مجله خردسال 186 صفحه 5
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 186 صفحه 5

کمی جلوتر، چهارراه بود. آقای تراکتور نمیدانست از کدام طرف برود. برای همین خیابان، شلوغ شد و راه بند آمد. تراکتور ساده­دل، کنار آقای پلیس که وسط چهارراه ایستاده بود رفت و گفت: «سلام!شما میدانید راه روستا از کدام طرف است؟» آقای پلیس، اول یک برگهی جریمه روی شیشه­ی تراکتور چسباند و بعد جواب داد: «کی تو را توی خیابان راه داده؟ بهتر بود اول قانون رانندگی را یاد میگرفتی. زودتر حرکت کن و برو!» بعد هم سوت بلندی زد. آقای تراکتور حسابی گیج شد. «قام و قوم» کرد و راه افتاد. با خودش گفت: «چه آقای خوش لباسی! چه سوت قشنگی داشت. من که چیزی از حرفهای او نفهمیدم ولی مثل این که از من عصبانی شد.»

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 186صفحه 5