مجله خردسال 176 صفحه 4
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 176 صفحه 4

کی بهار میرسد؟ یکی بود، یکی نبود. غیر از خدا هیچ کس نبود. روزهای آخر زمستان بود. پروانه روی شاخه­ی گل نشست و به غنچه گفت: «پس چرا باز نمیشوی؟» غنچه جواب داد: «منتظرم بهار برسد.» پروانه پرسید: «پس کی بهار میرسد؟» غنچه گفت: «وقتی که بلبل آواز بخواند.» پروانه پرواز کرد و رفت پیش بلبل. او روی درخت نشسته بود. ساکت و آرام. پروانه گفت: «چرا آواز نمیخوانی؟ اگر تو آواز بخوانی غنچه باز میشود.» بلبل گفت: «منتظرم بهار برسد.» پروانه پرسید: «کی بهار میرسد؟» بلبل گفت: «وقتی که قورباغه قورقور کند!» پروانه پرواز کرد و نزدیک رودخانه رفت. قورباغه روی یک سنگ نشسته بود. ساکت و آرام. پروانه گفت: «چرا قورقور نمیکنی؟ اگر تو قورقور کنی، بلبل هم آوازمیخواند. آن­وقت غنچه بازمیشود.» قورباغه گفت: «منتظرم بهار برسد.» پروانه پرسید: «پس کی بهار میرسد؟»

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 176صفحه 4