کنار رودخانه، روی شاخهای که تا روی آب دراز شده بود، مارمولک نشسته و منتظر او بود.
ماهی کوچولو گفت: «سلام دوست عزیز! دیر که نکردم؟» و پایین پرید و رفت زیر آب.
مارمولک جواب داد: «نه! من هم همین الان رسیدم.»
اما ماهی کوچولو صدای او را نشنید.
ماهی دوباره بالا پرید و پرسید: «چرا دمت کوچولو شده!»
مارمولک جواب داد: «دم قبلیام کنده شده. دم جدیدم هنوز کاملا در نیامده!»
اما ماهی باز هم صدای او را نشنید.
مارمولک از او پرسید: «چرا این قدر بالا و پایین می پری؟» اما ماهی کوچولو سؤال او را هم
نشنید.
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 163صفحه 5