بعد، یک ، یک و برداشت و شروع به کار کرد.
به دهقان نگاه میکرد.
نمیدانست که دهقان مشغول چه کاری است.
دهقان با ، را برید و تکههای بریده شده را با به هم وصل کرد.
، دانه میخورد و به دهقان نگاه میکرد.
دهقان با و یک برای درست کرد.
بعد به نگاه کرد و خندید.
، هم گرم شده بود و هم سیر.
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 164صفحه 18