مجله خردسال 163 صفحه 18
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 163 صفحه 18

با دست­های کوچکش تکه چوب را بیرون آورد و درد پای آرام شد. یک به داد و از او تشکر کرد و رفت. ، را قل داد و قل داد تا به در خانه­اش رسید. اما بزرگ بود و در خانه­ی کوچک. نمی­دانست چه کند که از راه رسید و گفت: «چه­قدراین بزرگ است!» گفت: «آن قدر بزرگ است که از در خانه­ام تو نمی­رود.» گفت: «اگر من کمی از بخورم کوچک­تر می­شود!» گفت: «این خیلی بزرگ است. هر چه قدر می­خوای از آن بخور.» ، خورد و خورد و سیر شد. اما باز هم از در لانه­ی تو نرفت. از راه رسید.

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 163صفحه 18