مجله خردسال 15 صفحه 20
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء - مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 15 صفحه 20

همین موقع یواش یواش به طرف کوچولو آمد. گفت :«مراقب باش. پشت سر تو­است بپر!» کوچولو وقتی چشمش به افتاد، بالهایش را باز کرد و چشمهایش را بست. بعد بال زد و بال زد. وقتی چشمهایش را باز کرد روی شاخه­ی بود. گفت :«آفرین جوجو کوچولو.» اما پیشی دست بردار نبود او آرام آرام از تنه­ی بالا رفت. گفت :« فرار کن. می­خواهد تو را بگیرد!» وقتی ، را بالای دید فریاد زد:«نه. مرا نخور. مرا نخور من اصلا خوشمزه نیستم!» اما گفت:«چرا خیلی هم خوشمزه­ای!» صدای فریاد راشنید و گفت:«پرواز کن و به طرف من بیا!» گفت:«تو خیلی بلندی! من نمی­توانم! نمی­توانم!» نزدیک رسیده بود. گفت:«می­توانی.» گفت :«می­توانی!» دوباره چشمهایش را بست و بالهایش را باز کرد. بعد پر زد و پر زد. گفت:«آفرین . شجاع باش.» گفت :«آفرین چیزی نمانده که به من بــرسی!» و کمــی بعد بــالای

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 15صفحه 20