی آب نیست»
این یکی آن را برداشت
کنار دستم گذاشت
کلاغه قار و قار کرد
با صابونه فرار کرد.
دست کودک را در دست بگیرید و در حال بازی با انگشتان او این شعر را بخوانید.
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 7صفحه 26