مجله کودک 04 صفحه 8
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 04 صفحه 8

به جلو خم کرد و به کرم کوچکی که از روی درخت میگذشت خیره شد. نقاش چندبار یگر قلم مویش را روی بوم کشید . پرنده آهی کشید و با ناراحتی گفت: «نه ، اینطور هم نکش. دوست ندارم دیگران مرا پرندهای زورگو بدانند دلم میخواهد در نقاشی تو پرندهای پاک و آرام باشم، پرندهای که بین خواب و بیداری است.» اما پرنده باز گفت: " صبر کن، صبر کن. نمیخواهم کسانی که این نقاشی را میبینند، فکر کنند پرندهای غمگین هستم. تو بگو چهطور باشم؟ ایستاده یا نشسته. آواز خوان یا آرام؟ نقاشی نفس کشید. قلم مویش را پاک کرد و گفت: " دیگر نمیخواهد فکر کنی.کار من تمام شد." پرنده گفت: " اما من هنوز نمیدانم چه دوست دارم؟" پرنده پرید و روی شانه نقاش نشست و به نقاشی خیره شد و فریادی کشید. روی بوم نقاش پرندهای بود که آوازخوان سرش را بالا گرفته بود، اما چشمهای حریصش به کرمی که از روی شاخه درخت میگذشت، خیره شده بود. یک بالش را به دست باد سپرده بود و بال دیگرش شکسته بود و کنارش افتاده بود. پرنده فریاد کشید : " نه، نه، هیچکدام نیست، پرندهای سرگردان است که خودش چیزی است و میخواهد در چشم دیگران چیز دیگری باشد".

مجلات دوست کودکانمجله کودک 04صفحه 8