خانهای برای پرواز
گوشهی دیوار حیاط سوراخ بود.
با مداد رنگیهایم دور سوراخ را گلبرگهای قرمز کشیدم. بعد با مدادسبزیک ساقه و دوتا برگ برایش نقاشی کردم.
پروانهی کوچولویی پر زد و رفت توی سوراخ.
گفتم: «این هم خانهی تو!»
اما پروانه از سوراخ بیرون آمد.
اخم کرد و گفت: «لانهی مورچهها، جای پروانهها نیست!»
پروانه پرواز کرد و رفت.
دو تا مورچهی کوچولو و عصبانی جلوی سوراخ ایستاده بودند و به من نگاه میکردند.
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 104صفحه 22