مجله خردسال 157 صفحه 17
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 157 صفحه 17

خروس گوسفند صبر کن! موش گربه یکی بود، یکی نبود. غیر از خدا هیچ کس نبود. یک روز صبح، وقتی که چشم­هایش را بست تا قوقولی قوقو کند، صدای را شنید که او را صدا زد و گفت: « جان! آواز نخوان.» با تعجب به نگاه کرد و پرسید: «چرا؟صبح شده و من باید مثل یک منظم و سحرخیزآواز بخوانم.» گفت: «چند روز است که از ترس نمی­توانم از سوراخ بیرون بیایم. اگر تو آواز بخوانی، از خواب بیدار می­شود و باز هم مجبورم توی سوراخ بمانم.»

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 157صفحه 17