مجله خردسال 3 صفحه 26
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء - مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 3 صفحه 26

قصه­های پنج انگشت مصطفی رحماندوست پنج انگشت بودند که روی یک دست زندگی می­کردند. یک روز... اولی گفت: «گرسنه­ام وقت غذاست» دومی گفت: «من می­آرم نان و پنیر» سومی گفت: «تشنه شدیم» چهارمی گفت: «من می­آرم کاسه­ی شیر» انگشت شست گفت به خودش، یک جا نشین کاری بکن، سفره بیار، میزو بچین با هم غذا آوردند باهم غذا را خوردند. دست کودک را در دست بگیرید و درحال بازی با انگشتان او این شعر را بخوانید.

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 3صفحه 26